فاطمه احمدی در گفتوگو با خبرنگار کتاب ایرنا، با اشاره به اینکه مثنوی یک گنجینه ادبی است که قابلیت نمایشی بالایی دارد، گفت: این نکته تنها نظر من نیست، بلکه تحقیقات و نظرات عمیق صاحبنظران در این زمینه هم بر صحت این مساله تاکید دارد. همچنین مثنوی معنوی به خاطر گوناگونی و تنوع مطالب خود میتواند برای هر قشری منبع غنی و ارزشمندی باشد.
مثنوی معنوی یک گنجینه ادبی است که قابلیت نمایشی بالایی دارد و به خاطر گوناگونی و تنوع مطالب خود میتواند برای هر قشری منبع غنی و ارزشمندی باشد
نویسنده کتاب «مولانا و نمایش» با بیان اینکه از دوران کودکی به مولانا علاقه داشته است، ادامه داد: این علاقه از زمان کودکی من با شنیدن داستانهای مثنوی به صورت لالایی شبانه شکل گرفته و تا به امروز ادامه دارد. باتوجه به رشته تحصیلی خود، کتابی را در این زمینه به رشته تحریر درآورده ام. در فصل سوم کتاب تلاش شده است جنبههای نمایشی چند داستان مثنوی بر اساس ۶ جنبه مهم نمایشی: زمینه، مکان، زمان، گفتار و زبان، شخصیت، طرح و توطئه به تصویر کشیده شود و این فرضیه را به صورت عملی به اثبات درآورده تا بحث از یک گفتمان ساده و تئوری خارج شود.
او ادامه داد: هر خواننده صاحب نظری که با این اثر باارزش آشنایی داشته باشد میتواند به وضوح این داستانها را براساس داستانهای تمثیلی، داستانهای انبیاء، داستانهای بزرگان، حکایات و امثال، سوال و جواب، قصههای نوادر، داستانهای طنز، جد و هزل (حقیقت و مجاز) در لطایف و داستانهای تعلیمی تقسیمبندی کند. پس میبینیم که استفاده از این منبع باارزش فقط محدود به قشر خاصی نمیشود.
خلق آثار گرانبها بااقتباس از مثنوی
احمدی با اشاره بر اینکه هنرمندان به خصوص نسل جدید و تازه نفس میتوانند با اقتباس مستقیم یا غیرمستقیم از داستانهای مثنوی، آثاری گرانبها را به تصویر بکشند، ادامه داد: در نتیجه تولید آثار نمایشی از مثنوی، ضمن معرفی ادبیات غنی ایران، زمین برای مخاطبان و مشتاقان داخل ایران و خارج از مرزهای جغرافیایی، مهیا میشود تا بتوانند آثار نمایشی بدیع و پر از ابتکار و خلاقیت را خلق کنند.
نسل جدید میتوانند با اقتباس از داستانهای مثنوی، آثاری گرانبها را به تصویر بکشند
او با تاکید بر لزوم بررسی داستانهای مثنوی و قابلیت نمایشی شدن آنها به صورت دقیق، گفت: افرادی که در زمینه هنرهای دراماتیک، نمایشنامهنویسی و فیلمنامهنویسی فعالیت میکنند، میتوانند از قابلیت نمایشی این داستانها استفاده کرده و آثار ماندگاری را برجای بگذارند.
به گفته این پژوهشگر ادبی، بر همه واضح است که نمایشهای چشمگیر همیشه داستانهایی غنی داشته اند و هنر کارگردان و بازیگران، صحنهپرداز و نور میتواند آن را متجلی کند، اما بدون یک داستان قدرتمند نمیتوان نمایشی چشمگیر ارائه داد.
ایران در ابتدای راه بهرهوری از منابع ادبی باارزش است
احمدی با اشاره به دو نمایش با موضوع مولانا، بیان کرد: با اینکه نمایشهایی مانند «شمس پرنده» ساخته پری صابری که خوشبختانه در ایتالیا هم به نمایش در آمد و «اپرای عروسکی مولانا» با صدای همایون شجریان و محمد معتمدی و کارگردانی بهروز غریبپور تا کنون به صحنه رفته اند، با تمامی این اوصاف و تلاش هنرمندان هنوز جای خالی داستانهای غنی در نمایش ما بسیار به چشم میخورد.
در دانشگاهها باید یک یا دو ترم را به صورت تخصصی به داستانهایی که قابلیت نمایشی شدن دارند، اختصاص دهند
این پژوهشگر ادبی با تاکید بر اینکه ایران در ابتدای راه بهرهوری از منابع ادبی باارزش است، گفت: متاسفانه آثاری که تا کنون به عرضه رسیده اند بسیار انگشت شمار هستند و این نشان از عدم آگاهی ادبی کافی نسلی است که میخواهد تئاتر این کشور را ادامه داده و آن را مستحکم کند. به نظر من در دانشگاهها باید یک یا دو ترم را به صورت تخصصی به داستانهایی که قابلیت نمایشی شدن دارند، اختصاص دهند.
او با اشاره به اینکه در ایران استادان قابلی که به ادبیات آگاهی کامل دارند، فعال هستند، ادامه داد: این اساتید میتوانند با توجه به قابلیتهای نمایشی ادبیات، به تدریس در این زمینه بپردازند و نسل مشتاق و مستعد را به اقتباس از این داستانهای گرانبها تشویق کنند. ما از دور شیفته نمایش کابوکی ژاپن، کاتاکالی هند، نمایش سایه اندونزی و اپرای پکن میشویم ولی با کمی تفکر میبینیم که موفقیت آنها تنها در شناخت عمیق فرهنگ و ادبیات کشورشان و اهمیت دادن به آن است.
در مدارس هم از تمرکز دقیق روی آثار ادبی بیبهره هستیم
به گفته احمدی در مشرق زمین و هنر شرقی تلاش میشود از همان کودکی علاقهمندان و مستعدان در این شاخه هنری را زیر نظر استادان قابل و کارکشته آموزش دهند و در نهایت روی صحنه هنرمندانی ظهور و در دنیا هنر خود را معرفی پیدا میکنند.
در مدارس هم از تمرکز دقیق روی آثار ادبی و تمرکز روی جنبههای باارزش بصری، شنیداری و غیره بیبهره هستیم
او با اشاره به مسائلی که در حوزه ادبیات و نمایش در سیستم آموزشی ایران وجود دارد، گفت: نه تنها در دانشگاههای ایران رشته نمایشی به شکل تخصصی آموزش داده نمیشود، بلکه در مدارس هم از تمرکز دقیق روی آثار ادبی و تمرکز روی جنبههای باارزش بصری، شنیداری و غیره بیبهره هستیم.
این پژوهشگر افزود: تا زمانی که سیستم آموزش برای نسل ایرانی بهبود پیدا نکند، نمیتوانیم شاهد آثاری باشیم که بتوانند ادبیات غنی ایرانی و به خصوص مثنوی معنوی را به صورت نمایشی به منصه ظهور درآورده و روی صحنه بدرخشند. هنوز مدیون نمایشهای باارزش و اما انگشت شماری هستیم. امید است که با تمرکز روی سیستم آگاه آموزشی بتوانیم این خلا در هنر ایرانی را مرتفع سازیم.