به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نخستین نشست تخصصی بخش نشریات کتابخانه مجلس با عنوان «اهمیت جراید و نشریات قدیمی در تاریخنگاری معاصر» سخنرانی داریوش رحمانیان، استاد تاریخ دانشگاه تهران و مسعود کوهستانینژاد، پژوهشگر تاریخ برگزار شد. دبیری این نشست را محمد رحمانی، پژوهشگر تاریخ معاصر بر عهده داشت.
در این نشست ابتدا به اهمیت کتابخانه مجلس اشاره شد و در همین باره مسعود کوهستانینژاد بیان کرد: زمانی که به کتابخانه مجلس میآیم احساس میکنم به خانه خودم وارد شدهام، من به این مجموعه مدیونم و ۳۴ سال است در اینجا حضور دارم. کلیت مطبوعات را میتوان از دو جنبه بررسی کرد: یکی آرشیو که بحث فهرستنویسی و… است که حدود ۹۰ سال است بهگونه سیستمی انجام میشود، بر همین اساس تاریخ مطبوعات را هم داریم که منتشر شده و یک نشریه به عنوان یک موضوع کار و تاریخش بررسی میشود. همین حالا هم سه جلد به تاریخ مطبوعات با فهرست و تاریخنویسی قرار است، منتشر شود.
او افزود: بخش دیگر که بسیار مهم و اساسی است بحث محتوای مطبوعات است، در بخش اول خود نشریه سوژه است و در بخش دوم محتوای آن، یعنی بخشی که خود نشاندهنده فرهنگ ماست، به طور مثال چندین شماره نشریه داریم که باید در موزه قرار بگیرد، با این حال همه اینها سطح اقیانوسی است که قابل دیدن است اما عظمت واقعی اقیانوس زمانی معلوم میشود که به عمق رویم، بدون شک از نگاه محتوا ما عظیمترین منبع تاریخنگاری را بر اساس نشریات داریم که بینظیر است. شاید دیگر استاد خطی یا قدیمی محدود باشد اما درباره نشریات این طور نیست و اطلاعات بی نظیری در آن وجود دارد.
کوهستانینژاد بیان کرد: میزان سندیت این مدارک از هر چیز دیگری بالاتر است، نوع مراجعه ما به مطبوعات ساده است و شاید این تصور وجود دارد که برای دسترسی به منبعهای تاریخی همانند روزنامههای عادی برخورد میشود اما اینطور نیست. در بسیاری از دانشگاهها تلاش میشود تا دانشجویان برای مطالب خاص به مطبوعات هم مراجعه کنند اما باید روش تحقیق در این زمینه دانست و آموخت. فراموش نکنیم که نگاه به نشریات نه به عنوان یک اثر تاریخی بلکه باید بر اساس نگاه به منابع باشد.
وی ادامه داد: برای دسترسی به منابع نشریات نوع تحقیق بسیار مهم است و اگر روش درست و سودمند دنبال نشود نتیجه دلخواه حاصل نمیشود، به طور مثال ما در یک صفحه از مجلهای در مرداد ۱۳۳۲ در ۴ صفحه چهار مطلب متناقض دیدیم، به همین دلیل اگر روی محتوا و روش تحقیق به درستی کار نشود شاید نتیجه درست حاصل نشود. من معتقدم باید در دانشگاههای ما دورههایی بگذارند تا ببینیم چطور میتوانیم از این اقیانوس مطالب استفاده کنیم.
مطبوعات را باید بخشی از منابع تاریخ محسوب کرد
در ادامه داریوش رحمانیان در پاسخ به این پرسش که در دانشگاهها چقدر به اهمیت منابع روزنامهها توجه شده و آیا مطالب مطبوعات قابل اطمینان است، یا خیر؟ گفت: دوست دارم با گرامیداشت یکی از استادان تاریخ که در حوزه رسانه فعال بود سخنانم را آغاز کنم و آن هم مرحوم محمد اسماعیل اسلامی است، شخصی که گنجینهاش در مرکز مطالعات معاصر نگهداری میشود. در میان تاریخنگاران تاریخ معاصر برخی بودند که با عرصه مطبوعات پیوند داشتهاند، یکی از این چهرهها مرحوم محمدابراهیم باستانیپاریزی است، شخصی که زندگیاش در پیوند روزنامه و کتاب بوده است، او در روزنامههای مختلف مینوشت و در اواخر هم برای روزنامه اطلاعات مینوشت.
