به گزارش گروه سیاست خارجی ایرنا؛ دیوان کیفری بینالمللی روز پنج شنبه اول آذر ۱۴۰۳ حکم بازداشت نتانیاهو نخست وزیر و گالانت وزیر دفاع سابق رژیم صهیونیستی را به اتهام جنایت جنگی و جنایت علیه بشریت صادر کرد. واکنشهای زیادی در ارتباط با این حکم که برای اولینبار علیه یک مقام اسرائیلی صادر شد شکل گرفت.
«جوزف بورل» مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز صدور این حکم در نخستین واکنش طی کنفرانس خبری مشترک با «ایمن صفدی» وزیر خارجه اردن تأکید کرد: «من تصمیم دادگاه کیفری بینالمللی مبنی بر صدور حکم بازداشت برای نخست وزیر اسرائیل و گالانت را مورد توجه قرار میدهم. این تصمیم، سیاسی نیست و همه اعضای اتحادیه اروپا موظف به اجرای این تصمیم دادگاه هستند.»
خبرنگار المیادین نیز دو روز بعد یعنی شنبه ۳ آذر طی سفر مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا به لبنان به نقل از وی که در جمع خبرنگاران صحبت کرده بود مینویسد: دولتهای اتحادیه اروپا نمیتوانند تصمیم بگیرند که آیا حکم بازداشت صادر شده توسط دیوان کیفری بینالمللی را اجرا کنند یا خیر. تعهدات کیفری بینالمللی برای کشورهایی که آرزوی پیوستن به اتحادیه اروپا را دارند نیز الزامآور است. هر بار که کسی با سیاست کابینههای اسرائیل مخالفت میکند، به یهودستیزی متهم میشود. من حق دارم از تصمیمات کابینه اسرائیل، خواه نتانیاهو یا هر فرد دیگری، انتقاد کنم. اسرائیل از گرسنگی بهعنوان یک سلاح استفاده میکند.
در گفتوگویی با «سهراب سعدالدین» پژوهشگر مسائل اروپا به واکاوی دلیل صدور این حکم و پیامدهای سیاسی و حقوقی آن برای رژیم صهیونیستی پرداختیم.
متن کامل این گفتوگو در اختیار مخاطبان قرار داده شده است:
با توجه به محکومیت حکم دیوان کیفری بین المللی توسط آمریکا و برخی کشورهای عضو اتحادیه اروپا چه چیزی باعث می شود که جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا حمایت خود را از این حکم ابراز کند؟
جوزف بورل از نظر سیاسی به طیف چپ اروپا تعلق دارد و از ابتدای عملیات «طوفان الاقصی» و پس از وقوع کشتار در غزه، و همچنین در شرایط کنونی لبنان، به عنوان مسئول در اتحادیه اروپا و نماینده احزاب چپ در کشورهای مختلف، از جمله اسپانیا و برخی کشورهای دیگر، به ویژه ایرلند که مواضعی رادیکالتر دارند، به محکومیت اقدامات رژیم صهیونیستی پرداخته است. بنابراین، اتخاذ موضع تند از سوی بورل چندان تعجبآور نیست؛ زیرا طیف سیاسی چپ در اروپا به مبارزات مربوط به استقلال و مسائل حقوق بشری اهمیت بیشتری میدهد و بر این موارد تأکید بیشتری دارد.
جوزف بورل: هر بار کسی با سیاست دولت اسرائیل مخالفت میکند، به یهودستیزی متهم میشود، من حق دارم از تصمیمهای دولت اسرائیل، خواه نتانیاهو یا هر فرد دیگری، انتقاد کنم اسرائیل از گرسنگی بهعنوان یک سلاح استفاده میکند.
چپها معمولاً در مقابل محافظهکارها و بهویژه راستگراهای رادیکال قرار میگیرند و به طور کلی نسبت به اسرائیل انتقادهای بیشتری دارند. بورل در این مدت سعی کرده است که موضع میانهای را اتخاذ کند، اگرچه به نفع طرف فلسطینی نظرات محکمی داشته ولی از طرف دیگر تأکید کرده که اسرائیل نیز حق دفاع از خود را دارد. در حال حاضر، بورل با یک برگ برنده مواجه است، به این معنا که اروپاییها که مدعی هستند بر اساس هنجارهای بینالمللی عمل میکنند و مطابق با موازین بینالمللی و در تعامل با نهادهای بینالمللی رفتار میکنند، دیگر نمیتوانند مانع اجرای احکام دیوان بینالمللی شوند. بورل از این فرصت و فضا و از این حکم بهرهبرداری کرده و با ادبیات تندتری صحبت میکند، زیرا میداند که در این شرایط یک اهرم فشاری در اختیار دارد.
