شناسهٔ خبر: 69817187 - سرویس اجتماعی
منبع: ایکنا | لینک خبر

حق الناس/ ۸۵

پنج مرحله توبه واقعی

توبه‌کننده باید، به جبران و تدارک حقوق پایمال شده بپردازد. یعنی بعد از پشیمانی قلبی و اظهار ندامت و پس از آنکه تصمیم گرفت، در آینده حقوق خداوند یا مردم را ضایع نکند، در اولین فرصت ممکن، جبران عملکرد گذشته را آغاز کند.

صاحب‌خبر -

پنج مرحله توبه واقعی«حق‌الناس» مهم‌ترین و پربسامدترین موضوع در دین اسلام است تا جایی که طولانی‌ترین آیه قرآن (سوره بقره آیه ۲۸۲) نیز به همین موضوع اختصاص دارد و امیرالمؤمنین امام علی (ع) نیز می‌فرمایند: «خدای متعال رعایت حقوق بندگانش را مقدمه‌ای بر رعایت حقوق خودش قرار داده است.» 

اوج جلوه‌گاه توجه به حق‌الناس در مکتب اسلام و اهل‌بیت (ع) را می‌توان در شب عاشورا مشاهده کرد؛ هنگامی که امام حسین (ع) شرط پیکار با ظلم و همراهی با خود را بدهکار نبودن گذاشت و بیعت خود را از افرادی که حقی بر گردن دارند، برداشت، چراکه پرداخت حق مردم را مقدم بر حضور در جهاد با طاغوت می‌دانستند.  

همین رویداد مهم و درس‌آموز از واقعه کربلا سبب شد تا ایکنا با آغاز ماه محرم امسال به موضوع مهم «حق‌الناس» بپردازد و بخش‌هایی از کتاب «حق‌الناس، ارتباط متقابل حقوق مردم و اخلاق اسلامی» نوشته آیت‌الله مظاهری را به نظر مخاطبان خود برساند که در ادامه مشروح بخش هشتادو پنجم با عنوان «مراحل توبه» را می‌خوانید.

مراحل توبه

مرحله اول؛ اولین مرحله از توبه، توبه زبانی یا توبه ظاهری است. در این مرحله انسان گناهکار با زبان خویش و با ذکری مانند: «استغفرالله ربی و اتوب الیه» از خداوند متعال عذرخواهی می‌کند. پیامبر گرامی(ص) که تجلی عصمت و پاکدامنی و مصون از هر خطا و اشتباهی می‌باشند، فرموده‌اند که گاهی کدورت روی قلبم می‌نشیند و من در هر روز هفتاد مرتبه استغفار می‌کنم؛ «إِنَّهُ لَیغَانُ عَلَى قَلْبِی وَإِنِّی لَأَسْتَغْفِرُ اللهَ فِی کُلِّ یَوْمٍ سبعین مرة» شرکت در مجالس دعا و استغفار، نظیر جلسات دعای کمیل یا دعای ابوحمزه ثمالی و خواندن جملات ارزشمند و عرفانی آن دعا‌ها و نیز حضور در جلسات احیای شب قدر، در واقع عمل به این مرحله از توبه است. در آن جلسات نورانی همراه با دعا، نیایش و توسل، ذکری که به صیغه توبه مشهور است خوانده می‌شود؛ «أسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَى الْقَیومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِکْرَامِ وَ أَسْأَلُهُ أَنْ یَتُوبَ عَلَى تَوبَةَ عَبْدِ ذَلِیلٍ خَاضِعِ فَقِیرٍ بِائِسِ مِسکین مُستکین مُستَجِیر لا یملک لِنَفْسِهِ نَفْعًا وَلَا ضَرَا وَلَا مَوْتَا وَلَا حَیَاةً وَلَا نُشُوراً» .

