تشدید درگیریها میان ایران و رژیم صهیونیستی پس از جنایت این رژیم علیه ساختمان کنسولگری ایران در سوریه و ترور جمعی از اعضا و فرماندهان سپاه پاسداران، و متعاقباً موشکباران فلسطین اشغالی برای اولین بار توسط جمهوری اسلامی، برخی از تحلیلگران را به این نتیجه رساند که تهران، اولاً، سیاست «صبر راهبردی» را کنار گذاشته، و دوماً، ممکن است بخواهد برای برقراری مجدد توازن قدرت در خاورمیانه، رسماً به یک قدرت هستهای تبدیل شود. آنچه این گمانهزنیها را تقویت کرد، اظهارات برخی از مقامات ایران دربارهی احتمال تغییر در دکترین هستهای جمهوری اسلامی بود. اندیشکدهی آمریکایی «میدلایست اینستیتوت» («مؤسسهی خاورمیانه») اخیراً طی گزارشی در همینباره تحت عنوان «سیاست هستهای جدید ایران بین بازدارندگی و عملگرایی[۱]» توضیح میدهد که حملهی موشکی ایران علیه اسرائیل و فعالیتهای تهران در حوزهی غنیسازی هستهای نشاندهندهی چه تحولاتی در سیاستهای بازدارندگی جمهوری اسلامی هستند. آنچه در ادامه میخوانید، گزیدهای از گزارش میدلایست اینستیتوت است.
بقایای آنچه که گفته میشود یکی از راکتهای بوستر موشکهای ایرانیای است که در حملهی تلافیجویانهی ایران علیه رژیم صهیونیستی استفاده شدند. این راکت حوالی شهر «عراد» در فلسطین اشغالی سقوط کرده است. (+)
لازم به ذکر است که مشرق صرفاً جهت اطلاع نخبگان و تصمیمگیران عرصه سیاسی کشور از رویکردها و دیدگاههای محافل رسانهای-اندیشکدهای بینالمللی این گزارش را منتشر میکند و دیدگاهها، ادعاها و القائات این گزارش لزوماً مورد تأیید مشرق نیست.
دور اخیر تشدید تنشها میان اسرائیل و ایران، نگرانیهایی را دربارهی تغییر احتمالی راهبرد تهران به سمتوسوی نظامیسازی کامل برنامهی هستهایش برانگیخته است. ایران در تلافی حملهی اسرائیل[۲] به کنسولگریاش در سوریه، که منجر به کشته شدن هفت ایرانی، از جمله ژنرال محمدرضا زاهدی، از فرماندهان نیروی قدس سپاه پاسداران، شد، برای اولین بار، اقدام به حملهی مستقیم علی اسرائیل کرد[۳] و این کار را با بیش از ۳۰۰ پهپاد و موشک بالستیک[۴] انجام داد[۵]. با توجه به زرادخانهی هستهای اعلامنشده اما بزرگ اسرائیل[۶]، تحلیلگران[۷] این اقدام ایران را نشانهای دانستهاند مبنی بر اینکه این کشور قصد دارد به یک قدرت هستهای علنی تبدیل شود.
از صبر راهبردی تا بازدارندگی فعال
آخرین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی[۸] نشان میدهد ایران اورانیوم غنیشدهی کافی برای ساخت حدود سه بمب را در اختیار دارد. اگرچه این کشور ادعا میکند به دنبال ساخت تسلیحات هستهای نیست[۹]، اما تنها کشوری است که اورانیوم را تا درصد مناسبت برای ساخت بمب غنیسازی میکند و در عین حال، رسماً فاقد یک برنامهی تسلیحاتی هستهای است. احتمالاً راهبرد مدنظر ایران در شرایط کنونی، حفظ جایگاه خود به عنوان یک قدرتِ در آستانهی هستهای شدن، است که در راستای راهبرد کلان فعالانه و پیشگیرانهی جدید این کشور و در مقابل رویکرد قبلی تهران، یعنی «صبر راهبردی»، قرار دارد. اگرچه ایران قبلاً در پاسخ به عملیاتهای مخفیانهی اسرائیل[۱۰]، از جمله ترور دانشمندان هستهای و عوامل سپاه پاسداران ایران، از حمله مستقیم به خاک این کشور خودداری میکرد، اما اکنون تصمیم گرفته موضع جدیدی اتخاذ کند. به گفتهی حسین سلامی، فرماندهی کل سپاه پاسداران: «منبعد، رژیم صهیونیستی در هر نقطهای به منافع ما، به داراییهای ما، به شخصیتهای ما و به شهروندان ما حمله کند، ما از مبدأ جمهوری اسلامی ایران آن را مورد تهاجم متقابل قرار خواهیم داد[۱۱].»
