شناسهٔ خبر: 69836016 - سرویس فرهنگی
منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

در نشست مطبوعاتی دو هفته پس از اشغال سفارت؛

سید احمد خمینی: به طور قاطع و صریح ارتباط خود را با برادران و خواهران خط امام تکذیب می‌کنم/ آیا امام تنهای تنها در مقابل آمریکا نایستادند؟

اگر امام بنا بود به حرف کسی توجه کنند... ۱۵ سال سکوت بی‌چون‌وچرای نجف در ایشان اثر می‌گذاشت و حرف‌های مایوس‌کننده در آن دیار ایشان را عوض می‌کرد. اگر قرار بود حرف‌های کسی در ایشان اثر کند نجف بودند و مسئله‌ی هجرت‌شان به پاریس پیش نمی‌آمد.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روز سه‌شنبه ۲۹ آبان ۵۸، یعنی ۱۶ روز پس از اشغال سفارت آمریکا به دست «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام»، سید احمد خمینی که بعدها گفته شد ایشان نیز در کنار حجت‌الاسلام موسوی خوئینی جزو رهبران معنوی دانشجویان در این اقدام بودند، طی یک نشست خبری ارتباط خود را صریحا با دانشجویان پیرو خط امام تکذیب کرد. در ادامه مشروح پرسش‌ها و پاسخ‌های رد و بدل‌شده در این نشست را به نقل از «بامداد امروز» مورخ ۳۰ آبان ۵۸ می‌خوانید:

آیا شما از تصرف سفارت آمریکا به دست دانشجویان مسلمان خط امام اطلاع داشتید؟ زیرا همه می‌گویند شما با برادران و خواهران دانشجو در تماس بودید.

من با گروه هماهنگی در ارتباط بودم ولی به طور قاطع و صریح ارتباط خود را با برادران و خواهران خط امام تکذیب می‌کنم.

وابستگی اقتصادی فرهنگی و سیاسی ایران و آمریکا قطع می‌شود یا به همین صورت باقی می‌ماند؟

امام تصمیم گرفته‌اند تا دیگر سیاست سالیان دراز پیش، پیش از انقلاب و هشت ماه بعد از انقلاب، تکرار نشود.

شما با سخنان آقای مهندس بازرگان در حسینیه‌ی ارشاد ایراد کردند و در آن به نقش روحانیت اشاره کردند، موافق هستید یا مخالفید؟

ایشان از تنی چند از روحانیون ناراحتی دارند ولی حکم را نسبت به همه صادر کرده‌اند و اصولا برخورد با این مسائل به این صورت اصولا هیچ مشکلی را حل نمی‌کند. باید اگر از کسی گله یا ناراحتی و یا شکایتی داریم اسم ببریم و باید همه صریح باشند تا اتحاد حفظ شود.

بعضی‌ها می‌گویند عده‌ای دور امام را گرفته‌اند و فقط مطالب خودشان را می‌گویند.

این چه سوالی است؟! هرگز چنین نیست. مثلا ببینید موضعی را که امام در برابر آمریکا گرفتند، آیا دولتی‌های سابق دارای چنین موضعی بودند؟ آیا شورای انقلاب دارای چنین موضعی بود؟ مگر امام نفرمودند که عده‌ای از ریشه‌های گندیده‌ آمدند که دستور دهند عده‌ای از گروگان‌ها آزاد شوند؟ آیا امام تنهای تنها در مقابل آمریکا نایستادند؟ «نه» تاریخی خودشان را نگفتند؟ آیا همه موافق با نمایندگان کارتر نبودند؟ پس چرا امام تنهای تنها در مقابل آمریکا ایستادند و حتی اجازه ندادند حتی یک مامور دولت جمهوری اسلامی با آنان تماس بگیرند؟

