شناسهٔ خبر: 68456890 - سرویس سیاسی
منبع: روزنامه اعتماد | لینک خبر

عباس عبدي، تحليلگر مباحث سياسي درگفت‌و‌گو با « اعتماد » :

ممنوع‌الكاري هنرمندان غير‌قانوني است

صاحب‌خبر -

 تينا  جلالي

«طرف قتل عمد يا غيرعمد مي‌كند كسي نمي‌تواند او را از شغلش محروم كند، چطور براي يك امري مثل بي‌حجابي كه در قانون بسيار ساده و پيش‌پاافتاده است كسي را به صورت اداري و نه قضايي مجازات در حد ممنوع از كار مي‌توان كرد؟ ممنوع شدن از كار مجازات بسيار سنگيني است كه دادگاه بايد اين موضوع را مشخص كند نه كارمندان پشت ميز.»

اين جملات بخشي از صحبت‌هاي عباس عبدي درباره ممنوع كارشدن هنرمندان است. نكات بسيار تكان‌دهنده و دردآور كه اين پرسش را در ذهن به وجود مي‌آورد پس چطور ظرف يكي، دوسال گذشته به سرعت آب خوردن براي هنرمندان حكم صادر كردند و كارشان را از آنها گرفتند و آنها را بيكار و خانه‌نشين كردند؟ هنرمنداني كه با حضورشان در مجامع بين‌المللي نام ايران را در بين كشورهاي جهان مطرح كردند چرا بايد از صفحه سينما حذف شوند؟

حالا با روي كار آمدن دولت دكتر پزشكيان گويا قرار است اوضاع تغيير كند و اين چالش بزرگ ازميان برداشته شود و با گفت‌وگو فضا براي حضور همه هنرمندان در كنار هم فراهم شود.

گفت‌وگوي ما با عباس عبدي درباره اين موضوع را بخوانيد.

 

اگر موافق باشيد بحث را از واژه ممنوع‌الكار آغاز كنيم، اطلاق اين واژه بيشتر براي هنرمندان است يا در مشاغل ديگر هم وجود دارد؟

مطابق قانون اساسي انتخاب هر شغلي كه مغاير با قانون نباشد حق هر شهروندي است و هيچ كس نمي‌تواند مانع‌شان شود مگر مطابق حكم دادگاه كه بحث جدايي است. دادگاه ممكن است كسي را از اشتغال در كاري براي مدت محدودي منع كند، بنابراين هيچ راهي براي ممنوع‌الكاري هنرمندان از طرف وزارت ارشاد و جاي ديگر وجود ندارد، اما آنها شيوه‌هاي ديگري انجام مي‌دهند كه آن شيوه‌ها دور زدن قانون است.

شيوه‌هايي مثل اينكه مجوز فيلم مي‌دهند و اگر فلاني در آن فيلم باشند مجوزش را نمي‌دهند و مشروط مي‌كنند، اينها همه دخالت‌هايي است كه در حقوق شهروندان صورت مي‌گيرد و در وزارت ارشاد دوره آقاي رييسي به وفور يافت مي‌شد و موجب هزينه‌هاي زيادي براي مملكت شده است.

در ادامه صحبت شما، بفرماييد بر چه اساسي مي‌توان بازيگران و هنرمندان را از شغل‌شان منع كرد؟ مي‌خواهم بدانم تا چه حد بايد جرم سنگين باشد كه چنين اتفاقي بيفتد و آيا مي‌توان به خاطر بي‌حجابي هنرمندان را از كارشان ممنوع كرد؟

ممنوع‌الكاري بايد از طريق دادگاه باشد، با اعتراض به تجديدنظر مي‌رود، به ديوان عالي مي‌رود، اعاده دادرسي مي‌شود، انواع و اقسام شيوه‌ها وجود دارد براي اينكه يك حكم نقض شود، حكم بايد مستدل باشد، در سيستم اداري كه نمي‌شود يك كارمند براي خودش بنشيند ديگران را از كار ممنوع كند. اين مغاير با حقوق مسلم شهروندي در قانون اساسي است. بنابراين هيچ مقررات من درآوردي در اين قضيه پذيرفتني نيست، ضوابطي كه خود ادارات و وزارتخانه‌ها بگذارند اصولا مبناي قانوني نيست و نمي‌شود به خاطر آن كسي را از داشتن شغل محروم كرد.