شکست توافق هستهای سال ۲۰۱۵، موسوم به «برنامهی جامع اقدام مشترک» (برجام) و عملیاتهای پنهانی اسرائیل علیه ایران طی سالهای اخیر، باعث شده است تا تهران سیاست صبر راهبردی خود را کنار بگذارد. حوادث اخیر، نظیر حملهی موشکی ایران به خاک پاکستان[۱۲] در واکنش به حملهی تروریستی جیشالعدل در بندر چابهار، و حملهی پهپادی و موشکی تهران علیه اسرائیل، نشاندهندهی همین تغییر موضع ایران و تمایل جدید این کشور به انجام اقدامات قاطعانهتر است. «محمد جمشیدی» معاون سیاسی دفتر ریاستجمهوری ایران، در پیامی در شبکهی اجتماعی ایکس، اینگونه نوشته است: «دوران صبر راهبردی ایران به پایان رسیده است[۱۳].» با این حال، بر خلاف آنچه بسیاری از تحلیلگران از آن میترسند، ایران از مزایای ماندن در آستانهی قدرت هستهای به جای تبدیل علنی به یک قدرت هستهای آگاه است. از دید مقامات ایرانی، ماندن در آستانهی قدرت هستهای، نهتنها از حملات گستردهی نظامی دشمنانش جلوگیری میکند، بلکه اهرم قویتری در مذاکره با آمریکا و دیگر کشورهای متخاصم به دست میدهد. علاوه بر این، میتواند احتمال تنشزدایی در منطقه و برقراری روابط دوجانبه با همسایگان مهم این کشور را نیز تقویت میکند؛ فرآیندهایی که از مارس ۲۰۲۳ و پس از آشتی ایران و عربستان[۱۴] با میانجیگری چین، به جریان افتادهاند.
«توافق تمامآسیایی»؛ تیتر روزنامهی «جوان» دربارهی توافق ایران و عربستان در پکن، و با میانجیگری چین، دربارهی ازسرگیری روابط دیپلماتیک (+)
آستانهی قدرت هستهای و مزایای بازدارندگی آن
مقامات ایرانی بهوضوح معتقدند دستیابی به تسلیحات هستهای برای جلوگیری از حملهی مستقیم اسرائیل به این کشور ضروری نیست، زیرا ظرفیت این کشور برای حملهی گسترده به ایران بدون حمایت آمریکا با محدودیتهای جغراسیاسی [ژئوپلتیک] مواجه است. از سوی دیگر، نه آمریکا و نه ایران از زمان حملهی ۷ اکتبر حماس به اسرائیل، به هیچ عنوان تمایلی به ورود به یک درگیری مستقیم و گسترده نداشتهاند و توانستهاند تنشهای منطقهای را با موفقیت نسبی مدیریت کنند. در پی حملهی تلافیجویانهی ایران به اسرائیل، حسین امیرعبداللهیان، وزیر خارجهی وقت ایران، به آمریکا اطمینان داد[۱۵] که تهران تصمیمی برای هدف قرار دادن پایگاههای آمریکایی در منطقه ندارد؛ و واشینگتن نیز مجدداً بر موضع خود مبنی بر عدم مشارکت در عملیاتهای تهاجمی اسرائیل علیه ایران تأکید کرد[۱۶]. ایران در واکنش به تهدیدات آمریکا و اسرائیل در منطقه، ترکیبی از راهبردهای متکی بر توازن داخلی و خارجی را به کار گرفته است که تا کنون به طور مؤثر امنیت این کشور را حفظ کردهاند.
