تاریخ دوران زندگی امام حسن مجتبی(ع) علاوه بر کمبود گزارشهای این برهه که درباره دیگر امامان معصوم(ع) نیز کم و بیش با آن روبهرو هستیم، گرفتار انواع روایات ساختگی و آشفتگی آن روایات، تحریفات و کش و قوسهای مختلف سیاسی، مذهبی شده است که حرکت و پژوهش در این زمینه را با مشکل بسیار جدی روبهرو کرده است.
به انگیزه سالروز شهادت امام حسن مجتبی(ع) روایت هفتم صفر و با هدف واکاوی بیشتر تاریخ تحریف شده دوران امام حسن مجتبی(ع) با حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا هدایت پناه، عضو هیئت علمی گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و نویسنده کتاب «تاریخ و سیره امام حسن مجتبی(ع)» به گفتوگو پرداخته ایم که حاصل این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
در آغاز سخن بفرمایید انگیزه شما از تألیف کتاب «تاریخ و سیره امام حسن مجتبی(ع)» چه بود؟
در ابتدا و ارتباط با امام حسن(ع) و کتابی که تألیف کردهام به نکاتی اشاره میکنم، این اثر، اثری جامع و در راستای ۱۲ امام معصوم(ع) بود که گروه تاریخ پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در اوایل دهه ۹۰ کار آن را آغاز کرد و بخش امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را به من سپرد. کار تحقیق بر سیره امام حسن(ع) بیش از ۵ سال طول کشید و علت طولانی شدن این پژوهش را ادامه بیان میکنم.
این کتاب در دو جلد تقسیمبندی شده است. جلد اول آن از ولادت تا امامت و بخش بعدی از امامت تا شهادت را شامل میشود. مجموع صفحاتی که برای این پژوهش به کار رفته، بالغ بر ۶۵۰ صفحه است که مباحث بسیار زیادی را به خود اختصاص داده است. توجه به همه ابعاد زندگانی و سیره امام حسن مجتبی(ع) مدنظر بود و سعی شد هیچ یک از بخشهای تاریخ زندگی ایشان از قلم نیفتد و همه مباحث علمی و کاربردی باشد. توجه به شبهات، سؤالات اصلی، تحریفات و نظرات مختلف در بخشهای مختلف تاریخ و سیره امام حسن مجتبی(ع) نیز مؤلفه دیگری برای این پژوهش بود.
میدانیم که شبهات، تحریفات و سؤالات درباره امام حسن(ع) خیلی زیاد است که شاید بخشی از آنها لاینحل مانده و باید به آنها توجه بیشتری میشد و همچنین ارائه نظریات جدید، یکی از بخشهای این پژوهش بود که با توجه به روش کار علمی و پژوهشی خودمان، چند نظریه جدید ارائه دادیم که شاید برای اولین بار در تاریخ پژوهشی امام حسن(ع) ارائه شدهاند. نظرات مشهوری وجود داشته است که اینها را با ادله و شواهد متعدد رد کردیم و از این جهت میتوانیم بگوییم که گامی هر چند کوچک برداشتهایم.
روش کار، علمی و تاریخی بود. نمیخواهم مباحث کلامی را دور از ذهن داشته باشیم. مسلما مباحث کلامی هم بخشی از منظومه فکری ماست، اما در ارائه مطالب، تمام نظرات ما به جنبههای کلامی نبوده بلکه بیشتر وابسته به جنبههای علمی و تاریخی بوده است. ما با روشهای پژوهش نوین، سعی کردیم همان اندیشهها و تفکراتی که به زعم ما تفکرات اصیل درباره تاریخ اهل بیت(ع) است را به روش علمی ارائه دهیم. به عبارت دیگر ما در ارائه بحثها، یک زبان خاصی را ارائه نداده که بگوییم برای یک گروه خاص یا یک فرقه خاص میتواند کاربرد داشته باشد، بلکه ارائه آن به این صورت است که هر کس، که به مباحث کلامی ما اعتقادی ندارد ولی با قضاوت عادلانه و آزاداندیشانه، بتواند مباحث را بخواند و قضاوت کند که این مباحث و استدلالهای ارائه شده چقدر علمی و پژوهشی است؛ بنابراین ما با این چند مؤلفه وارد پژوهش شدیم. همچنین اهل فن و تحقیق میدانند، یک سری مشکلات و آفتهای پژوهشی در به دست آوردن تاریخ و سیره منظومه پژوهشی تاریخ معصومان (ع) وجود دارد که باید رفع شود تا بتوانیم تاریخ اهل بیت(ع) را بروز کنیم.