صریحا بگویم اگر امام بنا بود به حرف کسی توجه کنند و گوش بدهند، اصولا در آن موقعی که قم بودند به درس و بحث خویش ادامه می‌دادند و ۱۵ خردادی به وجود نمی‌آمد و بعد تبعیدی صورت نمی‌گرفت و بعد به ترکیه تبعید نمی‌شدند و بعد به نجف نمی‌رفتند. اگر بنا بود حرف کسی در ایشان اثر بگذارد ۱۵ سال سکوت بی‌چون‌وچرای نجف در ایشان اثر می‌گذاشت و حرف‌های مایوس‌کننده در آن دیار ایشان را عوض می‌کرد. اگر قرار بود حرف‌های کسی در ایشان اثر کند نجف بودند و مسئله‌ی هجرت‌شان به پاریس پیش نمی‌آمد.

من می‌گویم اگر بنا بود حرف کسی در ایشان اثر کند می‌بایستی در پاریس تمام مذهبیون و سیاسیونِ آیه‌ی یأس‌خوان که یا مامور بودند و یا درک صحیح سیاسی از جریانات روز نداشتند کار خودشان را کرده باشند و امام را راضی کرده باشند که فقط شاه مخلوع برود. اگر حرف کسی در امام تاثیر داشت و قرار بود «کانالیزه» بشوند، باید هرگونه حرفی و موضعی در ایران پیروز شود غیر از حرف و موضع امام...

چرا فراموش کرده‌ایم؟! مگر تمام بالاتفاق نمی‌گفتند که رژیم شاهنشاهی عوض نمی‌شود و باید فکر دیگری کرد؟ چرا ایشان گفتند شاه می‌رود و رژیم شاهنشاهی سقوط می‌کند و رژیم جمهوری اسلامی جای آن را می‌گیرد؟ با این جملات امام در مصاحبه اشاره‌ی صریح کرده‌اند.

اگر بنا بود حرف کسی در ایشان اثر کند و یک گروه سیاسی خاصی پیاده‌کننده‌ی افکار ایشان بودند، موضع ما در مقابل آمریکا مطمئنا چنین نبود. اگر بنا بود حرف کسی در امام تاثیر کند موقعی که امام تصمیم گرفتند به ایران بیایند یک موافق نداشتند و همه از تهران و شهرستان‌ها خبر می‌دادند که «آقا! دست نگهدارید» بینش امام آن‌قدر عالی است که همه مبهوت می‌شوند و این کمال بی‌انصافی است و طراح این مسائل که معلوم است چه کسانی هستند همان‌هایی که مستقیم از امام ضربه خوردند و ممکن است افرادی که واقعا آدم‌های خوبی هستند تحت تاثیر واقع شوند و حرف‌هایی را عنوان کنند.

آیا تمام آن‌چه را که دانشجویان پیرو خط امام در جاسوس‌خانه‌ی آمریکا پیدا می‌کنند، انتشار می‌یابد؟

پاسخ به این سوال مربوط به خود آنان است.

پی‌نوشت:

۱- بخشی از سخنان مهندس بازرگان که به تاریخ جمعه ۲۵ آبان ۵۸ در حسینیه ارشاد ایران شد: «بعد از انقلاب ما دیدیم در صف روحانیت روی عقده‌ها و محرومیت‌های‌شان و شاید شرمندگی‌شان در عدم انجام وظایف‌شان و دین‌شان در امر دخالت در امور سیاسی بیش از پیش آغاز شد و حالا می‌خواهند سنگ تمام بگذارند. روحانیت حالا می‌خواهد وارد مدیریت - عاملیت شود که این هم یکی از آثار انقلاب اسلامی است. همچنین برای جبران مافات در میان این صف محترم کسانی را می‌بینیم که خیلی انقلابی‌تر و چپی‌تر هم از چپی‌ها نشان می‌دهند به‌خصوص در ایامی که حضرت آیت‌الله خمینی از نجف و یا در پاریس بودند کارشکنی هم در کارها می‌کردند و حالا برای این‌که از قافله عقب نمانند خیلی آن‌طرفی شده‌اند.» (بامداد امروز، ۲۶ آبان ۱۳۵۸)

۲۳۲۵۹