بحمدالله، شیعه، جلسات شب قدر و جلسات مخصوص دعا و استغفار دارد. شیعیان در این گونه مجالس، حوائج مربوط به دنیا و آخرت خویش را از خداوند می‌خواهند، حضور در جلسات مزبور و نیایش و ارتباط با خداوند و نیز توبه و استغفار، تأثیر به سزایی در پیشبرد اهداف مادی و معنوی زندگی انسان می‌گذارد. برکات شب قدر و جلسات احیای آن، به اندازه‌ای است که قرآن کریم آن را از هزار ماه برتر می‌داند. چنان که در سوره قدر می‌فرماید: «لَیلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ)». چه بسیار دیده شده است که این مرحله از توبه انسان را به مقام‌های عالی و به مراحل بعدی توبه‌ می‌رساند.

شیعیان باید افتخار کنند که دعا دارند و از مجالس دعا و مناجات بهره می‌برند؛ مجالسی که در نیل به پیروزی‌های معنوی و کسب درجات و مقامات والای عرفانی اثر گذار است. ما مفتخریم که صحیفه سجادیه داریم و افتخار می‌کنیم که علاوه بر کلام کتب نازل، یعنی قرآن شریف، کلام صاعد، یعنی «ادعیه.» داریم و همه باید به کلام صاعد، نظیر کلام نازل اهمیت بدهند و با آن مأنوس گردند. انس با دعا، نیایش و استغفار، علاوه بر تأثیر، ثواب فراوانی هم دارد، بلکه از هر عبادتی بالاتر است. حتی پروردگار عالم می‌فرماید: «قُلْ ما یعبُوا بِکُمْ رَبِّی لَوْلا دُعاؤُکُمْ». بر این اساس اعراض و دوری از دعا و مناجات سبب بی‌اعتنایی خداوند به بنده خواهد شد. در احادیث نیز از رسول خدا(ص) روایت شده است که دعا، مغز عبادت و عصاره آن است؛ «الدَّعَاءُ مُخُ الْعِبَادَة».

مرحله دوم؛ در این مرحله از توبه، انسان خود را واقعاً مقصر می‌داند و در برابر خداوند متعال، شرمنده و سرافکنده می‌شود. اگر چنین حالتی یعنی پشیمانی و ندامت، قلبی، برای کسی پدید آید، قطعاً توبه او پذیرفته می‌شود، گناهان او بخشیده می‌شود و پرونده سفید و درخشانی برایش گشوده خواهد شد.

در واقع رکن اساسی، توبه همین احساس ندامت و پشیمانی درونی است و حصول آن به عنوان مهم‌ترین قدم برای تحقق توبه، لازم است. در این مرحله انسان در مقابل خداوند سبحان، پشیمان و خجالت‌زده می‌شود و در مقابل ذات باری تعالی احساس شرمندگی خواهد کرد. این احساس شرمندگی اگر حقیقی باشد، برآمده از اعماق دل آدمی است و از این جهت بسیار ارزشمند است؛ بنابراین اگر در یک موقعیت ویژه حالتی به انسان دست داد و احساس پشیمانی به سراغ او آمد، نباید آن فرصت را از دست بدهد؛ بلکه باید همان لحظه پشیمانی خود را ابراز کند و با وجودی سراسر شرمگین و خجالت‌زده، از خداوند متعال عذرخواهی نماید تا به مراحل بعدی توبه برسد.

اگر کسی پس از ظلم به خودش یا کوتاهی در ادای حقوق خداوند یا ستم به بندگان خدا، در محضر پروردگار عالم شرمنده و خجالت‌زده نشود، کم‌کم قبح گناه از دلش می‌رود و به جایی می‌رسد که خودش را مقصر نمی‌داند تا توبه کند. این حالت، حالت خطرناکی است و باید از آن حذر شود.

مرحله سوم: در مرحله سوم انسان گناهکار با شرمندگی و با حالت تضرع و زاری از خداوند متعال طلب بخشش و آمرزش کند؛ یعنی پس از آنکه حالت پشیمانی قلبی پدید آمد، به التماس می‌افتد و با گریه و ناله از خدا می‌خواهد که او را عفو نماید و از گناهانش بگذرد. در واقع همزمان با پشیمانی آدمی از ارتکاب گناه اظهار ندامت بر وی عارض می‌شود و توبه از قلب به زبان او سرایت می‌کند و با استفاده از الفاظ از خداوند متعال عذرخواهی می‌نماید.