در خصوص تحریفات تاریخ سیره امام مجتبی(ع) بفرمایید؟ امویان در این تحریف چه نقشی داشتند؟
در ارتباط با امام حسن مجتبی(ع)، همه واقفیم که واقعا به خاطر مسائل مختلفی که در اطراف این تاریخ وجود دارد، تاریخ امام حسن(ع) متفاوت از تاریخ دوران امام حسین(ع) و ائمه(ع) دیگر است.
از ولادت تا شهادت امام حسن مجتبی(ع) این تحریفات اتفاق افتاده است. عوامل بیرونی و درونی بسیاری وجود دارد که من به یک نکته اشاره میکنم. امام حسن مجتبی(ع) برخلاف برخی از ائمه(ع) که با یک دولت روبرو بودند، با دو دولت عباسی و اموی هم عصر بودند. شاید بگویید امام حسن مجتبی(ع) در دولت عباسی حضور نداشتند، اما مسائلی که در دوره عباسیان اتفاق افتاده است، مسئله را به تاریخ امام حسن مجتبی(ع) گره زده و باعث شده که تحریفگران تاریخ به این موضوع دامن بزنند.
میدانیم در دولت امویان همه هم و غم، تحریف تاریخ اهل بیت(ع) بود. آنها با تمام قوا، به تحریف تاریخ ائمه(ع) به طرق مختلف، نظامی، فرهنگی، تبلیغاتی، علمی و رسانهای پرداختند. طبیعی است که در ارتباط با تاریخ امام حسن مجتبی(ع)، عوامل دولتی که برای خودش عِده و عُده داشته است، تاریخ را تحریف کند.
اما عباسیها به دلیل قیامهای صادق حسنی که مشکلات بسیاری برای عباسیهای اول به وجود آورد، خیل تبلیغات و دشمنیهای خودشان را بر سر جد سادات حسنی بردند و با تحریفات، توهینها و دشمنیهایی که داشتند تاریخ امام حسن مجتبی(ع) را دستخوش تحریفات فراوان کردند. این فقط یک از بخش از علل و عوامل تحریف تاریخ امام حسن مجتبی(ع) است که ما در ارتباط با حضرت روبرو هستیم.
در اینجا مثالی میزنم که برای بچههای جنگ بسیار قابل فهم است. همیشه گفتهام تاریخ امام حسن مجتبی(ع) مثل یک میدان مینگذاری شده است، میدان مینگذاری شده میدانی نیست که کسی بتواند با احتمال و شاید به آن ورود پیدا کند. اشتباه اول، اشتباه آخر است. باید قدمی را که برمیداریم، بدانیم که علمی بوده است یا روشنبینانه و الا بلافاصله در دام تحریفات دو دولت عباسی و اموی خواهیم افتاد. همچنین مشکلات عدیدهای در ارتباط با منابع، سندها و احادیث وجود دارد. پس ما با یک تاریخ کاملا مخدوش روبرو هستیم که هیچ چیز سر جای خودش نیست و همین امر سبب شده است که بعضی از تحریفات آنقدر گفته شود که جزئی از مسلمات شود. این مسایل باید به صورت کاملا علمی مطرح شود که ما بدانیم اصل قضیه چه بوده است.