مي‌گويند به دليل بي‌حجابي است؟ بايد به دادگاه بروند و دادگاه روال قانوني خودش را داشته باشد. بي‌حجابي جزو پايين‌ترين جرايم است، براي پايين‌ترين جرايم كه نمي‌آيند بالاترين مجازات‌هاي تكميلي را بگذارند؟

طرف قتل عمد يا غيرعمد مي‌كند مجازات را مي‌كشد و كسي نمي‌تواند او را از شغلش محروم كند، چطور براي يك امر مثل بي‌حجابي كه در قانون بسيار ساده و پيش پا افتاده است كسي را به صورت اداري و نه قضايي مجازات در حد ممنوع‌الكاري مي‌توان كرد؟

ممنوع‌الكاري هنرمندان خسارت‌هاي زيادي براي سينماي ايران دارد، خصوصا در يك‌سال اخير كه فيلم‌ها خالي از هنرمندان نامي و محبوب مردم شد اين موضوع بيشتر خودش را نشان داد، ضمن اينكه خود هنرمند هم به دليل دوري از حرفه‌اش آسيب روحي زيادي مي‌بيند، نظر شما چيست؟

بله، وضعيتي است كه متاسفانه وجود دارد و اساسا ممنوع‌الكاري يكي از مجازات‌هاي بسيار سنگين است.

به نظر من خود اين افراد كه چنين تصميماتي را مي‌گيرند از كار ممنوع كنند آن وقت مي‌فهمند دنيا چه خبر است، بنابراين نمي‌توانند كسي را از شغلش محروم كنند.

هنرمندان اين موضوع را مي‌توانند پيگيري كنند؟

بله، هنرمندان مي‌توانند شكايت كنند و بايد به شكايت‌شان رسيدگي شود.

البته اميدوارم وزير ارشاد جديد آقاي سيد‌عباس صالحي كه انسان بسيار شريف و محترمي هستند اين مسائل را هم با درايت‌شان و هم با گفت‌وگو با ساختار سياسي ايران حل كنند، چراكه اين موضوع اصلا به نفع جامعه ايران نيست.

جناب عبدي! هنرمند محصول سال‌ها فعاليت است و يك شب و دو شب نمي‌توان هنرمند خلق كرد، به عنوان نمونه ترانه عليدوستي محصول سال‌ها تلاش است يا همين‌طور هانيه توسلي يا باران كوثري و... متاسفانه در دولت گذشته نگاه به اين صورت بود كه انگار مي‌شود هنرمند (اعم از بازيگر يا فيلمساز) يك شبه ساخت و به همين دليل تعداد زيادي از هنرمندان با سابقه از سينماي ايران را حذف كردند و افرادي فاقد اعتبار و صلاحيت را وارد دنياي سينما كردند. تحليل شما در اين ارتباط چيست؟

آن كسي كه حذف هنرمندان را كليد مي‌زند به اين موضوعات كاري ندارد، هر چي بازيگر بهتر باشد او بيشتر علاقه دارد آنها را حذف كند، او اگر مي‌توانست يك شبه و دو شبه هنرمند درست كند تا حالا هزاران هنرمند جانشين اين افراد آورده بود و درست كرده بود، مهم اين است كه نمي‌توانند هنرمند درست كنند. به نظر من مساله اصلي آنها زمين زدن هنرمند نيست، مساله اصلي آنها زمين زدن هنر است، آنها از طريق زمين زدن و فشار آوردن به هنرمندان مي‌خواستند هنر ايران را زمين بزنند، اما به هر حال ما اميدواريم كه شرايط بهبود پيدا كند.