مشاهدهی اشیایی در آسمان بیتالمقدس پس از آغاز حملات پهپادی و موشکی ایران علیه رژیم صهیونیستی. این حمله، اولین موشکباران اسرائیل از مبدأ خاک جمهوری اسلامی بود و بسیاری از ناظران بینالمللی، آن را آغاز دوران جدیدی در سیاست بازدارندگی ایران دانستند. (+)
از نظر توازن داخلی، ایران هم مثل سایر کشورهای در آستانهی قدرت هستهای[۱۷]، مانند ژاپن، به تأسیسات غنیسازی و بازفرآوری متکی است. «آستانهی قدرت هستهای» به وضعیت کشورهایی اشاره دارد که توان بالقوهی ایجاد یک زرادخانهی هستهای در مدت زمان نسبتاً کوتاه در صورت مواجهه با یک تهدید موجودیتی را دارند. ایران از طریق حفظ توان ساخت سریع تسلیحات هستهای، و در عین حال خودداری از انجام این کار، سیاستی را در پیش گرفته که به «گزینهی ژاپن[۱۸]» معروف است؛ و به این ترتیب، همچنان در چارچوب پیمان منع اشاعهی سلاحهای هستهای باقی مانده است. علاوه بر این، تهران بر قدرت نظامی متعارف و داراییهای راهبردی جغراسیاسی خود نیز اتکا دارد. از منظر توازن خارجی، تهران شبکهای از شرکا و متحدان را در سراسر خاورمیانه ایجاد کرده که هدف مشترکشان مقابله با هژمونی آمریکا و اسرائیل است. از دید سیاستگذاران ایرانی، این مؤلفههای داخلی و خارجی بههمپیوسته هستند و تعادلی پایدار را برای حفظ امنیت و منافع ایران برقرار میکنند.
دکترین دفاعی ایران مبتنی بر مفهوم «بازدارندگی فعال[۱۹]» است که به موجب آن در صورت شکست بازدارندگی بهتنهایی، یک اقدام متقابل[۲۰] ازپیشتعیینشده انجام میشود و در نتیجه، بازدارندگی مقابل اقدامات بعدی بازیگران متخاصم تقویت میگردد. در این راستا، تبادل آتش موشکی اخیر میان ایران و اسرائیل به معنای تخطی بنیادین از این دکترین و حرکت به سمت تسلیحات هستهای نیست، بلکه صرفاً مرحلهی جدیدی در تداوم رویکرد بازدارندگی فعال است. تأکید اسرائیل بر محدود نگه داشتن دامنهی درگیری[۲۱] و تعهد آمریکا به عدم دخالت در درگیریهای نظامی با ایران نشان میدهد این دکترین تا کنون در بازدارندگی مقابل اقدام نظامی گستردهتر علیه ایران مؤثر بوده است. در همین حال، ایران به عنوان کشوری در آستانهی قدرت هستهای، میتواند از ابهام راهبردی دربارهی تواناییهای هستهایش به عنوان یک برگ چانهزنی سیاسی استفاده کند. اقدام ایران به کاهش[۲۲] و افزایش[۲۳] متناوب درصد غنیسازی و ذخایر اورانیوم غنیشدهاش نیز شاهد دیگری بر همین واقعیت است.
بازدارندگی مقابل بلوک آمریکایی-اسرائیلی
آستانهی قدرت هستهای مزیتهای دیگری نیز برای ایران دارد. به عنوان نمونه، در شرایط کنونی که جنگ غزه فرصتهای جدیدی را برای تهران فراهم کرده[۲۴] تا بر موازنهی قدرت منطقهای تأثیر بگذارد، ماندن در آستانهی قدرت هستهای، نهتنها هزینهی اضافهای بر جمهوری اسلامی تحمیل نمیکند، بلکه اهرم قابلتوجهی را در اختیار این کشور قرار میدهد که در صورت افزایش فشارهای خارجی، میتواند از آن استفاده کند. به این ترتیب، توانمندیهای هستهای ایران هم نقش یک ابزار بازدارنده را ایفا میکنند و هم یک ابزار چانهزنی هستند. این کشور در حال حاضر، آمریکا و اسرائیل را به عنوان بزرگترین تهدیدهای خارجی مقابل خود میبیند و در نتیجه، راهبردهای امنیتی منطقهایش را با در نظر گرفتنِ این دو قدرت هستهای شکل میدهد. تهران، به عنوان یکی از مؤلفههای این رویکرد، تلاش میکند با اجرای سیاستهای حسن همجواری و آغاز فرآیندهای اعتمادساز، مانند گسترش روابط دیپلماتیک دوجانبه، ترس همسایگان عربش از خود را از بین ببرد.