او افزود: اگر بخواهیم برای مطبوعات از تاریخ بگوییم میتوان مطبوعات را در بخش منابع تاریخی لحاظ کنیم و در این صورت به نقدهای وارد شده کاملاً احترام میگذارم. در جای دیگر ممکن است از مطبوعات و تاثیرشان در تاریخنویسی صحبت کنیم، ما در گذشته مطبوعاتی در جهان نداشتیم و این پدیده مدرن و جدید است، بنابراین میتوانیم این موضوع را از جنبه مدرن ببینیم. حدود دو قرن پیش از کشورهای اروپایی که زادگاه مطبوعات بودند عقب افتادیم، نخستین نشریه فارسی در هند و سپس ایران منتشر شد. به طور کلی تاریخنگاری چند قرن اخیر و دو قرن اخیر در ایران بدون نگاه به تاثیر روزنامهنگاری ممکن نیست.
استاد تاریخ دانشگاه تهران بیان کرد: روزنامهنگاری در عصر مدرن همان وقایعنگاری کهن است. گاهی اوقات فراموش میکنیم که در عصر مدرن علم تاریخ ارزشمند و آموزشی شده و بعد به تحولات توجه نمیکنیم، در واقع در عصر جدید روزنامهنگاران جای کاتبان قدیم را گرفتهاند، اما تفاوت آن با گذشته این است که روزنامهنگاری برآمده از مردم است، شاید در گذشته تنها به اخبار شخصیتها و دربار اشاره میشد اما وقایعنگاری در دوره حال متفاوت است و زندگی مردم محوریت پیدا کرده است.
رحمانیان ادامه داد: ما مورخی داریم به اسم ملکالمورخین سپهر شخصی که روزنامهنگار است اما در کتابش به ثبت وقایع پرداخته است و این یکی از نمونههای مهم است. در دیگر موارد بد نیست بگویم که همه خانواده فروغی را میشناسیم، خانوادهای که سه برادر و پدر دستی در روزنامهنگاری داشتهاند و نخستین مجله مستقل را راهاندازی کردند که از پدران علم نوین روزنامهنگاری محسوب میشود. مثال دیگر باستانیپاریزی است که مردمینویس است، او وقایع مهمی را هم ثبت کرده که در تاریخ منحصر به فرد است.
وی افزود: ما مطبوعات را باید به عنوان منبعی برای پژوهشها در نظر بگیریم، مطبوعات انواع و اقسام دارند و مسئله این است که افراد تاریخ باید چطور به این مورد وارد شوند و معتقدم ما شاهد ضعف و بی توجهی در این زمینه هستیم. اگر کسی بخواهد درباره موضوعات مختلف در دو دهه گذشته تحقیق کند شاید تمام توجهش را بگذارد روی مطبوعات و برای همین باید به موارد زیادی توجه داشته باشد. تا بتواند تحقیقش را به نتیجه برساند من خودم روی شرکت نفت ایران و انگلیس کار کردم و به نگاه مطبوعات وقت توجه زیادی داشتم و به اهمیت آن پی بردم.
درباره فلسطین در اواخر دوره قاجار اسنادی در دسترس نداریم
در ادامه این سوال مطرح شد که در برخی مراکز کتابداری از اسناد مهمتر است و این مساله چالشی مهم را دربردارد، در همین خصوص کوهستانینژاد بیان کرد: ابتدا باید بگویم که ما تاریخ را چگونه میشناسیم و چطور میدانیم و باید با چه شیوهای در این باره تحقیق کنیم. همین موارد باعث دشواری میشود.
او افزود: به تازگی درگیر تاریخنویسی برای فرقه دمکرات شدیم، در آن دوره رسانهها خیلی بیطرف نبودند اما برخی دیگر چرا، برای همین میگویم که مراجعه و نوع آن مهم است، به طور مثال در نشریهای دیدیم که هم به نکات مثبت اشاره کرده و هم نکات منفی را که بسیار جالب توجه است، مثلاً تلگرافی را منتشر کرده است از طرف مردم زنجان که از امنیتشان گفتهاند، این مطلب اما در میانه آگهیها چاپ شده و همین نشان از اهمیت نوع مراجعه دارد.
