باشگاه خبرنگاران جوان؛ محمد امیرحسینی - سقوط دولت بشار اسد در ۱۸ آذر آن هم پس از ۱۳ سال مقاومت در مقابل گروههای معارض و تروریستی که از طرف آمریکا، اسرائیل و کشورهای اروپایی حمایت میشدند شرایط منطقه را وارد فاز جدیدی پس از جنگ غزه و لبنان کرد.
جنگ داخلی در سوریه که از سال ۲۰۱۱ آغاز شد و با حضور تروریستهای تکفیری داعش تشدید شد باعث شد تا دولت بشار اسد از ایران و روسیه برای حضور نظامی در این کشور دعوت کند تا بتواند جلوی سقوط شهرها و به اسارت بردن مردم را بگیرد البته در بحران سوریه بیش از اینکه یک بحران داخلی باشد بحرانی بود که از خارج از این کشور ایجاد شده بود که دلیل این امر حضور حامیان گروههای تروریستی و معارض در این بحران بود.
براین اساس حضور مدافعان حرم با فرماندهی سردار حاج قاسم سلیمانی برگ زرینی از رشادتها و مجاهدتهای جبهه مقاومت را رقم زد.
آغاز روابط
از سال ۱۳۴۶ روابط رسمی ایران و سوریه آغاز شد، اما در پیش از پیروزی انقلاب اسلامی روابط دو کشور بهصورت راهبردی تعریف نشده بود و پس از پیروزی انقلاب که ایران از اتحاد با غرب خارج شد بود تهران و دمشق سنگ بنای روابطی راهبردی را بنا نهادند.
حمایتهای حزب بعث سوریه از ایران علیه حزب بعث عراق به سرکردگی صدام در هشت سال دفاع مقدس و ادامه یافتن روابط دو کشور در سالهای پس از جنگ بهویژه در زمینههای اقتصادی و نظامی زمینه را برای ایجاد تاثیرگذاری کشورهای منطقه علیه منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی را فراهم ساخت.
پس از حوادث ۱۱ سپتامبر و لشکرکشی آمریکا و انگلیس به افغانستان و عراق که در نهایت به سقوط صدام انجامید آمریکا، تهران و دمشق را به حمایت از تروریسم متهم میکرد لذا حضور اشغالگرانه ایالات متحده در منطقه موجب شد تا ایران و سوریه در سال ۲۰۰۴ موافقتنامه همکاری راهبردی و در سال ۲۰۰۶ پیمان دفاعی دوجانبه امضا کنند.
درخواست سوریه برای حضور مستشاری ایران
پس از آغاز بحران داخلی سوریه در سال ۲۰۱۱ که پای آمریکا، قطر، عربستان و رژیم صهیونیستی به این کشور برای سرنگونی بشار اسد باز شد دولت قانونی سوریه از ایران برای حضور در این کشور دعوت کرد چراکه دولت اسد بهتنهایی توانایی مقابله با جریانهای تروریستی مثل داعش را نداشت لذا از ایران که متحد راهبردیاش تقاضای کمک کرد.
درخواست دولت اسد برای حضور نظامی ایران طبق ماده ۲۹ قطعنامه شماره ۳۳۱۴ مجمع عمومی ملل متحد بود. در این قانون آمده است که مداخله دولت ثالث به شکل مداخله نظامی در درگیریهای مسلحانه داخلی کشور دیگر، در صورتی مشروعیت دارد که با دعوت دولت قانونی صورت گیرد.
جمهوری اسلامی ایران حضور مستشاری خود در سوریه را از طریق انتقال تجربیات دوران جنگ تحمیلی انجام داد و برای برخورد با تروریستها و معارضین به فرماندهان ارتش سوریه آموزشهای لازم ازجمله طراحی و چگونگی عملیات را داد همچنین کمک تجهیزاتی از دیگر فعالیتهای مستشاران ایران در سوریه است.
جلوگیری از تضعیف قدرت محور مقاومت، جلوگیری از تغییر موازنه به نفع کشورهایی مانند ترکیه، عربستان و رژیم صهیونیستی و جلوگیری از نفوذ بیشتر آمریکا در منطقه ازجمله اهداف حضور مستشاری ایران در سوریه بود که در افزایش امنیت ملی ایران موثر بود.
ارتش تماشاچی سوریه!
اینکه دولت بشار اسد پس از ۱۳ سال از آغاز جنگ داخلی سرنگون شد دلایل مختلفی دارد ازجمله اینکه ارتش عربی سوریه با اینکه از حضور مستشاری ایران بهره میبرد، اما در برابر سقوط شهرها و رسیدن مخالفان اسد به دمشق مقاومت نکرد.
سردار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ۲۰ آذر در جمع فرماندهان سپاه در تشریح علل و آثار رویدادهای امنیتی و نظامی اخیر در سوریه با اشاره به اینکه بعضیها انتظار دارند ما به جای ارتش سوریه میرفتیم و میجنگیدیم، گفت: آیا این منطقی است که ما همه سپاه و بسیج را برای نبرد در یک کشور دیگری درگیر کنیم، در حالی که ارتش آن کشور تماشاچی ماجرا است. از طرفی همه راههای انتقال ما را به سوریه بسته بودند. واقعاً شبانه روز نظام در تلاش بود که هرچه میتواند کمک کند. ما باید با واقعیتهای سوریه زندگی کنیم. ما به واقعیتها نگاه میکنیم و بر اساس حقایق عمل میکنیم. البته من این را با افتخار به همه شما عرض کنم، آخرین کسانی که خط (مقاومت در سوریه) را ترک کردند بچههای سپاه بودند. آخرین فردی که این میدان را ترک کرد یک پاسدار بود. راهبردها باید به اقتضای شرایط تغییر کنند. ما با سکون و ثبات در راهبردها نمیتوانیم مسائل متعدد جهانی و منطقهای را حل کنیم.
