[ شهروند ] این روزها فیلمی به نام «عطرآلود» هادی مقدمدوست روی پرده سینماهاست- که بهرغم اینکه با فروش متوسط نزدیک به 6 میلیارد تومان چندان هم سر زبانها نیفتاده- ولی با این حال با هر متر و معیاری یکی از ارزشمندترین و محترمترین آثاری است که در یکی دو سال اخیر به نمایش عمومی درآمده است. عاشقانهای محزون و در عین حال انرژیک درباره یک رویداد بحرانی در زندگی یک جوان عطرساز (او در متن زندگی عاشقانهاش، در آستانه پدر شدن و همراه با آن هم کسب موفقیتی بیسابقه در زمینه عطرسازی، به ناگاه متوجه میشود که چند ماه دیگر زنده نخواهد ماند) که او را به آستانه فروپاشی میرساند؛ با بازی یک گروه جذاب بازیگری متشکل از مصطفی زمانی، هدی زینالعابدین، کوروش تهامی، همایون ارشادی، زندهیاد حسام محمودی، سودابه بیضایی و شهروز ابراهیمی؛ که موفقیت قابل توجهی را در کارنامه سینمایی هادی مقدمدوست رقم زده است. با اینکه برخی نیز بر این باورند که «عطرآلود» بعد از «سربه مهر»، «هیهات» و سریال «سرباز» یک بار دیگر نشان میدهد که مقدمدوست قدرت و خلاقیت قصهنویسیاش در آثاری مانند سریال «وضعیت سفید» را هنگام کارگردانی این قصهها یکسره باخته و در نهایت اثری نه چندان عمیق حاصل میآورد. بگذریم از اینکه در این میان با هر کدام از این انگارهها هم موافق باشیم، باز هم تفاوتی در این موضوع ایجاد نخواهد شد که «عطرآلود» چه در کارنامه سازندهاش و چه در کلیت متن سینمای ایران اثری آبرومند و محترم است.
در دومین ماه اکران «عطرآلود»؛ خواندن صحبتهای نویسنده و کارگردان این فیلم میتواند جذاب باشد.
هادی مقدمدوست به عنوان فیلمنامهنویسی که نامش را در شماری از بهترین فیلمنامههای سالهای اخیر دیدهایم؛ در فیلمنامه «عطرآلود» چه چیزی دیده بود که تصمیم گرفت این فیلمش را با سناریوی یک نویسنده دیگر- غیر از خودش- کار کند؟
طرح فیلمنامه «عطرآلود» که از طرف دوستانم یوسف منصوری تهیهکننده و حسین حسنی فیلمنامهنویس به من پیشنهاد شد، آنقدر به نظرم جالب و جذاب آمد که تصمیم گرفتم برای فیلم جدیدم آن را در دست بگیرم. بگذریم از این که طرح این فیلمنامه با چیزی هم که خودم میخواستم شروع کنم؛ نزدیک بود. در این میان عوامل دیگری هم بود، مثلا این که حسین حسنی را میشناختم و میدانستم واقعا برای فیلمنامه وقت میگذارد. دیگر هم اینکه میخواستم این را تجربه کنم که چطور میشود فیلمنامه یک نفر دیگر را کار کرد- تا اینجا بتوانم در پاسخ شما بگویم که اگر فیلمنامهای را پسندیده باشید، واقعا فرقی ندارد چه کسی آن را نوشته باشد!
عنصر اصلی داستان «عطرآلود» عطر است که بیشتر با حس بویایی ما کار دارد نه بینایی. چگونه دنبال تصویر کردن عطر رفتید و در این زمینه چه کردید؟
البته مفهوم استشمام صرفا یک پدیده شیمیایی نیست. بلکه در بسیاری از اوقات استشمام یک عطر یا بو محصول تداعی تجربههای پیشینی شخص نیز هست. یعنی حتی وقتی که صحبت از یک بوی به خصوص میشود فرد میتواند آن بو را به خاطر بیاورد و تجربهای نزدیک به اصل تجربه استشمام را داشته باشد. این کار را در سینما از طریق داستان میشود انجام داد. با این که ما در این فیلم یک کار تصویری هم انجام دادیم و با کمک یکی از متخصصین ممتاز جلوههای ویژه بصری کامپیوتری یک معادل تصویری از بو ساختیم که صورتی شبیه به هرم گرما را داشت و متناسب با نور و رنگ و قاب و حرکت پلان و کلیت سکانس موجودیت مییافت.
«عطرآلود» ظاهرا یک فیلم عاشقانه است. اما انگار نخواستهاید- یا نشده- که جلوه این عشق را در رابطه عاطفه و علی ببینیم. در این زمینه صحبت میکنید؟
البته عشق فقط گاهی تعریف معروف آن اظهار ارادتهای شدید و غلیظ و حاد عوالم انس و محبت را دارد. منظورم این است که آن نگاهها و حرفهای و رفتارهای آشنای افراد دلباخته میتواند در زندگی اشکال دیگری هم داشته باشد. مثلا ممکن است دو نفر واقعا همدیگر را دوست داشته باشند اما احساس محبت بین آنها بیش از کلام متمرکز بر ارادت درونی و اظهار ارادت عملی و بیرونی باشد.
شما این را در فیلم چگونه نمایش دادهاید؟
زن و مردی که در شکلگیری یک ازدواج به هم کمک کنند و وظایفی را انجام میدهند که براساس رسومات و عرف وظیفه آنها نیست؛ در حال انجام رفتاری عاشقانه هستند. مثل زن این داستان که خانهای را برای سکونت جور کرده تا مرد دلمشغولی دیگری جز ساخت عطرش نداشته باشد. این یک موقعیت عاشقانه واقعی است که در فرایند داستان نمایشی میشود و نمایشی بودنش محصول بازتولید کلیشههای عاشقانه و آشنا نیست. در واقع در زندگی روزمره مردم، عاشقانهها به این جور رفتارها خیلی نزدیکتر است تا آن مدلهای معروف. یک عمر وفاداری و فداکاری زنان و مردان همه محصول عشق است که در زمان توزیع شده و فیلم سعی میکند این حالات عاشقانه عام و آشنا را بدون مبالغه و زیادهروی نمایشی کند تا از همین مدل عام و آشنا یک شکل جذاب ارائه بدهد. مهم این است که جذاب باشد حالا اگر آن حرارت عجیب و شعلههای عاشقانه را ندارد حتی میتواند حسن محاسبه شود و امتیاز پرهیز از کلیشه را هم بگیرد و این خودش نوعی افزودن به جذابیت است.
در بحث بازیگران فیلم؛ آیا هدی زینالعابدین و مصطفی زمانی انتخاب اول شما بودند؟
بله! ما دو بار پیش تولید داشتیم. که بار اول یک پیشتولید خیلی کوتاه بود که به دلیل ادامه یافتن مراحل نگارش فیلمنامه قطع شد. اما در همان پیشتولید اول آقای مصطفی زمانی با ما همراه و با اینکه تولید به زمان دیگری موکول شد، اما ایشان همراهی خود را با ما ادامه دادند و برای ما باقی ماندند. در پیشتولید بعدی هم خانم هدی زینالعابدین اولین گزینه جدی ما بودند و خوشحالیم که شانس همکاری با ایشان را هم پیدا کردیم.