مواضع کشورهای عضو اتحادیه اروپا نسبت به این حکم را می توان به سه دسته تقسیم کرد برخی کشورها مانند ایرلند و بلژیک از این حکم استقبال کردند و خود را متعهد به اجرای آن دانستند دسته دیگر مانند فرانسه مواضع خنثی و شاید دو پهلویی گرفتند و دسته سوم هم مواضع تندی علیه این حکم از خود نشان دادند برای مثال «پیتر سیجارتو» وزیر امور خارجه مجارستان تصویر دادگاه بینالمللی کیفری را محکوم کرده و آن را «شرم آور وپوچ» خوانده است. علت این تفاوتها در مواضع اعلامی کشورهای عضو اتحادیه اروپا چیست؟
تفاوت در مواضع اعلامی کشورهای مختلف به چندین دلیل مشخص برمیگردد. یکی از این دلایل، مسائل تاریخی است، به عنوان مثال، کشور آلمان تحت فشار اسرائیل قرار دارد که به عنوان مقصر هولوکاست شناخته میشود و این امر موجب تحمیل عذاب وجدان تاریخی به آلمانیها شده است. آلمانیها عبارت معروف دارند که بیان میکند دیگر هیچگاه نباید هولوکاست دیگری اتفاق بیفتد.
مثال دیگر به کشورهایی مانند لهستان مربوط میشود. اسرائیلیها از طریق لابیهای خود در اروپا، این کشور را تحت فشار قرار دادهاند که شما در هولوکاست مقصر هستید. این فشار منجر به تنشهایی میان دولت لهستان و اسرائیل شد. دولت لهستان اعلام کرد که در هولوکاست نقشی نداشته و حق ندارند این کشور را محکوم کنند. در این راستا سفیر اسرائیل نیز به شکل توهین آمیزی سخن گفت و فضای تقابلی میان لهستان و اسرائیل شکل گرفت.
مسئله دوم به فعالیتهای لابی یهود و لابی صهیونیستی در اروپا مربوط میشود. شبکههایی در این زمینه فعالیت دارند و در برخی کشورها، به ویژه در اروپای شرقی، نفوذ زیادی کسب کردهاند، به عنوان مثال، اخیراً دفتر یک لابی صهیونیستی در لهستان افتتاح شده است. با این حال، نباید در مورد این نفوذ اغراق کرد، چرا که لهستان در حال حاضر سفیری در اسرائیل ندارد.
مسئول بعدی سیاستخارجی اتحادیهاروپا «کایا کالاس» فردی است که کاملاً در طیف آدمهای فراآتلانتیکگرا قرار میگیرد و مواضع به شدت تند نسبت به روسیه و به شدت حمایت گرایانه نسبت به اسرائیل دارد و در ادامه با روی کار آمدن تیم جدید این حمایتها از اسرائیل بیشتر میشود.
دلیل سوم روابط تجاری و همکاریها حوزههای فناوری، امنیت و دفاع است. به عنوان نمونه، آلمانیها به تازگی قراردادی برای خرید یک سامانه پدافندی از اسرائیل امضا کردهاند. همچنین، کشور بریتانیا رویکردی کاملاً آمریکایی نسبت به اسرائیل دارد و فشارهایی به نخستوزیر این کشور وارد شده است تا حزب او به اتهام یهودستیزی، مواضع طرفدار اسرائیل اتخاذ کند.
علاوه بر این، برخی کشورهای اروپای غربی مانند بریتانیا و آلمان نسبت به کشورهای دیگر فراآتلانتیکگرا تر هستند. یک دلیل دیگر به طیفهای سیاسی بر میگردد مثلا در کشورهایی که اهداف راست رادیکال در آن ها حاکم است مثل اتریش یا لهستان که پیشتر حزب محافظه کار در آن جا روی کار بوده است.