وی با اشاره به اینکه «مقابله با این جریانهای خطرناک تکفیری خدمت بزرگی بود که نظام جمهوری اسلامی ایران به همه بشریت انجام داد» افزود: متناسب با شرایط آن موقع اگر آن اقدامات نبود این اشرار با این آهنگ حملهای که پیش گرفته بودند، همه بلاد اسلامی را میتوانستند تصرف کنند. خب، اینجا دیگر جایی بود که ما مجبور بودیم که در عراق و سوریه با حضور مستقیم نظامی و حضور مستشاری، همه ظرفیتهای ممکن جهان اسلام را بسیج کنیم و از شیوع این پدیده جلوگیری کنیم. در این ارتباط نیروی قدس سپاه این مسئولیت را با فرماندهی سپهبد شهید پاسدار حاج قاسم سلیمانی به عهده گرفت. اگر حاج قاسم نبود، همه آن ظرفیتهایی که آنجا بود همه منفعل میشدند.
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در جلسه غیرعلنی مجلس هم شرکت کرد و دلایل سقوط اسد را تشریح کرد.
احمد نادری، عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران جوان درباره اظهارات سردار سلامی در مورد سقوط اسد گفت: نکتهای که سرلشکر سلامی مطرح کرد و واقعیت ماجرا هم همین است، این بود که ارتش سوریه ارتشی بود که بهدلایل مختلف دیگر توان نداشت که حالا این دلایل اقتصادی و ادراکی بود؛ همچنین دلایل دیگری ازجمله جذب نیروهایی بود که متعلق به این جبهه نبودند و حدود ۳۰ درصد از نیروهای ناخالص را جذب کرده بودند، یعنی با جبهه معارض سوریه مرتبط بودند و بعد از بحران سوریه جذب ارتش شدند و این عوامل باعث شد که ارتش سوریه دیگر انگیزه و توانی برای مقاومت نداشته باشد.
نادری اظهار کرد: وقتی که ارتش سوریه به قول معروف توانایی نداشته باشد قاعدتاً جمهوری اسلامی ایران هم خیلی کاری در اینجا از دستش بر نمیاد و طبیعتاً اگر ما هم میخواستیم نیرویی اعزام کنیم باید نیرو را برای کمک به ارتش سوریه اعزام میکردیم و وقتی ارتش سوریه خودش نمیخواهد به هر دلیلی مقاومت کند قاعدتاً دلیلی برای اعزام نیرو توسط جمهوری اسلامی ایران وجود ندارد.
معنای حضور مستشاری در کلام رهبر معظم انقلاب
حضور مستشاری ایران در سوریه ازجمله مواردی بود که رهبر معظم انقلاب در دیدار با هزاران نفر از اقشار مختلف مردم در ۲۱ آذر به آن اشاره و فرمودند: نوع حضور نظامی ما در سوریه، در عراق هم همینجور به معنای این نبود که ما لشکرهایمان، ارتشمان و سپاهمان را برداریم ببریم آنجا و به جای ارتش آن کشور، ارتش ما بجنگد؛ نه، اینکه معنی ندارد؛ این نه منطقی است، نه افکار عمومی آن را قبول میکنند که ارتشی از اینجا بلند شود برود و به جای ارتش آنها بجنگد؛ نه، جنگ به عهده ارتش خود آن کشور است. کاری که نیروهای ما میتوانستند انجام بدهند و انجام دادند، کار مستشاری بود. مستشاری یعنی چه؟ یعنی تشکیل قرارگاههای مهمّ مرکزی و اصلی، تعیین راهبردها و تعیین تاکتیکها و در مواقع ضروری ورود در میدان جنگ، امّا از همه مهمتر بسیج جوانان خود آن منطقه. البتّه جوانهای ما هم، بسیجیهای ما هم بیتاب، مشتاق، بااصرار، خیلیهایشان رفتند؛ موافقت هم نمیکردیم؛ بارها از بنده درخواست میکردند، سؤال میکردند، مینوشتند، پیغام میدادند، التماس میکردند که بگذارید ما برویم سوریه در مقابل دشمن بِایستیم. خب طبعاً مناسب نبود؛ یعنی آن زمان مصلحت دیده نمیشد، امّا میرفتند، از راههای مختلف میرفتند ــ که شماها میدانید؛ بعضی از داستانهایش معروف است ـ و بعضیهایشان شهید شدند، بعضیهایشان هم بحمدالله سالم برگشتند. عمده کار عبارت بود از کار مستشاری.
ایشان اظهار کردند: حضور ما در آنجاها حضور مستشاری بود؛ در مواقع کمی به شکل ضروری حضور نیروهای خود ما بود و عمدتاً نیروهای خود ما هم نیروهای داوطلب و بسیجی بودند، همراه با نیروهای آنجا. شهید سلیمانی در سوریه یک گروه چند هزار نفری را از جوانهای خود آنها آموزش داد، مسلّح کرد، سازماندهی کرد، آمادهشان کرد، ایستادند. بعد البتّه بعدها متأسّفانه بعضی از خود آنها، خود مسئولان نظامی آن کشور، ایراد درست کردند، مشکل درست کردند و از این چیزی که به نفع خودشان بود، متأسّفانه صرفنظر کردند.