بادبان: در روزگاری که هر گوشهای از دنیای سینما پر از تراژدیهای ریز و درشت است، برنامهای به نام «جوکر» بر صفحه نمایش نقش میبندد و به ما یادآور میشود که زندگی فقط درام نیست بلکه خنده هم میتواند از عناصر اصلی قصههای ما باشد. برنامهای که در فصل دوم خود با عنوان «جوکر، طبقه بیست و یک» با استقبال فراوان روبهرو شده و به جرات میتوان گفت یکی از محبوبترین برنامههای رئالیتیشو شبکه نمایش خانگی ایران است. اما جوکر تنها یک مسابقه ساده نیست؛ این برنامه با حضور کمدینهای مطرح، لحظاتی پر از خنده و شادی را به خانهها میآورد. فرمول این مسابقه نیز به اندازه خودش جذاب است: کمدینها باید هر طور شده یکدیگر را به خنده وادار کنند اما هرکس که بخندد از بازی خارج میشود. در نهایت، برنده کسی است که بتواند در برابر طنازیهای بقیه مقاومت کند. اما ماجرا اینجا تمام نمیشود؛ جایزه این مسابقه نه به جیب برنده میرود و نه به شهرت او میافزاید بلکه برای فعالیتهای خیرخواهانه و کارهای نیک هزینه میشود. از کمک به کودکان یتیم تا آزادی زندانیان، این جوکرها نه تنها میخندند بلکه به نوعی زندگی را هم نجات میدهند.
خنده یا خشم؟
حالا در حالی که این برنامه هر هفته خنده بر لب مردم میآورد، برخی از منتقدان با چهرهای عبوس، انگار که آخرین لبخند تاریخ را دیده باشند، کارزارهایی به راه انداختهاند تا پخش این برنامه متوقف شود. آنها معتقدند جوکر «ابتذال» را به خانههای ما آورده و بنیان خانواده را هدف قرار داده است. به نظر میرسد که این منتقدان در دنیایی زندگی میکنند که گویا هیچکس نباید خنده بر لب داشته باشد و هر جوکی که در برنامه بیان میشود، میتواند زلزلهای در ارزشهای فرهنگی جامعه ایجاد کند.
اما بیایید به این ماجرا از زاویهای دیگر نگاهی بیندازیم. آیا واقعاً این برنامه آنقدر مبتذل است که عدهای تلاش دارند آن را متوقف کنند؟ احسان علیخانی، کسی که پیش از این با برنامههایی نظیر «عصر جدید» استعدادهای ناشناخته جامعه را به ما معرفی کرد و با «ماه عسل» امید به زندگی را در دل مردم زنده نگه داشت، حالا متهم است که با جوکر باعث تضعیف بنیان خانواده شده؟! واقعاً عجب دنیایی است.
ابتذال در سینما یا طنز در جوکر؟
نکته جالب این است که همین منتقدان وقتی پای سینما و فیلمهای پر از محتوای جنسی و خشونت میرسد، نه تنها هیچ اعتراضی نمیکنند بلکه از آن به عنوان «هنر خالص» یاد میکنند. شاید برخی از آنها هنوز درگیر سکانسهای عاشقانه پر از المانهای سطحی سینما هستند و نمیتوانند باور کنند که یک شوخی ساده میتواند مردم را بخنداند. اگر جوکر به گفته منتقدانش شوخیهای جنسی و الفاظ مبتذل دارد، پس چرا هیچکس به محتوای سطحی برخی از فیلمهای سینمایی اعتراض نمیکند؟ مگر نه اینکه سینما باید آینهای از جامعه باشد؟ آیا در دنیای واقعی، مردم هیچوقت شوخی نمیکنند؟ آیا لبخند زدن و لحظهای خندیدن، جای شرمندگی دارد؟
طنز و واقعیت
بگذارید با کمی طنز به این ماجرا نگاه کنیم. شاید منتقدان ما آنقدر به جدیت و عبوسی عادت کردهاند که حتی نمیتوانند یک لبخند ساده را بپذیرند. به نظر میرسد که آنها به جای «نقد»، در حال «نق» زدن هستند! اگر یک برنامه که خنده و شادی را به مردم هدیه میدهد باید متوقف شود، پس احتمالاً باید روی درب سینماها هم بنویسیم: «خندیدن ممنوع، عبوس باشید!»
جوکر شاید تمام مشکلات اجتماعی ما را حل نکند، شاید گاهی هم شوخیهایش به مذاق برخی خوش نیاید اما حقیقت این است در دورانی که فشار اقتصادی و مشکلات اجتماعی روز به روز بیشتر میشود، لحظات خنده و شادی بیش از هر زمان دیگری ارزشمند است. شاید همین خندههای کوچک، باعث شود که مشکلات برای لحظاتی از یادمان بروند و بتوانیم با روحیهای بهتر به چالشهای زندگی بپردازیم.
حقیقت ماجرا
حقیقت این است که برنامههایی مثل جوکر بیش از آنکه ابتذال را به خانههای ما بیاورند، فرهنگ خندیدن را به ما یادآور میشوند. در دنیایی که همه چیز به شدت جدی و عبوس شده، شاید کمی طنز و شوخی، بهترین پادزهر برای تلخیهای زندگی باشد. پس بگذاریم مردم بخندند، بگذاریم لحظاتی از مشکلات فرار کنند و بگذاریم برنامههایی مثل جوکر به ما یادآوری کنند که زندگی هنوز میتواند لبخند بزند. در نهایت، به جای انتقاد از هر چیزی که ما را به خنده وا میدارد، بیایید بپذیریم که خنده حتی اگر از یک شوخی ساده باشد، میتواند بهترین تسکین برای دردهای روزمره باشد. این جوکرها شاید در تلاش برای خنداندن یکدیگر باشند اما در واقع در حال خنداندن ما هستند و شاید این بزرگترین موفقیت آنها باشد. پس به جای عبوس بودن و نارضایتی، بهتر است بنشینیم، بخندیم و لذت ببریم. همانطور که چارلی چاپلین میگفت: «یک روز بدون خنده، روزی تلف شده است».