شناسهٔ خبر: 67835561 - سرویس سیاسی
منبع: بهار | لینک خبر

آمریکا فورا با ایران مذاکره کند

صاحب‌خبر -
گروه سیاسی: مسعود پزشکیان، رئیس جمهور منتخب ایران، آمادگی خود را برای از سرگیری گفتگو با واشنگتن در مورد مسائل هسته‌ای نشان داده و شخصیت‌های ارشد دولت وی نیز آمادگی‌شان را برای مذاکره حتی با رئیس جمهور احتمالی آینده، دونالد ترامپ، شخصی که مستقیما مسوول آغاز گره گشایی از ماجرای توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ است، اعلام کرده اند.
به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، تریتا پارسی معاون اجرایی موسسه کوئینسی در مجله فارن پالیسی نوشت: با نزدیک شدن به انتخابات در ماه نوامبر، دولت بایدن نمی‌تواند به ایران تضمین‌های جامعی در مورد موضوعات باقی مانده، مانند توافق هسته ای، که فراتر از دوره آن است، ارائه دهد، به ویژه که شبح ریاست جمهوری دوم ترامپ فضای تیره و تاری از عدم‌اطمینان را در مورد آینده توافق ارائه می‌دهد.
این به آن معناست که تمایل برای دیپلماسی هسته‌ای تا سه ماه و نیم آینده محدود خواهد شد، اما پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات اخیر ایران ممکن است فرصتی برای یک موضوع فوری ایجاد کند: منافع مشترک واشنگتن و تهران در جلوگیری از یک جنگ تمام‌عیار بین اسرائیل و حزب الله در لبنان.
بعید است پزشکیان باعث ایجاد تغییرات شدید در سیاست خارجی ایران شود. اما با توجه به وعده‌های انتخاباتی او مبنی بر بهبود اقتصاد از طریق رفع تحریم‌ها و گفتگو‌های مستقیم با ایالات متحده، برخلاف استراتژی دولت قبلی برای «خنثی سازی تحریم ها» از طریق افزایش تجارت غیر‌دلاری با همسایگان ایران، فرصتی ایجاد خواهد شد که ارزش بررسی دارد.
با این حال، در کوتاه‌مدت، سوال اصلی در درجه اول درباره اراده سیاسی است و دولت بایدن تاکنون تمایل چندانی برای پاسخ مثبت به گشایش دیپلماتیک با تهران نشان نداده است. جان کربی، سخنگوی کاخ سفید در واکنش به انتخاب پزشکیان، ایده تعامل دیپلماتیک با دولت جدید تهران را رد کرد و به حمایت ایران از حماس، حزب الله، حوثی‌ها و روسیه در اوکراین اشاره کرد.
اما یک بحران در حال وقوع وجود دارد که برای هر دو طرف ضروری است مانع از آن شوند؛ زیرا این بحران می‌تواند یک رویداد ژئوپلیتیک فاجعه بار باشد که کل خاورمیانه را به آشوب بکشاند: یعنی سرریز جنگ غزه به لبنان و جنگ تمام‌عیار بین اسرائیل و حزب‌الله.
به گفته مرکز تحقیقات و آموزش آلما، جنگ تمام‌عیار برای هر دو طرف فاجعه‌آمیز خواهد بود و احتمالا هزاران نفر در طرف اسرائیلی با توجه به توانایی‌های موشکی مهیب حزب‌الله، معلول و کشته می‌شوند. در اینجا، پیروزی پزشکیان فرصتی غیرمنتظره برای نزدیکی ایران و آمریکا فراهم می‌کند.
جنگی با چنین مقیاسی، عدم‌مداخله نظامی در حمایت از اسرائیل را برای ایالات متحده بسیار دشوار خواهد کرد. در واقع، چند روز پس از حمله حماس در ۷ اکتبر، بایدن یک ناو هواپیمابر و کشتی‌های دیگر را به شرق مدیترانه منتقل کرد تا حزب‌الله را از حمله به اسرائیل از شمال بازدارد.
