جوان آنلاین: مراسم محرم امسال در افغانستان و عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبداللهالحسین (ع) با تمام محدودیتها، حساسیتها و حواشی آن در امنیت کامل و با نظم و هماهنگی لازم میان مسئولان و نیروهای امنیتی و امربهمعروف و نهیازمنکر طالبان، علما و شخصیتهای شیعه و همچنین مسئولان هیئتهای عزاداری در بیش از ۷۰هزار مسجد و «تکیهخانه» (حسینیه) برگزار شد.
حواشی برگزاری عزاداری شیعیان در دهه اول ماه محرم در افغانستان، بیشتر به خاطر اعمال برخی محدودیتها با هدف تأمین امنیت از سوی نیروهای طالبان و همچنین برخورد با برخی مظاهر عزاداری که طالبان آن را «بدعت» نامیدند و البته در برخی موارد مورد نکوهش علمای برجسته شیعه نیز است، با مداخله رسانههای معاند از جمله بیبیسی و اینترنشنال به وجود آمد. این محدودیتها به بهانه خوبی در دست رسانههای معاند خارجی تبدیل شد تا با تحریک احساسات مردمی، در روند برگزاری مراسمهای عزاداری اخلال ایجاد کنند، البته در این بین نیروهای پایینرتبه طالبان نیزبا انجام برخی حرکتهای توهینآمیز مشکوک تلاش کردند احساسات مردم را به خصوص در هرات، کابل و غزنی تحریک کنند و زمینهساز تقابل آنها با نیروهای امنیتی و حکومت سرپرست طالبان کنند، اما با هوشیاری علما، مسئولان هیئتهای عزاداری و مردم، عملاً این موضوع راه به جایی نبرد. شهر هرات حداقل در سه مورد شاهد پایینکشیدن و بیاحترامی به پرچمهای عزاداری امام حسین (ع) عمدتاً در محله «حاجی عباس» شهرک جبرئیل و بازداشت عزاداران بود که به گفته رئیس شورای علمای شیعه هرات، مشکوک بود. بعد از آن، نیروهای طالبان در جاده «دشت برچی» در منطقه شیعهنشین غرب کابل، شبانه اقدام به جمعآوری پرچمهای عزاداری و سقاخانهها کردند که بعداً مسئولان محلی امنیتی اعلام کردند این اقدام در هماهنگی با علما و شخصیتهای شیعه بوده است، اما شورای عالی تنظیم امور دینی در کابل اعلام کرد این اقدامات کار افراد پایینرتبه طالبان بوده است و برای رفع این محدودیتها مذاکرات با مقامات حکومتی انجام شد.
توافق پنهانی برای اعمال محدودیت.
اما به دنبال این برخوردها، این مسئله مطرح شد که چه توافق پنهانی بین طالبان، علما و شخصیتهای شیعه صورت گرفته است که نیروهای امنیتی و امربهمعروف طالبان با توسل به آن، دست به اعمال برخی محدودیتها زدهاند؟! با مطرحشدن این سؤال، تصاویر این توافقنامه یا دستورالعمل پنهانی با امضای مقامهای طالبان و همچنین برخی علما و شخصیتهای شیعه افشا شد که حاوی نکات جالب و قابل توجهی است، البته این انتقاد نیز به دنبال افشای این توافقنامه مطرح شد که شخصیتهای شیعهای که آن را امضا کردهاند، نماینده واقعی این مردم نیستند.
برخی از نکات این توافقنامه پنهانی به شرح زیر است:
- در کابل، در بخشهایی که بیشتر ساکنان آن سنیمذهب هستند، شیعیان تنها در روزهای هفتم تا ۱۰محرم حق عزاداری و برگزاری مراسم پشت درهای بسته را دارند و در روزهای دیگر اجازه برگزاری مراسم در این تکیهخانهها نیست.
- مراسم تنها در تکیهخانههایی (حسینیه) که طالبان آن را مشخص و تأیید کردهاند، برگزار میشود و فهرست نوحهخوانان نیز باید تعیین و از سوی طالبان تأیید شده باشد.
ـ شیعیان در بخشهای بیشتر سنینشین کابل حق ندارند به صورت دستهجمعی به تکیهخانهها بروند و پس از ورود به تکیهخانه باید درها را ببندند و مراسم را پشت درهای بسته برگزار کنند. در مراسم، نوحه و دیگر موارد صوتی (بیرون از حسینیه) پخش نشود، زیرا صدای بلند آن باعث آزار و اذیت دیگر شهروندان میشود.