قرآن کریم، تنها در سوره هود، سه مرتبه به بندگان امر می‌کند که استغفار و طلب بخشش کنند؛ «اسْتَغْفِرُوا رَبِّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیه»، انسان باید با گریه تضرع و زاری به درگاه خداوند سبحان پشیمانی خود را نسبت به ظلم‌ها و گناهانش اظهار کند و دریای بخشایش خداوند را به جوش آورد. به قول مولوی «تا نگرید ابر کی خندد چمن/ تا نگرید طفل، کی نوشد لبن/ تا نگرید طفلک حلوا فروش/ بحر بخشایش نمی‌آید به جوش». وقتی انسان به حالت توبه دست یافته باشد، در استخدام لغات و جملات، حال خود را نمی‌فهمد و به هر زبان و لهجه‌ای، شرمندگی خود را اظهار می‌کند. حتی در بسیاری از اوقات، عبارات بسیار عامیانه‌ای بر زبانش جاری می‌شود و توجه به صحت ظاهری کلمات و جملات خود ندارد؛ صرفاً به حضور خویش در محضر خداوند تبارک و تعالی توجه دارد و آن چنان شرمسار و سرافکنده است که به هیچ کس و هیچ چیز دیگری نمی‌اندیشد.

مرحله چهارم؛ تصمیم جدی و عزم واقعی مبنی بر ترک گناه و دوری از تضییع حق الناس و حق الله رحله چهارم توبه است. در این مرحله انسان تصمیم حقیقی می‌گیرد که در آینده به سراغ ظلم‌ها و گناهان قبلی نرود. اگر این تصمیم جدی با توبه همراه نگردد، توبه ناقص است.

قرآن کریم معمولاً توبه و اصلاح عمل را در کنار یکدیگر بیان کرده و می‌فرماید: خداوند توبه کسانی را می‌پذیرد که همراه توبه اعمال خود را اصلاح کنند و هدایت شوند، «وَإِنی لَغَفَّارٌ لمَن تَابَ وَءَامَنَ وَعَمِلَ صَالحَاتُم اهتدى» همچنین در آیه دیگری می‌فرماید: «إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صَالِحاً فَأُولئِکَ یُبَدِّلُ اللهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَنَات». اساساً پشیمانی واقعی از ارتکاب گناه، نوعی اصلاح عمل را نیز به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین می‌توان گفت: توبه بدون اصلاح عملکرد، توبه واقعی نیست.

برخی اوقات انسان از روی احساسات توبه می‌کند و با زبان خویش اظهار پشیمانی می‌نماید؛ اما، چون استغفار او احساسی است، نمی‌تواند همراه با عزم اصلاح باشد. در واقع چنین استغفاری صرفاً احساساتی است و معمولاً طولی نمی‌کشد که زائل می‌شود. البته حالت ارزنده‌ای است و بسیار ارزش دارد و مقدمه‌ای برای رسیدن به مراحل بعدی خواهد بود. چنان که بعضی افراد نظیر بشر حافی» و «فضیل عیاض»، با چنین توبه و استغفاری و اعمال خویش را اصلاح کرده‌اند و به درجات والایی دست یافته‌اند.

مرحله پنجم؛ در این مرحله، توبه‌کننده، به جبران و تدارک حقوق پایمال شده می‌پردازد. یعنی بعد از پشیمانی قلبی و اظهار ندامت و پس از آنکه تصمیم گرفت، در آینده حقوق خداوند یا مردم را ضایع نکند، در اولین فرصت ممکن، جبران عملکرد گذشته را آغاز می‌نماید. حال اگر کسی به صورت جدی و واقعی اقدام در جهت جبران گذشته را آغاز کرد، ولی توان جبران را به دست نیاورد یا در نیمه راه، استطاعت مالی یا بدنی از وی سلب گردید، به شرط آنکه تا پایان عمر بر عزم خود مبنی بر جبران حقوق باقی بماند، آمرزیده می‌شود و خداوند تعالی، همان عزم واقعی را از وی می‌پذیرد.

انتهای پیام