عملیات نظامی اسرائیل در غزه نشان داده است که نیرو‌های مسلح آن بدون دخالت مستقیم ایالات متحده در چنین جنگی، آماده نبرد با نیروی جنگی قدرتمندی مانند حزب الله نیستند. حزب الله در همه شاخص‌ها قدرت نظامی‌اش از حماس بیشتر است. اما دخالت مستقیم نظامی ایالات متحده در جنگ حزب‌الله و اسرائیل به طور اجتناب‌ناپذیری دارایی‌های نظامی ایالات متحده از جمله نیرو‌های آمریکایی را در درگیری مستقیم با حزب‌الله و متحدان آن مانند ایران قرار می‌دهد.
رویداد‌های اخیر به وضوح آسیب‌پذیری واشنگتن را برای کشیده‌شدن به درگیری‌ها نشان داده است، حتی زمانی که تمایلی به انجام این کار ندارد. این مساله در ماه آوریل در جریان رویارویی نظامی کوتاه، اما شدید بین ایران و اسرائیل آشکار شد که با حملات هوایی اسرائیل به مجتمع کنسولی ایران در دمشق آغاز شد.
اگرچه اسرائیل یک سیستم دفاع هوایی چند‌لایه و چند میلیارد دلاری داشت، اما برای رهگیری رگبار پهپادها، موشک‌های بالستیک و موشک‌های کروز ایران، تلاش‌های گسترده‌ای با مشارکت نیرو‌های اسرائیلی، فرانسوی، اردنی، بریتانیایی و آمریکایی انجام شد.
این تلاش میلیارد‌ها دلار هزینه داشت و با وجود چند روز هشدار قبلی از سوی تهران، برخی موشک‌های ایرانی همچنان به حریم هوایی اسرائیل نفوذ کرده و به مناطق جنوبی آن از جمله یک پایگاه هوایی رسیدند. این مساله، محدودیت‌های نظامی اسرائیل و میزان وابستگی آن به کمک‌های ایالات متحده را آشکار کرد.
در ماه‌های پس از آن، حزب الله با موفقیت شکاف‌های بیشتری را در سیستم دفاع موشکی گنبد آهنین اسرائیل آشکار کرده و دخالت مستقیم ایالات متحده برای جبران ریزش‌های زرهی اسرائیل در اولین مرحله از جنگ احتمالی با حزب الله را افزایش داده است. اگرچه تصور یک توافق هسته‌ای جدید دشوار است، اما یک دولت اصلاح‌طلب می‌تواند فرصت‌هایی برای کاهش تنش ایجاد کند.
تهران نیز به شدت با جنگ تمام‌عیار میان حزب‌الله و اسرائیل مخالف است، به‌ویژه جنگی که ایالات متحده را از نظر نظامی به خاورمیانه بازگرداند. ایران به درستی به این نتیجه رسیده است که در حال حاضر در رقابت خود با اسرائیل دست برتر را دارد و زمان به نفع اوست.
وقتی ژنرال‌های ایرانی به اسرائیل امروز نگاه می‌کنند، ماشین جنگی وحشتناکی را نمی‌بینند که می‌تواند به میل خود دست به جنگ بزند، بلکه دشمنی تحقیر شده با نیروی نظامی پیچیده و نسبتا کوچک و در انزوای بین‌المللی را می‌بینند که بیش از ۹ ماه است که در اجرای وعده اش برای نابودی حماس شکست خورده است.
از دیدگاه ایران، یک درگیری منطقه‌ای تمام عیار که شامل ایالات متحده، ایران، حزب الله و اسرائیل می‌شود، احتمالا در زمانی که ایران و متحدانش احساس می‌کنند در موقعیت مطلوبی قرار دارند، توانایی‌های حزب الله را به شدت تضعیف خواهد کرد.
در حالی که ایران و ایالات متحده ترجیح می‌دهند از چنین سناریویی اجتناب کنند، به نظر می‌رسد رهبران اسرائیل عقیده دیگری دارند. روایت حاکم در اسرائیل بر این باور است که با توجه به ظرفیت حزب‌الله برای انجام یک حمله بسیار مرگبارتر از آنچه حماس در ۷ اکتبر انجام داد، زندگی اسرائیل با حزب‌الله در مرز شمالی خود غیرقابل تحمل شده است. اسرائیل راهی جز شکست پیشگیرانه گروه حزب الله که مورد حمایت ایران است، ندارد، بنابراین داستان ادامه دارد. یک موسسه مطالعات نظامی اشاره می‌کند که اسرائیل مسوول ۸۳‌درصد از موشک‌هایی است که از مرز اسرائیل و لبنان عبور می‌کنند.