ـ دروازهها (برای ورودی مراسم عزاداری) نزدیک به تکیهخانهها برپا شود و در خیابانها برپا نشود. پرچمها تنها در بخشهایی نصب شود که به تکیهخانهها نزدیک باشد.
- در پرچمها و پوسترها، نوشتن شعارهای سیاسی، الفاظ نامناسب، تصویرها و اصطلاحات کشورهای دیگر ممنوع است.
- محل پخش شربت (سقاخانهها) باید درون تکیهخانهها باشد.
- شهروندان اهل تسنن به مراسم (عزاداری) نباید دعوت شوند.
- (سینهزنی و خون ریختن) با هدف عزاداری ممنوع است.
- اهل تشیع اجازه ندارند خودسرانه با رسانهها مصاحبه کنند.
در یک نگاه کلی، میتوان به این نتیجه رسید که این موارد عمدتاً با دو هدف مطرح شده است؛ یکی تأمین امنیت و دیگری تنظیم یا به عبارت بهتر، مظاهر و ظواهر عزاداری شیعیان افغانستان مطابق خواست و نظر طالبان.
۱ ـ تأمین امنیت
عمدهترین و اصلیترین دلیل محدودیتهایی که طالبان عملاً در دو سال گذشته برای عزاداری شیعیان اعمال کرده، تأمین امنیت آنها بوده است. این در حالی است که طالبان در طول حدود سه سال گذشته دستاوردهای چشمگیری در راستای مبارزه با هستههای فکری و سازمانی داعش و نیروهای عملیاتی آنها در سراسر افغانستان داشته و امروز خوشبختانه حملات داعش علیه شیعیان افغانستان عملاً به صفر نزدیک شده است، به همین خاطر، داعش زخمخورده از طالبان و دشمن خونی شیعیان، به دنبال پیداکردن کوچکترین فضای خودنمایی و حملات تروریستی است تا هم امنیت طالبان را زیر سؤال ببرد و هم در بین شیعیان حمام خون به راه بیندازد، البته طالبان در دو سال گذشته با کاهش تعداد مساجد و حسینیهها در ماه محرم و حذف مراکز آسیبپذیر و کمجمعیت، تمام تمرکز خود را بر تأمین امنیت مساجد و حسینیههای بزرگتر و پرجمعیتتر معطوف کرده است. در این زمینه، همکاری مردم نیز با نیروهای امنیتی طالبان نزدیک و بیمانند بوده است. در نتیجه، مراسمهای عزاداری ماه محرم در دو سال گذشته در فضایی امن برگزار شده و این نتیجه و دستاورد، مقدم بر هر حاشیه و محدودیت دیگری بوده، این در حالی است که نیروهای امنیتی طالبان در روزهای آغازین ماه محرم امسال، هسته عملیاتی داعش را در کابل کشف و نابود کردند که برنامه داشت مراسم عزاداری شیعیان در روز عاشورا را به خاک و خون بکشد. بر اساس اطلاعات منتشرشده، حتی این هسته اهدافی را در برخی کشورهای منطقه دنبال میکرده است.
۲- تنظیم/ تغییر مظاهر و ظواهر عزاداری شیعیان.
اما نکته مهم و تأملبرانگیز دیگر برخورد طالبان با شیعیان در ماه محرم، مشکل آنها با مظاهر و ظواهر عزاداری شیعیان و دیگر برنامهها، آداب و رسوم آنها، چه در ماه محرم و چه در ماههای دیگر است که طالبان بسیار صریح و آشکار، این مظاهر را با اشاره غیرمستقیم به جمهوری اسلامی ایران، خارجی، غیربومی و وارداتی میدانند و تأکید دارند که هیچ نشانهای از این به اصطلاح نمودهای خارجی در عزاداری شیعیان و دیگر آداب و رسوم آنها باقی نماند و از جامعه شیعه حذف شود.