متأسفانه برخی از دگراندیشان داخلی به دلیل عدم تخصص در این زمینه یا بعضاً کسانی که محو و مرعوب تحقیقات مستشرقان هستند و گاه نیز مشاهده شده برخی برای نشان دادن علمیت قلم خود، بدون تأمل و دقت در منابع و ریشههای اصلی مطالب آنان، که بعضاً هیچ سند و مدرکی هم ارائه نمیشود، همان مطالب را با قلمی دیگر به خورد جامعه علمی و فرهنگی ما میدهند. اما حقیقت آن است که این کار را نه میتوان خدمت علمی نامید و نه خدمت به فرهنگ این مرز و بوم.
هر گوشه از تاریخ دوران امام حسن(ع) با ابهامات و پیچیدگیهای خاص خود روبهرو است که دستیابی به حقیقت را بسیار مشکل و گاه به بنبست کشانده است. این تجربه کسی است که سالهاست در این حوزه به تحقیق و پژوهش مشغول است. خواهش بنده از شخصیتهای مختلف که روی مباحث تاریخی کار میکنند، آن است که با احتیاط در اطراف حیات فکری و سیاسی امام حسن(ع) سخن بگویند یا چیزی بنویسند.
بخش اول این کتاب از ولادت تا امامت را به صورت کلیات شامل میشود، که مربوط به مباحث مختلف از جمله همین دشواریهای کار پژوهش امام حسن مجتبی(ع) است.
فصلی از کتاب شما با عنوان زیستنامه امام حسن(ع) است در خصوص کمی توضیح دهید.
بخش دوم زیستنامه امام حسن مجتبی(ع) و در ارتباط با همه مسائل زندگانی امام است. در این فصل درباره همسران و فرزندان امام نیز سخن آمده است. ایستگاه اصلی پژوهش در این فصل؛ در ارتباط با همسران و فرزندان امام است که بحث مطلاق امام حسن مجتبی(ع) مطرح است، بعضی در جریان هستند که چه تحریفاتی در این بخش توسط امویان، عباسیان و دشمنان اهل بیت(ع) صورت گرفته است. اینجا میدان وسیعی برای تخریب امام حسن مجتبی (ع) از این طریق به وجود آمده است که بسیار مهم است. بحث مطلاق، بحث جنجالی است که امام حسن مجتبی(ع) را متهم کردند به اینکه دائما مشغول به ازدواجها و طلاقها شده است و یک زندگی پر فراز و نشیب از این جهت برای امام دست و پا کردند. یک چهرهای از امام ساختند که متأسفانه باعث برخی از اشتباهات ما در تحقیق نیز شده است. اصل هدف و نیت متحرفان تاریخ امام حسن مجتبی(ع)، ترور شخصیت ایشان بود. آنها میخواستند که وجهه امام را بد جلوه دهند. مخصوصا در زمان حال که در بازار دگراندیشی و مسائل مختلف زناشویی و خانواده، ما با چه شخصیتی روبرو هستیم. شخصیتی که از دولت عباسیها، امویها، تحریفگرها و اشتباهات مختلف به ما دادند، شخصیتی وامانده و درمانده است که بعد از شکست مفتضحانهای که در بعد سیاسی خورده است؛ حالا مشغول به روزمرگی خود است. این مسئله، مخصوصا امروزه برای شیعه بسیار مهم است؛ لذا یکی از ایستگاههای اصلی ما در این بخش تمرکز بر این موضوع بود و ما حدودا بیش از ۶۰ صفحه به صورت علمی، با نقد اسناد، محتوایی، منابع و ریشهیابی مسائل به مطلاق امام حسن مجتبی(ع) پرداختهایم.
آنچه باید به صورت اجمالی در خصوص سیره اخلاقی و سیاسی و اقتصادی امام حسن محتبی(ع) بدانیم، را در مقام پژوهشگری واقف به این سیره بفرمایید.