به نظر شما در اين دوره چگونه مي‌توان ساز و كار دوباره حضور هنرمندان را فراهم كرد و اصلا اين مورد شدني است؟

مهم‌ترين نكته براي بازگشت وضعيت هنرمندان به گذشته، اجراي قانون است، بايد بدانيم كه تمام اين مقررات و كارهايي كه كردند بدون استثنا غيرقانوني بود. اگر براساس مقررات كردند، بدانند مقررات غيرقانوني بود و بايد ابطال شود. اگر هم بدون مقررات اين رفتارها را كردند كه همه اين افراد بايد زندان بروند و مجازات شوند. اما ممكن است مساله ديگري اين وسط به وجود بيايد كه آن مساله پوشش سر و حجاب است، به نظر من اين موضوع را نمي‌شود در قالب موجود حقوق حل كرد، بايد نگاه كنيم، ببينيم مبناي حقوق چيست، بر اساس آن عمل كنيم، اگر مي‌خواهند پايه شرع باشد پس همين قانون موجود انجام شود. آن وقت بالاي ۷۰درصد مردم دچار مشكل مي‌شوند، يعني به لحاظ حقوقي كارشان اشكال دارد حتي يك تار مو بيرون باشد، فرقي نمي‌كند به اينكه كل سرشان برهنه باشد يا يك تار مو، بنابراين با اين قانون نمي‌شود موضوع را حل كرد، بايد بيايند قانوني تصويب كنند كه مطابق با عرف و نظر اكثريت جامعه باشد‌. اين بازگشت به قانون است در مورد ممنوع‌الكاري، در مورد پوشش هم به نظر من تجديدنظر در رويه‌هاي غيرقانوني است. مگر نه اينكه در حال حاضر قانون جديد دارند مي‌نويسند، اين نشان مي‌دهد كه قانون قبلي جواب نمي‌داده، خب اين قانون هم جواب نمي‌دهد بايد قانون جديد نوشت؛ با زور كه نمي‌شود مردم را به انجام كاري مجبور كرد، خب مردم بايد بپذيرند، ضمن اينكه تعداد اندكي بايد متخلف و مجرم شناخته شوند و نه تعداد زيادي‌. بنابراين اين دو كار حل شود هيچ مشكل خاصي باقي نمي‌ماند.

حضور دوباره هنرمندان آيا به بهتر شدن فضاي سياسي كشور مي‌تواند كمك كند؟

اصلا مساله ما فعلا فضاي سياسي نيست، مساله ما فعلا كاهش شكاف دولت و ملت است، مردم دارند در جامعه زندگي مي‌كنند يك دولتي وجود دارد و مردم بايد حس كنند دولت حامي مردم است. دولت مي‌تواند از حقوق آحاد اين مردم دفاع ‌كند، حقوق براي خدمت اين مردم است و نه به ذلت كشاندن يك عده‌اي، حقوق بايد بازتابي از خواست اجتماعي باشد. سيستم و نظام اداري پليسي و قضايي در خدمت چنين حقوقي باشند كه مورد تاييد اكثريت قاطع جامعه است و اين اكثريت قاطع بايد از آن حقوق دفاع كنند، اگر اين نكات انجام شود فضاي سياسي به بهترين شكل بازسازي و احيا مي‌شود.

آيا وفاق ملي شعاري كه دولت چهاردهم در‌نظر دارد به همه حوزه فرهنگ و هنر هم سرايت مي‌كند و اين وفاق كه قاعدتا دوطرفه بايد باشد در مورد ممنو‌ع‌الكارها و محدوديت‌ها در حوزه فرهنگ و هنر چگونه است؟

از ابتدا كه بحث تعيين وزرا براي اين دولت مطرح بود در مورد وزير ارشاد، معتقد بودم كه آقاي صالحي بهترين و شايسته‌ترين فرد براي اين كار است، براي اينكه اين سياست را به بهترين شكلي قادر است حل كند و انجام دهد بدون اينكه چالشي يا دعوايي پيش بيايد، بتواند در گفت‌وگو با مقامات بالا و مقامات قضايي با جامعه هنرمندان به تفاهم قابل قبولي برسد.

به ‌شدت اميدوارم آقاي صالحي اين چالش را از پيش ببرد و معتقدم از پس آن بر مي‌آيد، در انتظار باشيم كه در آينده نزديك به بهترين شكل حل شود.