شناسهٔ خبر: 67756336 - سرویس اجتماعی
منبع: خبرآنلاین | لینک خبر

چه کسی رئیس سازمان محیط زیست شود؟

مسعود پزشکیان در یک اقدام ارزشمند و بی‌پیشینه، برای گزینش وزیران و معاونان خود کارگروه‌ها (کمیته‌ها)یی تعیین کرده تا با نظرخواهی از مجموعه‌ای از کارشناسان و فعالان اجتماعی کسانی را به او معرفی کنند. تا جایی که من آگاهی دارم، فضای پر شور و پرگفتگویی در نشست‌های مربوط به این موضوع برقرار است و در آن‌ها به نقد گذشته و ارایه‌ی معیار برای گزینه‌های آینده می‌پردازند.

صاحب‌خبر -

در مورد پیشنهاد برای ریاست سازمان حفاظت محیط زیست، می‌دانم که به‌جز نشست‌های حضوری، با سود جستن از سکو (پلتفرم)های گفتگو، بحث‌هایی هم در فضای مجازی انجام می‌شود. در این یادداشت، خلاصه‌وار به چند نکته که در یکی از نشست‌های پیش از انتخابات در ستاد پزشکیان و در نشست‌های مجازی مطرح کرده‌ام، می‌پردازم.

۱- محیط زیست، امری سیاسی است. هر کنشگر و کارشناس محیط زیست، بی‌تعارف و بی محافظه‌کاری باید به این نکته بپردازد و بداند که اقدام و مطالبه‌ی مؤثر برای بهبود وضع محیط زیست کشور، بدون نقد حکومت و البته بی مشارکت لازم با دستگاه‌های حکومتی و عمومی ممکن نیست. رئیس سازمان محیط زیست هم باید شخصیتی سیاسی (البته از نوعِ دل‌بسته به خاک ایران، پاک‌دست، با وجاهت، و شجاع) باشد تا بتواند در برابر انبوه غارتگران سرمایه‌های طبیعی و ملی، وظیفه‌ای را که قانون حفاظت و به‌سازی محیط زیست و اصل پنجاهم قانون اساسی و بسیاری قانون‌ها و مقررات دیگر معین کرده، پیش ببرد و حتی برای اصلاح بعضی مواد قانون حفاظت (مثلا ماده‌ی ۷) و یا اصلاح روند انجام ارزیابی‌ اثرات محیط زیستی، با هدف تقویت جایگاه محیط زیست در برابر برنامه‌های اقتصادی - سیاسیِ کوتاه‌مدت اقدام کند.

۲- اشتباهی در ایران رایج است که می‌پندارند مثلا وزیر بهداشت حتما باید پزشک، وزیر نیرو درس‌خوانده‌ی مهندسی رودخانه، و شهردار دانش‌آموخته‌ی شهرسازی یا مشابه آن باشد. اکنون هم اعضای کارگروهِ معرفی رئیس سازمان محیط زیست، سه "شاخص وتویی" تعیین کرده‌اند که اگر نامزد ریاست سازمان یکی از آن‌ها را نداشته باشد، در همان مرحله‌ی نخست کنار گذاشته می‌شود. این سه معیار چنین‌اند: داشتن مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد به بالا، داشتن سابقه‌ی مدیریتی دست‌کم در حد مدیرکلی، و داشتن تحصیلات در زمینه‌ی محیط زیست یا رشته‌های مرتبط. به نظر من، هر سه شاخص غلط است! از کجا معلوم که داشتن مدرک تحصیلی (که به‌ویژه در ایران خریدنی یا اعطاشدنی هم هست) یا سابقه‌ی مدیرکلی (که در ایران اساسا برپایه‌ی روابط دست‌یافتنی است) یا درس خواندن در رشته‌ی محیط زیست یا منابع طبیعی (که در بسیاری موارد در پی قبول نشدن در رشته‌های فنی و پزشکی و… رخ می‌دهد) معیار مناسبی برای احراز پست ریاست سازمان محیط باشد؟!