تلاش پدافند رژیم صهیونیستی در شهر «عسقلان» برای رهگیری پهپادها و موشکهای شلیکشده از ایران (+)
در همینباره بخوانید:
›› سیل حمایت از فلسطین در دانشگاههای آمریکا
›› «طوفان» در دولت بایدن/ «شورش» مقامات آمریکا در دفاع از فلسطین
ایران به دنبال تداوم تقویت روابطش با همسایگان، خروج از انزوای سیاسی، و تا حدودی جبران عقبماندگیاش در حوزهی توسعهی اقتصادی[۲۵] است. اقتصاد این کشور که با تحریم مواجه شده، باید احیا شود و تهران کاملاً از هزینههایی آگاه است[۲۶] که تبدیل شدن به یک قدرت رسمی هستهای در این مسیر ایجاد خواهد کرد. با توجه به مزایای متعددی که ایران از باقی ماندن در آستانهی قدرت هستهای به دست میآورد، پیشبینی برخی تحلیلگران[۲۷] دربارهی افزایش تولید اورانیوم غنیشدهی تهران، احتمالاً بیاساس است. با این وجود، یک سناریوی واقعی برای تبدیل ایران به یک قدرت هستهای وجود دارد: در صورتی که (یا وقتی) این کشور احساس کند امنیتش با تهدیدی مواجه است که سیاست فعلی بازدارندگی فعال، مقابل آن کافی نیست. به عنوان نمونه، اگر آمریکا و اسرائیل در یک حملهی نظامی چشمگیر مشترک، تأسیسات هستهای و نظامی کلیدی ایران را هدف قرار دهند، راهبرد بازدارندگی کنونی تهران عملاً بیاثر و غیرقابلتداوم خواهد شد. سردار «احمد حقطلب» فرماندهی سپاه حفاظت و امنیت مراکز هستهای ایران، میگوید اگر اسرائیل به تأسیسات هستهای این کشور حمله کند، تهران ممکن است راهبرد هستهایش را به طور جدی مورد تجدیدنظر قرار دهد[۲۸].
گامهای متعددی وجود دارد که بازیگران کلیدی منطقهای میتوانند برای جلوگیری از تحقق چنین سناریویی بردارند. در وهلهی اول، ازسرگیری مذاکرات دیپلماتیک بر سر برنامهی هستهای ایران و وضع مقررات روشن برای جلوگیری از تسلیحاتی شدن آن، در ازای کاهش حجم و اثر تحریمهای اقتصادی، به نفع همهی طرفهای ذینفع خواهد بود. دوماً، به عنوان گام بعدی، تشویق کشورهای همسایه، بهویژه کشورهای عضو شورای همکاری خلیج [فارس]، به توسعهی روابط دیپلماتیک و اقتصادی سازنده با ایران، تهران را از ادامهی غنیسازی اورانیوم منصرف میکند؛ انگیزهی ایجاد درگیریهای نظامی کوچک را از بین میبرد؛ و تعهد متزلزل ایران برای ایفای نقش به عنوان یک بازیگر مسئول منطقهای را تقویت میکند. و در نهایت، حلوفصل مناقشهی اسرائیل و فلسطین، اگرچه در بحبوحهی جنگ فعلی دور از دسترس به نظر برسد، گامی حیاتی در جهت کاهش خطر تشدید تنشها میان اسرائیل و ایران و همچنین کاهش بحران امنیتی شدیدی خواهد بود که منطقه را در بر گرفته است.
در همینباره بخوانید:
›› جنگ غزه چگونه نقشههای ضدایرانی آمریکا را نقش بر آب کرد