چپ ها طرفدار فلسطین هستند و راستهای رادیکال به شدت طرفدار اسرائیل هستند. دلیل دیگری هم وجود دارد، به هر حال اروپاییها در مسائل امنیتی به آمریکاییها وابستهاند به ویژه در حال حاضر که با تهدید عاجل روسیه هم مواجهاند. بنابراین خیلی نمیتوانند در فشار آوردن به اسرائیل ملاحظات آمریکا را نادیده بگیرند.
نکته مهمی که وجود دارد این است که ما الان با جوزپ بورل و این مواضع مواجهیم. مسئول بعدی سیاست خارجی اتحادیه اروپا «کایا کالاس» فردی است که کاملاً در طیف آدمهای فراآتلانتیکگرا قرار میگیرد. مواضع به شدت تند نسبت به روسیه و مواضع به شدت حمایت گرایانه نسبت به اسرائیل دارد و در ادامه با روی کار آمدن تیم جدید در کمیسیون اروپا این حمایتها از اسرائیل بیشتر میشود.
کشورهایی مثل آلمان، اتریش و مجارستان سفت و سخت طرفدار اسرائیل هستند و کشورهایی مثل ایرلند و تا حدودی اسپانیا یک مقداری حقوق بشری تر به قضیه نگاه میکنند. ایرلندیها با فلسطین حس هم ذات پنداری دارند. دسته سوم کشورهایی مثل فرانسه هستند که بندبازی میکنند، در این دسته قرار میگیرند یعنی فرانسه سعی میکند ژست حقوقبشری خود را زیر سوال نبرد و جلوی رای دیوان نمیایستد ولی از طرفی اظهار نظر صریح هم نمیکند که به این حکم تمکین میکنند یا قرار است در مقابل آن بایستند یا نادیدهاش بگیرند.
با توجه به مواضع متفاوتی که مسئول اتحادیه اروپا با کشورهای عضو دارد، این کشورها چه قدر از مواضع یا مشی سیاست خارجه اتحادیه اروپا پیروی میکنند و آیا ارتباطی بین سیاستخارجی کشورهای عضو اتحادیه اروپا و این اتحادیه وجود دارد یا خیر؟
پیروی کشورها از تصمیمات اتحادیه اروپا در حوزه سیاستخارجی خیلی کم است. کایا کالاس قرار است مسئول بعدی سیاست خارجی اتحادیه اروپا شود، یعنی درسطح اتحادیه اروپا راستهای محافظه کار یا رادیکال توانسته اند حرف خود را به کرسی بنشانند و الان یک دست تر شدهاند. با این حال اتحادیه اروپا به آن شکل مکانیزمی ندارد که کشورهای عضو را مجاب به کاری کند. مثلا در مورد مسئله اسرائیل و نسلکشی این رژیم، کشورهای اروپایی را نمیتواند وادار کند به اینکه به رای دیوان تمکین کنند. اتحادیه اروپا حداکثر ابزاری که دارد یک مکانیزم رای گیری خیلی پیچیده است که مثلاً در نتیجه، شورای اتحادیه اروپا یک بیانیه بدهد. خودشان میگویند دچار بی عملی هستیم و اسم آن را در خاورمیانه بیربطی راهبردی میگذارند.
اتحادیه اروپا یک بازیگر بیربط از نظر راهبردی در خاورمیانه است. بنابراین اتحادیه اروپا اساسا این توان را که کشورها را وادار به پیروی ازخط مشی خود کند ندارد. کشورهایی مثل آلمان، فرانسه، مجارستان و لهستان، این کشورها محاسبات خود ر دارند. حتی در بحث رابطه با آمریکا این کشورها در خیلی از مواقع از دستورالعملهای اتحادیه اروپا پیروی نمیکنند. مثلاً آلمان خرید سیستم پدافندی از اسرائیل را برنامهریزی کرد که با مخالفت خیلی از کشورهای اروپایی روبرو شد که در ابتدا باید یک توافقی صورت بگیرد، جوزپ بورل از ابتدا مطرح میکند فروش تسلیحات به اسرائیل باید بررسی شود ولی تسلیحات به اسرائیل سرازیر میشود.