جوان آنلاین: تلاش تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران برای نجات مرد میانسالی که ۳۰ سال قبل به خاطر اختلاف مالی مرتکب قتل شده و ۱۱ سال بعد از آن به دلیل عدم اجرای حکم از سوی اولیایدم آزاد شدهبود، در حالی ادامه دارد که اولیایدم به تازگی اصرار به قصاص دارند.
روز دوازدهم آذر ماه سال ۸۳ به مأموران پلیس تهران خبر رسید مردی زخمی که برای درمان به بیمارستان منتقل شده بود بر اثر شدت جراحات فوت کردهاست.
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران راهی بیمارستان و در آنجا با جسد مرد جوانی روبهرو شدند که با ضربه چاقویی به بدنش به قتل رسیدهبود.
شناسایی مقتول
تحقیقات مأموران پلیس نشان داد، مرد رهگذری شب قبل در نزدیکی پمپ بنزینی در یکی از خیابانهای جنوبی تهران پیکر نیمهجان مرد جوان را پیدا و برای درمان به بیمارستان منتقل کردهاست.
وی به مأموران گفت: «نیمهشب با خودرویم در راه رفتن به پمپ بنزین بودم و خیابان خلوت بود که در نزدیکی پمپ بنزین دو مرد را دیدم با هم درگیر شدهاند. وقتی به آنها رسیدم، یکی از آنها با چاقو به دیگری حمله کرد و ضربهای به او زد و به سرعت از محل فرار کرد. به سرعت خودم را به مرد زخمی رساندم، اما او توان حرف زدن نداشت و سپس با اورژانس تماس گرفتم و مرد زخمی را به بیمارستان منتقل کردیم.»
مأموران پلیس در ادامه هویت مقتول را به نام حمید شناسایی کردند و دریافتند وی متأهل است و دو فرزند دارد و در یکی از خیابانهای جنوبی تهران همراه خانودهاش زندگی میکردهاست. بدین ترتیب مادر مقتول به پزشکی قانونی دعوت شد و جسد پسرش حمید را شناسایی کرد.
بازداشت قاتل
با شناسایی مقتول، پرونده وارد مرحله تازهای شد و مأموران برای شناسایی قاتل دست به تحقیقات میدانی زدند.
بررسیها حکایت از آن داشت مقتول از مدتی قبل با چند نفر اختلاف مالی داشتهاست. از سوی دیگر، مشخص شد یکی از افرادی که با مقتول اختلاف مالی داشته فردی به نام کامران است و مقتول هم در چند روز گذشته با او دیده شدهاست. بعضی از دوستان و بستگان مقتول هم در تحقیقات تأیید کردند کامران چند باری حمید را تهدید به مرگ کردهاست. همچنین خانواده مقتول هم به مأموران اعلام کردند شب حادثه مقتول با کامران قرار داشته و احتمال میدهند او حمید را به قتل رسانده باشد.
با به دست آمدن این اطلاعات، تیمجنایی تصویر به دست آمده از ضارب را که دوربینهای مداربسته محل حادثه ثبت کردهبودند، برای شناسایی در اختیار خانواده مقتول قرار دادند و مادر مقتول قاتل را به نام کامران شناسایی کرد. بنابراین کامران تحت تعقیب پلیس قرار گرفت، اما معلوم شد وی پس از حادثه به مکان نامعلومی گریخته است. تحقیقات برای دستگیری قاتل فراری ادامه داشت تا اینکه مأموران روز نهم دی ماه همان سال مخفیگاه متهم را شناسایی و وی را دستگیر کردند.
اعتراف
متهم پس از انتقال به اداره پلیس منکر جرم خود شد، اما وقتی با دلایل و مدارک روبهرو شد به قتل دوستش اعتراف کرد. وی گفت: «مدتی قبل مقداری پول به حمید قرض دادم. قرار بود او بدهیاش را خیلی زود به من برگرداند، اما پس نداد. هر زمانی از او میخواستم بدهیاش را پرداخت کند، امروز و فردا میکرد و این اواخر هم کلاً بیخیال بدهیاش شدهبود و توجهی به خواسته من نمیکرد. از رفتار و کارهای او خسته شدهبودم و تصمیم داشتم هر طوری شده طلبم را بگیرم، چون نیاز داشتم. شب حادثه با او داخل یکی از خیابان قرار گذاشتم تا درباره طلبم با او صحبت کنم. وقتی سر قرار آمد، از او خواستم بدهیاش را بدهد، اما حمید دوباره بهانه آورد و همین موضوع باعث درگیری ما شد. درگیری ما بالا گرفت و من هم عصبانی شدم و با چاقویی که همراه داشتم ضربهای به او زدم. من قصد قتل نداشتم و فکر نمیکردم او با یک ضربه چاقو به قتل برسد و وقتی هم دیدم روی زمین افتاد، از ترس فرار کردم.»
۱۱ سال بعد
متهم پس از اعتراف و بازسازی صحنه جرم راهی زندان و مدتی بعد هم در یکی از شعبههای دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. اولیایدم مقتول که مادر و دختر و پسر خردسال بودند در دادگاه برای قاتل درخواست قصاص دادند و قضات دادگاه هم کامران را مجرم شناخت و وی را به قصاص محکوم کرد. حکم قصاص متهم پس از تأیید در دیوان عالی کشور برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه دوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. در حالی که ۱۱ سال از حادثه گذشته بود، قاتل بلاتکلیف در زندان به سر میبرد و اولیایدم برای اجرای حکم قصاص هیچ اقدامی نکردهبودند و به همین دلیل متهم از زندان نامهای به قضات دادگاه نوشت و درخواست تعیین تکلیف حکمش را کرد. از آنجایی که به اولیایدم مقتول دسترسی نبود، متهم با حکم دادگاه بر اساس ماده ۴۲۹ قانون مجازات اسلامی با گذاشتن وثیقه از زندان آزاد شد.
۲۰ سال بعد
در حالی که ۳۰ سال از حادثه قتل گذشته بود و قاتل با گذاشتن وثیقه بیرون از زندان مشغول به کار بود، چند روز قبل مادر مقتول و دختر و پسر مقتول که الان به سن جوانی رسیدهاند، به دادسرای امور جنایی تهران رفتند و اعلام کردند تصمیم دارند حکم قصاص قاتل پدرشان را اجرا کنند. یکی از آنها گفت مدتی قبل فهمیدیم قاتل پدرمان چند سالی است بیرون از زندان است و به همین دلیل تصمیم گرفتیم اعلام کنیم حکم را اجرا میکنیم. با درخواست اولیایدم، دادیار اجرای احکام دستور بازداشت کامران را صادر کرد و مأموران هم متهم را بازداشت و به دادسرای امور جنایی منتقل کردند.
بدین ترتیب متهم دوباره پس از گذشت ۱۹ سال از آزادی مشروطش دوباره راهی زندان شد. در چنین شرایطی که قاتل در یک قدیمی چوبه دار قرار دارد، تیم صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران در تلاش است با برگزاری جلسات صلح و سازش رضایت اولیایدم را جلب کند. چنانچه اولیای دم متهم را ببخشند، وی دوباره از زندان آزاد میشود و در غیر این صورت متهم به زودی پای چوبه دار حاضر میشود.