محیط زیست، امری چند وجهی و مرتبط با مسائل پرشمار اجتماعی، فرهنگی، طبیعی، روان‌شناختی، فنی، و جز این‌ها است. چه بسا یک دانش‌آموخته‌ی سازه‌های آبی ( مانند اسکندر فیروز) بتواند با ترکیبی از درایت سیاسی و عشق به طبیعت، بزرگ‌ترین گام‌ها را برای حفظ محیط زیست کشور بردارد. یا یک پزشک (مانند دکتر منافی) بتواند در فضای انقلاب‌زده، دست‌کم منطقه‌های حفاظت‌شده را تا حد زیادی از دستبرد سرزمین‌فروشان در امان نگه دارد. کسانی که در زمینه‌های مدیریت، فلسفه، جامعه‌شناسی، و بسیاری رشته‌های دیگر دانش و تجربه دارند هم به شرط داشتن عِرق به سرزمین می‌توانند رئیس سازمان محیط زیست باشند. حتی مطمئنم که یک محیط‌بان یا قرقبان ساده و متعهد به حفظ طبیعت بهتر از متخصصان دانش‌فروش می‌تواند به محیط زیست کشور خدمت کند. متخصص را میتوان خرید، از این‌رو اولویت دادن به تخصص برای احراز پست‌های سیاسی مانند ریاست سازمان محیط زیست، خطرناک است. البته روشن است که در کارهای فنی و اجراییِ ویژه باید کارشناسان و متخصصان را به کار گرفت.

۳- رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست نباید از کسانی که موضوع‌هایی مانند اشتغال و ارزآوری و تولید و توسعه را بهانه‌ی تخریبِ طبیعت کشور قرار می‌دهند، تأثیر پذیرد. او وزیر کار یا صنعت یا کشاورزی نیست و باید خود را مقید به حفظ فضای زیستی کشور و به‌ویژه ملزم به نگاهداشت کامل منطقه‌های حفاظت‌شده بداند. محیط زیست، شامل هوا، خاک، و منابع آب جزو سرمایه‌های پایه و میان‌نسلی کشور هستند و نباید از اصلِ این سرمایه‌ها خورد، بلکه باید به گونه‌ای از آن‌ها سود برد که برای نسل‌های آینده هم باقی بمانند. هرگونه خصوصی‌سازیِ منطقه‌های حفاظت‌شده با عنوان‌هایی مانند توسعه‌ی گردشگری یا حفاظت "مشارکتی" یا فعالیتِ معدنی، آسیب‌رسانیِ جبران‌ناپذیر به دارایی‌های ملی و مصداق سرزمینفروشی است.

۴- رئیس سازمان محیط زیست باید کسی باشد که اراده‌ی اِعمال قانون در مورد هر شخص متخلف در زمینه‌ی محیط زیست را داشته باشد و نه آن که توجیه‌گر کار خلافکاران بزرگِ حکومتی یا سرمایه‌داران باشد. و باید کسی باشد که رئیس‌جمهور را به سوی حفاظت از طبیعت کشور براند، نه آن که تابع محض مقام‌های بالادستی خویش باشد.

۵- رئیس سازمان باید کسی باشد که نگذارد پروژه‌هایی که ارزیابیِ درست محیط زیستی ندارند اجرا شوند، و اگر نتوانست جلوی اجرا را بگیرد، با طرح شکایت و رسانه‌ای کردن موضوع، مقام‌ قضایی و افکار عمومی را به یاری بطلبد.

۶- درهای سازمان و اداره‌های آن باید در دوره‌ی ریاست آینده به روی کنشگران محیط زیست باز باشد و شرایط برای فعالیت این افراد و انجمن‌ها به‌گونه‌ای باشد که بتوانند به‌سادگی و با خیال راحت به کار خود که نقد، ترویج فرهنگ محیط زیست، و مشارکت در حفاظت است بپردازند.

۷- و دیگر اینرئیس سازمان باید توان کافی و سلامت جسمی لازم برای کار صحرایی و سر زدن به کوه و بیابان را داشته باشد، یک ماهنامه یا فصل‌نامه‌ی محیط زیستی را از سوی سازمان راه‌اندازی کند،… و زبان انگلیسی (یا فرانسوی) هم بداند.

*کنشگر محیط‌زیست

۴۷۴۷