کوهستانینژاد درباره وضعیت اسناد گفت: به طور مثال در مرکز اسناد وزارت امور خارجه وضعیت اسناد بسیار اسفبار است، بسیاری از این اسناد تنها بریده جراید است و ضعف زیادی در فهرست هم دارد، نکته مهم این است که اسناد را باید مکاتبات دولتی یا شخصی دانست. به خاطر دارم مرکز اسناد انقلاب اسلامی مطلبی را منتشر کرده بود درباره موضوعی که نه لوگو داشت و نه نشانهای و سوال این بود کجای این کاغذ سند است؟ متاسفانه اسناد و ارائه آن بسیار وضعیت اسفباری دارند، ما به طور مثال در حوزه فرهنگ و ادبیات کودک و نوجوان چنین مواردی نداریم، دسترسی به استاد بسیار سخت است، اسناد به درستی جمعآوری نشده است و به درستی هم نگهداری نمیشود.
او به مساله فلسطین نیز اشاره کرد و افزود: به طور مثال اکنون روی مسئله فلسطین کار میکنیم و میبینیم که در این باره اسناد و مدارکی از اواخر دوره قاجار جمعآوری نشده است.
اگر خودمان روایت نکنیم دیگران آنطور که میخواهند مینویسند
داریوش رحمانیان در ادامه این نشست عنوان کرد: مراجعه به مطبوعات و آشنایی با آنها نیاز به آموزش دارد، یکی از مواردی که هم اکنون وجود دارد بحث دیدهبانی است، همین حالا میبینیم که با هوش مصنویی سندسازی میکنند، بنابراین برخورد با مطبوعات و استفاده از آنها آسان نیست، در مطبوعات با جعل، حب و بغض، درگیریها و… مواجهیم بنابراین ما با انبوهی از موارد پیچیده روبهرو هستیم و باید کار ویژهای انجام دهیم.
او افزود: متاسفانه با وجود همه تلاشها وضعیت اسناد ما بسیار نامناسب است، امکان دسترسی وجود ندارد و نگاهها امنیتی است و دقیقاً داستان گنج و مار است، این مسئله نیاز به دانش دارد اما به طور کلی اسناد ما علمی اداره نشدهاند و افراد درستی در جایگاهشان نبودند و باند و باند بازی و… مطرح است، وضعیت برخی آرشیو ها فاجعهبار است آن هم در حالی که برخی آرشیوها ارزش جهانی دارد من به عنوان شاگرد کوچکی میگویم که اگر برخی آرشیوها ۱۵ تا ۲۰ درصد بهبود پیدا کنند بسیاری از روایتهایمان تغییر میکند و انقلابی رخ میدهد و تغییراتی بزرگ شکل میگیرد.
به خاطر دارم چند سال پیش خودم عکسی را از مجموعهای میخواستم که پس از جلسه شورا از من پولی گرفتند که کپی در اختیارم بگذارند، این همانند مسئله فیلترینگ اسناد است، متاسفانه وضعیتمان از افغانستان هم بدتر میشود، کجا هوار بکشیم؟ کجا بگویم؟ اگر خودمان روایت نکنیم دیگران میکنند آنطور که میخواهند. تجزیه کشور نه از جغرافیا بلکه از روایتها و تاریخ آغاز میشود و به تجزیه جغرافیایی میانجامد.
مسعود کوهستانینژاد در پایان سخنانش گفت: بسیاری از مجلات در کتابخانه مجلس آرشیو شده و به صورت اسکن درآمده و برای همین به راحتی در اختیار قرار میگیرد، باید در این نشستها از بسیاری از مطالب عبور کنیم و به طور تخصصی به مواردی بپردازیم و مطبوعات را مورد بررسی قرار دهیم.
داریوش رحمانیان هم در پایان سخنانش گفت: افراد زیادی برای آرشیو اسناد زحمت کشیدهاند اما مسئله این است که نگاه خاصی چیره شده است، یکی از مشکلات ما در مراکز آرشیو آن است که نگاه و اندیشه مورخانه حاکم نیست و اگر چنین بشود وضعیت خیلی بهتر میشود. به طور مثال آرشیوی داریم با ۵۰۰ هزار سند و تنها ۲۰ هزار آن درست شده است، خیلی از اسناد هم وضعیت اسفباری دارد، من معتقدم که کتابدار نه فقط وظیفه نگهداری بلکه وظیفه ارائه خوب را هم دارد.
∎