شناسهٔ خبر: 69870965 - سرویس فرهنگی
منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

به شنیدن مزخرفات عادت نکنیم

یکی از سنجه‌های حساسیت اخلاقی جامعه، میزان اهمیتی است که آن جامعه به "حقیقت" می‌دهد. جامعه‌ی اخلاقی به حقیقت احترام می‌گذارد.

صاحب‌خبر -

انسان‌های درست‌کار را، از آن جهت که حقیقت را نمایش می‌دهند، ارج می‌نهد؛ و دروغ‌گویان، ریاکاران، چاپلوسان، مصلحت‌اندیشان، عافیت‌طلبان، و فریبکاران را به دلیل کتمان حقیقت سرزنش کرده و به حاشیه می‌راند. در مقابل، بی‌تفاوتی به حقیقت سبب پیدایش "مزخرف‌گویی" و شیوع آن می‌شود.

جامعه‌ای که حقیقت را قدر نمی‌داند و به زندگی در موقعیت‌های مبهم، عادت دارد، استعداد شگرفی برای شنیدن حرف‌های مزخرف خواهد داشت. حرف مزخرف یعنی حرف بی‌ارزشی که شاید به مثابه تریاک و یا هر داروی مخدر دیگری باعث دِم‌خوشی و بی‌غمی لحظه‌ای شده و کمی از استرس‌های جامعه بکاهد، ولی هیچ نتیجه‌ی معناداری جر فریب و دغل‌بازی به همراه نداشته و در نهایت، به فروپاشی جامعه خواهد انجامید. نکته‌ی مهم این است که "مزخرف‌گویی" با دروغ‌گویی متفاوت و بلکه از آن بدتر است.

جامعه‌ای که به دروغ‌گفتن و دروغ‌شنیدن عادت دارد، هم‌چنان مرز میان حقیقت و غیر حقیقت را نگه می‌دارد و کسی که دروغ می‌گوید در همان زمان، می‌داند که واقعیت چیز دیگری است و او دارد آن را پنهان می‌کند؛ ولی جامعه‌ای که به مزخرف‌شنیدن عادت می‌کند، این تمایز را نادیده می‌گیرد و درک خود از واقعیت‌ها را در همان اندازه‌، ناچیز نگه می‌دارد.

آدمی که مزخرف می‌گوید و یا حرف‌های مزخرف گوش می‌دهد، هیچ درکی از واقعیت آن‌گونه که هست ندارد و گمان می‌برد که حرف‌های بی‌ارزشی که می‌گوید و یا می‌شنود همان حقیقت هستند. بر این اساس، حقیقت‌گو و دروغ‌گو، هر دو درکی از حقیقت دارند؛ با این تفاوت که یکی آن را می‌گوید و دیگری آن را پنهان می‌کند؛ ولی مزخرف‌گو هیچ درکی از حقیقت ندارد. او حقیقت را به اندازه درک ناچیز خود کاهش می‌دهد.

به همین دلیل، دروغ ویران‌گر است؛ ولی مزخرف‌گویی بسیار ویران‌گرتر. برای این که یک جامعه به شنیدن حرف‌های مزخرف عادت نکند، باید یاد بگیرد و اجازه داشته باشد که از هر کسی که سخنی می‌گوید، بپرسد که چرا؟ چگونه؟ با چه تبیینی؟!