به گزارش جماران؛ روزنامه هم میهن در سرمقاله امروز خود نوشت: اعلام این گزاره شاید بدیهی باشد، زیرا روشن است که وضعیت جامعه ما به گونهای است که باید تصمیمات سخت گرفته شود تا شاهد تغییر مسیر و بهبود امور باشیم. ولی پرسش این است که سخت برای کی؟ برای مردم یا برای مسئولان؟
اگر میان این دو عنصر هماهنگی و همسویی کامل باشد، تصمیم سخت میتواند برای هر دو باشد در غیر این صورت تصمیمی که برای یک طرف سخت و تلخ است، اتفاقاً برای طرف دیگر ساده و شیرین است. با توجه به شعارهای انتخاباتی آقای پزشکیان که رویکرد کلی آن به سود مردم بود میتوان نتیجه گرفت که سختی اولین تصمیمات نباید معطوف به مردم باشد.
بلکه باید ساختار سیاسی سختی آنها را تحمل کند. تصمیماتی که از نظر مردم خیلی هم جذاب و ساده است و اعلام آنها میتواند به بهبود فضای عمومی برای اتخاذ تصمیمات واقعاً سخت کمک کند. چند مورد از این تصمیمات که از نظر مردم ساده ولی از نظر ساختار سخت است را میتوان برشمرد. اولین مورد برداشتن فیلترینگ است. سیاست بیهوده ای که جز زیان نتیجه دیگری بر آن مترتب نیست. این سیاست خراش دادن روح و روان یک ملت است؛ ملتی که اکثریت قاطع آنان با هزینه سنگین و عصبانیت روزانه در حال دور زدن فیلترینگ هستند و هیچکس هم نیست که حتی یک جمله از این سیاست زیانبار دفاع کند.
مرکز تحلیل بیگدیتا از وجود حدود ۴ میلیون کسب و کار فعال ایرانی در اینستاگرام خبر میدهد. این یعنی حداقل معیشت دوازده میلیون نفر از طریق این سکوی مجازی تامین میشود و چندین برابر نیز از این راه بهرهمند میشوند و مشتری آن کسب و کارها هستند. این در شرایطی است که شدیدترین محدودیت بر اینترنت اعمال میشود و سرعت آن نیز بسیار کم است.
تصمیم به اصلاح این سیاست شاید برای ذینفعان رسمی و غیررسمی سخت باشد ولی برای مردم نهتنها سخت نیست بلکه خیلی هم راحت و خوشحالکننده و لذتبخش است. واقعیت این است که دنیای آینده بر زیرساخت اینترنت و دانشهای مرتبط با آن بنا شده است حالا ما فقط دنبال ایجاد محدودیت در آن هستیم. مثل این است که بهترین و باکیفیتترین بزرگراه را از شمال به جنوب و از شرق به غرب کشور و در ۸ باند با هزینه بالا بسازیم ولی در هر ۵۰۰ متر آن برای جلوگیری از تصادف یک سرعتگیر بگذاریم. فیلترینگ همین اندازه بی معنی است. مورد دوم تغییر در سیاست رسانهای است.
تصمیم درباره این موضوع نیز برای ساختار سیاسی سخت است درحالیکه برای مردم بسیار هم ساده و مطلوب است. اینکه صداوسیما با آن دبدبه و کبکبه به دلیل سیاست رسانهای نادرست فاقد اثرگذاری و مخاطب است و مرجعیت رسانهای را به خارج از کشور منتقل و امنیت ملی را به خطر انداخته است بهراحتی قابل اصلاح است اتفاقاً ادامه این سیاست خیلی سختتر از تغییر دادن آن است.
مورد سوم تغییر رفتار و سیاست نسبت به زنان است که در این مورد قاطعانه میتوان گفت که ادامه سیاست کنونی بسیار سخت است هم برای حکومت و هم برای مردم و هیچ چیز سادهتر از تغییر آن نیست. اگر همین موارد انجام داده شود آنگاه از فاصله و شکاف موجود میان دولت و مردم، آن اندازه کاسته خواهد شد که سختترین تصمیمات نیز با حمایت مردم بهسادگی گرفته خواهد شد.