مهدی مطهرنیا، کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به گزینههای پیشنهادی ترامپ برای چینش کابینه جدید ایالات متحده در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: به نظر میرسد که ترامپ در دوم ریاست جمهوری خود به دلیل اینکه بر اساس متمم ۲۲ قانون اساسی ایالات متحده میتواند دور دیگری را به عنوان رئیس جمهوری این کشور از سر بگذراند، چهرههایی را برای تشکیل کابینه خود معرفی کرده که در آینده میتوانند مهرههای اصلی حزب جمهوریخواه باشند. به عبارتی دیگر او در حال چینش تیم امنیتی سیاسی است که بتواند نظر اسرائیل را جلب کند و بر همین اساس اشخاصی را برای آینده حزب جمهوریخواه مدنظر دارد تا خود به عنوان پدرخوانده در کنار آنها قرار گیرد. جی.دی ونس که به عنوان معاون ترامپ انتخاب شد به نوعی نشان داد که ترامپ در حال گام برداشتن در کالبد سرمایهداری فرامدرن و همسو با ایلان ماسک است و این موضوع در مقابل سرمایهداری مدرن کسانی مانند رابرت مرداک قرار دارد.
وی ادامه داد: انتخاب ونس به عنوان معاون رئیسجمهوری با توجه به گرایشهای وی، نشان از شکلگیری یک نگرش جدید در کابینه ترامپ است. سوزی وایلز که به عنوان رئیس دفتر ترامپ انتخاب شده، از نظر وی یک شخص وفادار است که باز هم همان دیدگاه وی را به تصویر میکشد. همچنین انتخاب مارکو روبیو عنوان وزیر خارجه آتی ایالات متحده و نگاه وی در خصوص ایران، اسرائیل و حتی روسیه به خوبی نشان میدهد که ترامپ همچنان برجستهسازی راهبردها و همان تفکرات قدیم خود را دنبال میکند. از سوی دیگر انتخاب کسانی مانند استیون ویتکاف به عنوان نماینده ترامپ در خاورمیانه یا جان راتکلیف به عنوان رئیس سیا که از نزدیکان ترامپ هستند، در همین راستا است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: تمامی این افراد و انتخاب آنها از سوی رئیس جمهور منتخب ایالات متحده نشان میدهد که او در حال سر و شکل دادن به یک تیم امنیتی نظامی با درونمایه نظارت بر گلوگاههای خاورمیانه است و از منظر دیگر او تمامی این افراد را از جمله اشخاصی میداند که به وی وفادار هستند اما در کل باید متوجه بود که در دنیای سیاست نمیتوان از این تعاریف، به صورت مشخص یک معانی ثابت به دست آورد. به هر ترتیب باید پذیرفت که ترامپ از یک تونل وحشت در عالم سیاست عبور کرد و در این مسیر توانست دموکراتها را به حاشیه براند. این در حالیست که بسیاری از جمهوریخواهان یا از وی حمایت نکردند یا اینکه مانع وی برای رسیدن به کاخ سفید شدند. او اکنون در داخل حزب جمهوریخواه هم به دنبال آن است تا تفکر و راهبرد خود را تثبیت کند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: به همین دلیل اینکه ساختار اطلاعاتی و امنیتی ایالات متحده و همچنین ژنرالها و کهنه سربازهای این کشور در خصوص گزینههای مد نظر ترامپ هشدار میدهند دقیقاً ریشه در همین ماجرا دارد و آنها از این روند احساس خطر میکنند. در مقابل اینکه او بتواند اقدامی علیه منظومه امنیتی ایالات متحده و منافع کلان این کشور در بستر امنیت به وجود بیاورد، تا حدودی دور از ذهن است. به هر تقدیر باید بپذیریم که پیروزی ترامپ برای عدهای که در مسیر او سنگاندازی کردند چندان خوشایند نیست اما در کل نهادهای توازنبخش به منافع کلان ایالات متحده چندان نمیتوانند دستخوش تغییر سیاستهای وی شوند و آنها میتوانند در این مسیر، سد راه ترامپ شوند و به نوعی با این رویکردهای استبدادی مقابله کنند تا دموکراسی را به خطر نیندازد. با تمام این تفاسیر انتصاب مهرههایی که میتوانند برای منافع ایالات متحده خطرآفرین باشند، همچنان زیر ذره بین رسانهها قرار دارد و حتی ممکن است پیامدهایی مانند ترور در انتظار وی باشد؛ چراکه او علاوه بر دوستان این چنینی بدون شک دشمنان قدرتمندی هم دارد.