هر چند بسیاری از علمای شیعه در مورد برخی مظاهر عزاداری که با خونریزی و وهن در دین همراه است، مثل زنجیرزنی و تیغزنی مخالفند و در افغانستان نیز علما همواره با آن مخالفت کردهاند، اما تأکید صریح طالبان بر وجود برخی «بدعتها» در عزاداری شیعیان افغانستان و نشاندادن حساسیت بیش از حد در این مورد، فراتر از یکیدو مورد زنجیرزنی و تیغزنی را دربرمیگیرد و این مسئله موجب نگرانی نخبگان جامعه شیعه و مردم شده است. این موضوع بر کسی پوشیده نیست که به دلیل ارتباط نزدیک شیعیان جهان، به خصوص شیعیان افغانستان و ایران، مهاجرتها و رفتوآمدها بین آنها، برخی نمودها و آداب و رسوم به یکدیگر منتقل شده، اما «خارجی» و «بدعت» خطابکردن این آداب و رسوم که همه با هدف عرض ارادت به سید و سالار شهیدان و اهل بیت (ع) و یاران باوفایش انجام میشود، نوعی بیحرمتی به شیعیان به حساب میآید.
به تعبیر دیگر، با وجود تفاوتهای جغرافیایی، اقلیمی، ملیتی و قومی بین شیعیان در کشورهای مختلف، اما آنها پیرامون باورها و اعتقادات مذهبیشان، فراتر از «مشترکات» دارای ویژگیهای «یگانه» هستند و طالبان با روایت و قرائتهای خود، نمیتواند در این زمینه تغییر ایجاد کند. متأسفانه این نوع حساسیتهای بیش از حد طالبان را در طول حدود سه سال گذشته در مورد زبان و ادبیات فارسی بین افغانستان و ایران شاهد بودهایم، در حالی که این حساسیت مثلاً بین پشتونهای افغانستان و پاکستان وجود نداشته است.
موضوع مهم و قابل تأمل دیگر، جدای از مسئله مهم تأمین امنیت و خنثیکردن تهدیدهای احتمالی، چنین به نظر میرسد که طالبان برعکس تاریخ افغانستان که شیعه و سنی در غم و خوشی در کنار هم بوده و در مراسمهای یکدیگر، به خصوص در عزاداریهای ماه محرم شرکت میکردند، تلاش دارد شیعیان را در همان فضای جغرافیایی خود در استانها، شهرستانها، شهرها و محلات محدود و محصور کند، در حالی که نه نصب دروازههای سیاهپوش، پرچمهای کوچک و بزرگ در سطح شهر و روستا و نه سقاخانهها مانع و مشکل امنیتی به حساب میآیند و نه صدای بلندگوها موجب آزار و اذیت دیگران میشود! هرچند بر اساس رهنمودهای شوراهای علمای شیعه و مسئولان هیئتهای مذهبی، عزاداران شیعه در طول سالهای گذشته به صورت جدی مراقب بودهاند که عزاداریهای ماه محرم شبها تا دیرهنگام ادامه پیدا نکند و با پخش صدای عزاداری در شب موجب اذیت و آزار سایرین نشوند، اما هیچ وقت شاهد شکایت مردم به خصوص برادران اهل سنت در مورد صدای بلندگوها و عزاداریها در افغانستان نبودهایم. متأسفانه طالبان در طول حدود سه سال گذشته، با روایت و قرائت منحصربهفردی که داشته و دارد، به دنبال رسیدن به قدرت و حاکمیت تلاش کرده است هر موضوع و مسئلهای را مورد بازنگری ایدئولوژیک قرار دهد و آن را مطابق خواست خود تغییر دهد؛ از وضعیت سیستم و محتوای آموزشی در مکاتب و مدارس گرفته تا دانشگاهها، پوشش و حجاب، اشتغال، باورهای ملی، قومی و مذهبی، مناسبتهای تاریخی و ملی، زبان و ادبیات فارسی و این رویکرد فرهنگی، اجتماعی و مذهبی طالبان موجب نارضایتی روزافزون مردم و حالا شیعیان در ماه محرم و عزاداری امام حسین (ع) شده است، اما با مقاومتهای مردمی که تاکنون وجود داشته و در حال افزایش است، قطعاً طالبان در این هدف خود موفق نخواهد شد.
در یک جمعبندی باید گفت که جمهوری اسلامی ایران با تساهل و تسامحی که در این کشور بین اقشار مختلف جامعه، از شیعه و سنی تا فارسیزبان، ترک، بلوچ و همچنین اقلیتهای دینی وجود دارد و از سوی دیگر، در کنار حاکمیت مرجعیت دینی- مذهبی، مردم حق رأی و تعیین سرنوشت خویش را دارند، نه تنها رقیب و دشمنی برای افغانستان و نظام اسلامی در این کشور نیست، بلکه الگوی خوبی برای یک حاکمیت اسلامی مردمسالار و محبوب است.