برای بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، طولانی کردن جنگ - هر جنگی - می‌تواند به او کمک کند تا با تمدید دوره نخست‌وزیری خود از مواجهه با خشم اسرائیلی‌ها جلوگیری کند. علاوه بر این، در هیات حاکمه اسرائیل برخی تضعیف حزب الله را به عنوان یک گروه شبه‌نظامی سرسخت، حتی اگر نیاز به حمایت ایالات متحده داشته باشد، به عنوان یکی از آخرین راه‌های موثر باقی مانده برای بازگرداندن بازدارندگی، به ویژه با توجه به عملکرد ضعیف نیرو‌های نظامی اسرائیل در غزه علیه حماس، می‌دانند.
اما عملیات نظامی اسرائیل با محدودیت‌هایی مواجه است. ایالات متحده اهرم‌های بسیار زیادی بر اسرائیل دارد، که دولت بایدن تاکنون از آن برای اعمال فشار برای آتش‌بس عادلانه و بادوام استفاده نکرده است. این بی‌میلی به اعمال فشار باعث شده است که مرگ، رنج و ویرانی عظیمی بر فلسطینیان غزه وارد شود که همچنین منجر به انزوای اسرائیل در صحنه بین‌المللی شده است.
یافته‌های هفته گذشته دیوان بین‌المللی دادگستری (ICJ) که اعلام کرد اشغال سرزمین‌های فلسطینی توسط اسرائیل غیرقانونی است و این رژیم موظف به تخلیه همه شهرک‌ها و پرداخت غرامت است، تازه‌ترین مورد از مجموعه‌ای از احکام دیوان بین‌المللی دادگستری علیه اسرائیل است. همچنین، همان‌طور که تشدید تداوم خصومت‌ها بین حزب‌الله و ارتش اسرائیل در ۹ ماه گذشته نشان داده است، دور کردن وضعیت ناآرام در امتداد مرز اسرائیل و لبنان از حمله نظامی مداوم اسرائیل به غزه به طور فزاینده‌ای دشوارتر است.
تا‌کنون، عمده تلاش‌های غرب برای کاهش تنش در امتداد مرز اسرائیل و لبنان، انتقال تهدید‌های اسرائیل در مورد بازگرداندن لبنان به عصر حجر و محو آن از روی نقشه به بیروت بوده است. در واقع، جایگاه ایالات متحده به یک پستچی تقلیل یافته است که وظیفه اصلی آن کمک به اسرائیل از نظر دیپلماتیک برای دستیابی به چیزی است که از لحاظ نظامی نتوانسته است به دست آورد: بر اساس قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، حزب‌الله باید به بالای رودخانه لیتانی حرکت کند.
واشنگتن این فرصت را دارد که در دستیابی به منافع حیاتی ایالات متحده موثرتر عمل کند: یعنی جلوگیری از کشاندن این کشور و ارتش آن به جنگ دیگر در خاورمیانه. درواقع دولت بایدن به جای برخورد غیرمستقیم با حزب‌الله، باید مستقیما با حامی اصلی حزب‌الله، یعنی تهران صحبت کند. مانور‌های دیپلماتیک برای جلوگیری از یک جنگ منطقه‌ای ویرانگر و بالقوه قریب الوقوع، در نهایت با دیپلماسی هسته‌ای تمدید شده، متفاوت است.
اما مذاکرات موفق با دولت جدید پزشکیان در مورد لبنان می‌تواند به ایجاد شرایط بهتر برای دیپلماسی هسته‌ای در آینده کمک کند. هیچ کس واقعا نمی‌داند که پزشکیان تا چه حد می‌تواند به وعده‌های انتخاباتی خود در مورد مذاکرات مستقیم ایران و آمریکا عمل کند. اما اگر دولت بایدن به ویژه با این میزان ریسک متوجه این موضوع نشود، غیرمسوولانه عمل کرده است.