به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محسن میردامادی فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: بسیاری از هزینههایی که در بخش سیاست خارجی پرداخت میشود، هزینههای کارهای نکرده و شعارهای داده شده است. شعارهایی سر داده میشود که نمیتوان آنها را محقق کرد، اما چون شعارهای مرتبط با آن سر داده میشود هزینههای آن هم ناچار پرداخت میشود.
بنا بر روایت اعتماد، گزیده این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
*دولت آقای خاتمی و جریان اصلاحات موفقترین دولت در دوران پس از انقلاب بود اما پس از پایان دولت اصلاحات، موفقیتها در دولت بعدی تداوم نیافت. باتوجه به این تجربیات، اینکه دولت چهاردهم، رویکرد وفاق ملی در پیش بگیرد و از محدوده دولتهای جناحی خارج شود، نیاز امروز ایران است.
*وفاق ملی یعنی «دولتی برای همه ایرانیان.» دولت باید به نحوی عمل کند که همه ایرانیان احساس کنند به خواستههایشان در این دولت توجه میشود و همه ایرانیان هم خواهان موفقیت دولت باشند. کسانی که در انتخابات شرکت نکردند، بخش بزرگی از جامعه امروز هستند. دولت باید به آنها هم توجه کند که چرا پای انتخابات نیامدهاند.
*هر چند شاید ترامپ، ترامپ ۴ سال قبل نباشد و تغییر کرده باشد، اما مشخص نیست این تغییر آیا به نفع ایران است یا باعث بیشتر شدن فشار علیه ایران میشود؟ با تیمی که ترامپ چیده اساسا ممکن است ترامپ به نسبت ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ رادیکالتر هم شده باشد، اما براساس یک قاعده کلی، آمدن ترامپ هم فرصت است و هم تهدید.
*تهدید یا فرصت بودن ترامپ به رفتارهای ما هم بستگی دارد. در دوره قبل که ترامپ رییسجمهور بود با توجه به اختلافنظرهایی که بین امریکا و اروپا وجود داشت، ایران توانست به گونهای رفتار کند که اروپاییها در تقابل با ایران قرار نگیرند. دو بار در شورای امنیت پیشنهادات امریکا رد شد و اروپاییها با امریکا علیه ایران همراهی نکردند. امروز اما ایران در قبال اروپاییها و ماجرای مناقشه اوکراین به گونهای رفتار کرده که اروپا تندتر از امریکا روبهروی ایران ایستاده است. در تصمیم اخیر شورای حکام، اروپاییها پیشگام صدور قطعنامه علیه ایران بودند. یا حمایتی که اروپاییها از امارات در بحث جزایر سهگانه ایرانی داشتند به دلیل همین اشتباهات استراتژیک است. درواقع ما اروپاییها را که همواره نسبت به امریکا ملایمت بیشتری داشتند، تحریک کردیم.
*اگر ایران برنامهای برای ترامپ نداشته باشد، عقب میافتد.
*بسیاری از هزینههایی که در بخش سیاست خارجی پرداخت میشود، هزینههای کارهای نکرده و شعارهای داده شده است. شعارهایی سر داده میشود که نمیتوان آنها را محقق کرد، اما چون شعارهای مرتبط با آن سر داده میشود هزینههای آن هم ناچار پرداخت میشود.
*در ماجرای اخیر که اروپاییها مواضع تندی درباره مساله هستهای ایران اتخاذ کردند به اظهارات افرادی در ایران در بحث هستهای اشاره میشود که شاید اساسا ضرورتی برای بیان دیدگاههای هستهای توسط آنها وجود نداشت.
۲۷۲۷