انتخاب گزینه های شایسته برای وزارت دولت پزشکیان نیازمند شاخص های قابل سنجش است. این شاخص ها کمک می کند افراد صاحب صلاحیت با معیارهای دقیق تری انتخاب شوند.
رئیس جمهور منتخب در یک اقدام بی سابقه و ارزشمند برای انتخاب همکاران خود تصمیم گرفته است از مشارکت و همفکری تمام گروههای فکری، حرفهای و تخصصی استقاده کند و حتی رقبای خود نیز خواسته است تا افراد واجد صلاحیت را به ایشان معرفی کنند.
وی با تشکیل شورای راهبری و کارگروه هایی از همه نحله های فکری و حرفه ای خواسته است کلیه افراد واجد صلاحیت اولیه را مورد ارزیابی قرار دهند و با تعیین شاخصهای کیفی و کمی آنها را مورد بررسی قرار داده و به ایشان معرفی کنند.
این تصمیم شایسته و مفید باید با دقت مورد بررسی و اقدام قرار گیرد. رویه جدید پزشکیان، هر چند موجب شده است بسیاری از افراد با تصور و ذهنیت مثبت و توانمند از خود و اطرافیان خود آنها را به این کارگروه ها معرفی کنند ولی برخی از گروه های فکری و سیاسی در جهت سهم خواهی از دولت و دکتر پزشکیان برآیند.
باید توجه کرد اگر این رویه ارزشمند و مردمی به خوبی مورد توجه و پیگیری قرار نگیرد چه بسا به ضد خود تبدیل شود و از قضا سرکنگبین صفرا فزاید.
چند نکته مهم در این رابطه وجود دارد. اولا خوشبختانه رفتار و منش رئیس جمهور منتخب و احزاب و گروههایی که از سر دلسوزی و رفع مشکلات کشور در این انتخابات شرکت کردند و موجب امیدواری در جامعه نا امید ما شدند به گونه ای است که این عزیزان به هیچ فرد و گروهی مدیون و بدهکار نیستند و برای تقسیم پست ها و موقعیت های اداری تعهد و قولی نداده اند.
ثانیا افراد دلسوز و کاردان و مسئولیت شناس جامعه عموما سعی و تلاش خود را در دوری از مسئولیت هایی دارند که از بار و سنگینی آن آگاه هستند و سعی می کنند این وظیفه را به دیگران محول کنند.
به نظر نگارنده برای اجتناب از انتخاب نامناسب و نابجای افراد و دوری از سعی و خطا، باید در کارگروه های تخصصی معرفی وزرا به منظور انتخاب افراد شاخص های مشخص و حتی الامکان کمی از افراد ارائه داد، تا افرادی که معرفی می شود علاوه بر شرایط عمومی تقید و تعهد به نظام و گفتمان رئیسجمهور، اداره حداقل یک سازمان بزرگ یا متوسط را به مدت بیش از ۵ سال در کارنامه مدیریتی خود داشته باشند و بر اساس ارزیابی محیطی شامل اظهار نظر همکاران و ذینفعان و نهادهای بالا دستی و مشابه آنها مورد سنجش قرار بگیرند تا معلوم شود چند مرده حلاج هستند.
به نظر نمی آید ارائه برنامه بدون داشتن چنین سابقه ای اساسا واجد صحت، دقت و ضمانت اجرایی کافی باشد لذا باید با دوری جستن از دام برنامه نویسی های تخیلی و تلاش در تشخیص توانائی های واقعی افراد به کارنامه و عملکرد آنها در گذشته توجه کنیم.
برخی از شاخص های قابل بررسی برای یک مدیر ارشد موفق در یک سازمان متوسط به شرح زیر ارائه می شود. :
1- انتصابات وی در سازمان هایی که مسئولیت داشته چگونه بوده است و قضاوت عمومی در مورد آنها و عملکرد منصوبین چگونه بوده است می شود؟
2- ارتباط وی با نهادهای بالا دستی شامل مجلس و سازمان برنامه و بودجه در چه حدی بوده است؟
3- آیا در دوره های مدیریتی توانسته تحولات ساختاری در سازمان تحت امر داشته است؟ در چه موارد و به چه میزانی؟
4- آیا قوانین و مقرراتی که در دوره مدیریت وی برای تحول به تصویب رسیده است؟ چه مواردی و میزان اثرگذاری آنها چگونه ارزیابی می شود؟
5- سهم بودجه سازمان وی چقدر بهبود پیدا کرده است؟(با توجه به تورم)
6- منابع جدید درآمدی در دوره وی کدامند؟
7- تعداد و موارد و حجم فاینانس بدست آمده در دوره وی چقدر بوده است؟
8- اعتقاد به توسعه بخش خصوصی و واگذاری فعالیت های دولتی به بخش خصوصی دارد؟ توفیق و اقدامات عملی وی چه بوده است؟
9- در خصوص توسعه نیروی انسانی و تربیت جایگزین و نیزبکارگیری نخبگان، چه اقداماتی انجام داده و اقدامات او چگونه ارزیابی می شود؟
10- در خصوص ایجاد و ارتقای دوره های آموزشی بر حوزه تخصصی چه اقدامات موثر انجام داده است؟
11- آیا اساسا فردی خلاق و مبتکر در استفاده از فرصت ها و منابع اعم از سرمایه های بخش خصوصی و عمومی و هم افزایی در حوزه کار خود بوده است و تا چه میزان؟
12- آیا دارای روحیه کار تیمی و استفاده از توان دیگران(حتی غیر همسو) برای پیشبرد امور است یا فردی خودمحور است یا اهل رفتارهای باندبازی؟
امید است با بررسی دقیق و با دوری جستن از سهم خواهی های افرادی اندک این تجربه با موفقیت به الگویی برای آیندگان و نهادهای مشابه دیگر در کشور تبدیل شود و در فضایی شفاف و کارشناسی بهترین، توانمندترین و موثرترین افراد انتخاب شوند و موجب ایجاد فضای امید و تلاش در کشور شود.
انتهای پیام