اولین تجربههای یک کودک از این سندروم
جاش، پسر ۹ سالهای از استرالیا، زمانی که با پدر و مادرش در ماشین بود، متوجه شد که ساختمانهای دو طرف جاده بزرگ و بزرگتر میشوند. وقتی این موضوع را به مادرش سونیا گفت، او گیج شد. چرا که از نظر سونیا، ساختمانها به همان شکل همیشگی به نظر میرسیدند. این اتفاقات برای جاش تنها یک بار رخ نداد. یکبار روزی که از مدرسه برگشت، به مادرش گفت که "چهره معلمانش بزرگتر شده و دیوارهای کلاس طولانیتر و دورتر از او به نظر میرسند." جاش میگفت که در یک صحنه شطرنج، انگشتانش پهنتر و بزرگتر میشوند تا حدی که احساس میکند نمیتواند مهرههای شطرنج را بردارد.تجربیات شبانه ترسناکتری هم وجود داشتند، زمانی که به گفته جاش"لبههای اتاقش تغییر شکل میدادند و دیوارها کج و نزدیکتر به او میشدند." بر اساس گفتههای سونیا، این وضعیت باعث ایجاد وحشت شبانه در جاش میشد. او توضیح میدهد که گاهی صدای پسرش متفاوت میشد و صحبتهایش با آهنگی کمتر و سرعتی کندتر انجام میشد.این خانواده تقریباً دو سال طول کشید تا بفهمند چه اتفاقی در حال رخ دادن است. جاش از یک اختلال نادر به نام سندروم آلیس در سرزمین عجایب یا سندروم تاد رنج میبرد.
سندرومی که اغلب تشخیص داده نمیشود
یان دیرک بلوم، استاد آسیب شناسی روانی بالینی در دانشگاه لیدن هلند، که زندگیاش را به مطالعه سندروم آلیس در سرزمین عجایب اختصاص داده، بر تأکید جدی گرفتن پزشکان در تشخیص بیمارانی که این علائم را تجربه میکنند، تأکید میکند. او بیان میکند که تشخیص و درمان این سندروم به چالشهایی برای پزشکان تبدیل شده است و ممکن است سالها به طول بیانجامد تا به درستی تشخیص داده شود.برای مثال گیلیان هریس، اهل پولبورو در ساسکس غربی انگلستان، تنها شش سال پیش در سن ۴۸ سالگی به سندروم آلیس در سرزمین عجایب مبتلا شد، اگرچه در واقع از جوانی با آن مواجه بود. او تجربیات خودش از دوران کودکی و نوجوانی را به اشتراک میگذارد؛ زمانی که همه چیز از او دورتر به نظر میرسید و اندامهایش کمی بزرگتر از حد معمول بود. اما در سن ۱۶ سالگی، توسط پزشکان درمانهایی برای صرع دریافت کرد!
چه بیماریهایی با سندروم آلیس مرتبطند؟
تجربههای حسی ما که با تجربیات گذشتهمان ترکیب میشوند، به ما کمک میکنند تا جهان را به شیوهای متفاوت درک کنیم. هر یک از ما واقعیتهای دنیای خود را بهطور منحصر بهفردی تجربه میکنیم. گیلیان کاستاندی، عصبشناس و نویسنده مقیم لندن، در کتابش "Body Am I" درباره سندروم آلیس در سرزمین عجایب مینویسد: "ادراک یک فرآیند فعال است که بر اساس تجربیات گذشتهمان بر روی محرکهای حسی ورودی تأثیر میگذارد. نحوه درکمان از چیزها بر رفتار ما تأثیر میگذارد و بالعکس."گاهی اوقات ادراک ما به دلایل مختلف، از جمله توهم یا تحریف، دچار اختلال میشود. این اختلال میتواند منجر به احساس از دست دادن هویت شخصی و تجربه دنیای غیرواقعی شود که به آن واقعیسازی میگویند.
سندروم آلیس در سرزمین عجایب در گذشته بهعنوان یک وضعیت بیضرر شناخته میشد و نیازی به درمان پزشکی نداشت. اما اکنون، افرادی که به این سندروم مبتلا هستند، ممکن است به دلیل عوامل مختلفی از جمله بیماریهای عفونی، تومورهای مغزی، بیماریهای عصبی و اختلالات روانپزشکی، این علائم را تجربه کنند. بهعنوان مثال، برخی از بیماریهای ویروسی مانند بیماری لایم، آنفولانزای H1N1 و Coxsackievirus B1 با این سندروم مرتبط هستند.
با این حال، تحقیقات محدود نشان میدهد که ژنتیک ممکن است در حساسیت به این سندروم نقش داشته باشد، اگرچه این فرضیه نیاز به تأیید تجربی بیشتری دارد. در کودکان، آنسفالیت ناشی از ویروس اپشتین بار (Epstein–Barr virus) شایعترین علت سندروم آلیس در سرزمین عجایب است، در حالی که در بزرگسالان، میگرن اغلب با آن مرتبط است.
چگونه تجربیات حسی ما واقعیت را شکل میدهند؟
تصویربرداری مغز نیز نشان میدهد که این سندروم ممکن است به دلیل اختلال در ناحیهای از مغز به نام اتصال گیجگاهی-پاریتال-اکسیپیتال باشد، جایی که اطلاعات حسی بصری و فضایی با سیگنالهای لمسی، وضعیت بدن و درد ترکیب میشوند. تغییرات در این ناحیه میتواند نحوه تفسیر سیگنالهای حسی را تغییر دهد و به وقوع این سندروم منجر شود.بلوم معتقد است که سندروم آلیس در سرزمین عجایب (AIWS) میتواند درک بهتری از پیچیدگیهای فرآیند ادراکی به ما ارائه دهد و نشان دهد که مغز چگونه اطلاعات مربوط به دنیای اطراف را جمعآوری و پردازش میکند. او تأکید میکند که حتی زمانی که بخشهای مختلف مغز آسیب میبینند یا ناپدید میشوند، ادراک بهسختی تحت تأثیر قرار میگیرد، که این موضوع نشاندهنده پیچیدگی بیشتر این فرآیند است.
با این حال، مطالعات مغزی برای شناسایی ریشههای دقیق سندروم آلیس با چالشهای زیادی مواجه است. به گفته کاستاندی، نادر بودن این سندروم و طبیعت گذرا و زودگذر علائم آن، مانع بزرگی برای اسکن مغز بیماران و انجام تحقیقات عمیقتر است. این سندروم نشان میدهد که علائم آن در بیشتر موارد بهبود مییابند، اما گاهی اوقات بسته به شرایط محیطی یا عوامل دیگر ممکن است دوباره عود کنند. برای افرادی مانند گیلیان که علائم آلیس را تجربه میکنند، این سندروم میتواند تأثیرات متنوعی داشته باشد، از جمله افزایش استرس و کاهش استقلال شخصی.
بر اساس تجربههای جاش، نگاه کردن به بیرون از پنجره یا به آینه میتواند به او در کنترل علائم کمک کند، که نشاندهنده وجود تکنیکهای مقابلهای مختلف برای مدیریت سندروم آلیس در سرزمین عجایب است. این اظهارات حاکی از این هستند که مطالعه این سندروم میتواند به درک بهتری از عملکرد مغز و همچنین بهبود روشهای درمانی برای مدیریت آن کمک کند.