فضایل اخلاقی امام حسن(ع) محل توقف پژوهشگران تاریخ است. در بخش سوم این کتاب به «فضایل و سیره اخلاقی امام(ع)» در ۱۶ بحث و موضوع تربیتی پرداخته شده است. همانطور که اشاره کردم، فقط به مباحث تاریخی در این کتاب پرداخته نشده و سعی شده که به ابعاد مختلف زندگی امام بپردازیم. این بخش به خصوص مورد نیاز پژوهشگران و متخصصان علوم تربیتی است.
در سیره اخلاقی و اجتماعی امام، با این نگاه ورود پیدا کردیم که تمام این شخصیت را از حیث اخلاقی، عبادی، اجتماعی و تواضع پوشش دهیم. حاصل این پرداخت آن شد که شاخصی برای نقد تحریفاتی که برای ترور شخصیت امام حسن(ع) انجام دادهاند، پیدا کردهایم.
در فصل پنجم در رابطه با «سیره اقتصادی امام حسن مجتبی(ع)» بحث شده است. ما در سیره اقتصادی با دو تفکر بسیار مهم بینادی روبرو هستیم؛ یک تفکری که دنیاگرایی را مطرح کردند و گروه دیگر که روی آخرتگرایی متمرکز شدهاند. در تفکر اول دنیاگرایی که آخرت فدای دنیا میشود و جماعت دیگری گفتهاند: «آخرت اصل است و دورانی است که ما برای آن آفریده شدهایم.» به خاطر همین تفکر است که انحرافاتی در جوامع مسلمین به وجود آمده که در آن شاهد «زهد افراطی» هستیم. نشانههای زهد افراطی نیز از زمان پیامبر اکرم(ص) ظهور پیدا کرد و پیامبر اسلام با آن به مخالفت پرداختند؛ بنابراین بحث اصلی در رابطه با سیره اقتصادی امام، زهد افراطی که باعث تخریب دنیای مسلمین میشود. این نوع تفکر، باعث تخریب دنیا و آخرت میشود.
یک بحث دیگری که باز هم متأسفانه در تاریخ اهل بیت(ع) مورد تحریف قرار گرفته است، این است که عموم مردم بر این باورند که امامان ما کسانی بودند که مدام به عبادت مشغول بودند و نان خشک میخوردند. اگر ما بفهمیم که امام یک زندگی بسیار خوب داشته است، تحریف است. آنقدر این اطلاعات از جانب افراد کم اطلاع و جاهل منتشر شده است که ما بر این باوریم که اگر امامی زندگی خوبی داشته باشد، از سیره او به دور است. زهد و قناعت را به غلط ترجمه کردهاند. ما در این بخشها دچار بحران مفهومی هستیم. در این بخش کتاب و به منظور روشنگری به منابع درآمد و هزینههای امام(ع) پرداختیم و آنها را تبیین کردیم.
همچنین در بخش ششم کتاب «سیره سیاسی امام پیش از خلافت» را مورد مداقه قرار دادیم. سیره سیاسی پیش از خلافت منطبق با دوران رسول خدا، خلفا و همچنین امام علی (ع) بوده است. در هر یک از این سه دوره، بزنگاههای بسیار مهم تاریخی، فکری و اجتماعی وجود دارد. مثلا در دوران رسول خدا، امام حسن مجتبی (ع) جزء ابناءنا هستند که در آیه مباهله به آن اشاره شده است. در بحث بیعت رضوان که موضوع بسیار مهم است. (بیعت رضوان در سال ششم هجری اتفاق افتاده است که وقتی پیامبر(ص) به سمت مکه حرکت کردند، قریشیان مانع ورود حضرت شدند و این بین یک بیعتی صورت گرفت که به بیعت رضوان یا تحت الشجره معروف شد.) در این بیعت فقط امام حسن(ع) و امام حسین(ع) حضور داشتند و به عنوان کودک وارد شدند. در بحث خلفا و فتوحات نیز مباحث مختلفی مطرح است که همه را با بحث علمی توضیح دادهایم. در زمینه فتوحات امروزه شاهد تحریفات بسیاری هستیم که کوشیدهایم در این کتاب بدان بپردازیم.
هانیه محمدنژاد