برنامه «منم بچه مسلمان» از تولیدات شبکه قرآن و معارف سیماست که ویژه دو گروه سنی خردسال و کودک روی آنتن میرود. این برنامه باساختار ترکیبی نمایشی،بهموضوعاتیهمچون وضو،صدقه،بخشنده بودن،عیادت ازبیماران،مسئولیتپذیری، صرفهجویی، اعتماد بهنفس، اتحاد و همدلی، کمک به پدر و مادر وراستگویی میپردازد. مجری این برنامه، روحانی جوانی است که تجربه بازی تئاتر هم داشته و برهمین اساس برای ارتباط با کودکان در یک اثر تلویزیونی گزینه مطلوبی است. حضور او با پوشش یک روحانی آن هم با عبای رنگی، از همان ابتدا کودکان را به خود جذب کرد. او در گفتوگویی که با جامجم داشت، به برخی نکات درخصوص تولید این برنامه اشاره کرده است.محمدصادق مقدسیان، مجری برنامه منم بچه مسلمان درباره اهمیت تولید برنامههایی که حالوهوای مذهبی دارد و مناسب کودک است، به جامجم میگوید: ریشه شکلگیری آینده کودکان، از کودکی است و بر همین اساس، کار با کودک در این دوران بهترین ذخیره برای آینده آنهاست. دراین میان، مسائل دینی و اعتقادی و آموزش درست آن به کودکان، یک امر بسیار ضروری است.از او میپرسیم باید به او عمو روحانی بگوییم یا حاجآقا؟ که با خنده توضیح میدهد: عمو برای مخاطب قدری بار روانی مثبت و خودمانی دارد تا حاجآقا. حتی گاهی سرضبط که عوامل برنامه به من حاجآقا میگویند، سریع به آنها میگویم که به اسم کوچک صدایم کنند تا فضای خودمانی از بین نرود وجلوی بچهها همان عموباشم. در واقع میخواهم بچه احساس راحتی کند. فکر نمیکنم تناقض خاصی در آن باشد و عمو گفتن، فضای راحتی برای بچهها ایجاد میکند.
بیان درست به شکل غیرمستقیم
این مجری که تجربه کار تئاتر و بازیگری هم دارد، درخصوص بیان محتوا برای کودکان به شیوه درست، اینطور تصریح میکند: امکان کودکانه تعریف کردن، یک بعد ماجراست و در سمت دیگر، انتخاب درست مفاهیم برای کودکان قرار دارد. مثلا احترام به پدر و مادر و راستگویی، مفاهیمی است که ذاتا برای همه مفید است. اینکه با چه بیانی مطرح شود و در قالب نمایش و سرگرمی باشد، کار را ارزشمند و البته سختتر میکند. تلاش کردیم فضا را بیشتر به سمت و سوی بازی و نمایش ببریم و در نهایت نکتهای برای کودک بیان کنیم. در حقیقت رویکرد اصلی ما سرگرمی و هدف اصلیمان نیز برقراری ارتباط میان مخاطب با یک کار نمایشی بوده و محتوا، اولویت بعدی این برنامه است.وی درخصوص الزامات کار کودک در قاب رسانهملی، به برخی نکات کلیدی اشاره کرده و میگوید: در محتوایی که قرار است روی آنتن تلویزیون برود، نباید مفاهیم را بهصورت صریح و مستقیم گفت؛ یعنی نباید گفت: «این کار را بکن، این کار را نکن». تلاشمان این بوده باید و نبایدها را در قالب شخصیتهای مختلف عروسکی بیان کنیم تا کودک، خودش به شکل ناخودآگاه درست وغلط را دریابد. بهطور کلی در حوزه کار کودک، نباید مستقیمگویی داشت.مقدسیان درباره کارهای کودک که پیش از این در کارنامه خود داشته، اینطور بیان میکند: سال ۱۳۹۵ کار آفتابگردان را داشتم که اولین تجربه کار کودک برای من بود و قبل از آن کار کودک نکرده بودم ولی بهواسطه شخصیتهای دیگر که کنارشان بودم، بیشتر آموختم و مطالعاتی هم داشتم که به من کمک کرد.
ارائه نمادهای قرآنی
یکی از نکات مهم برنامه منم بچه مسلمان، ارائه نمادهای قرآنی بوده که حتی در عروسکهای این برنامه هم دیده میشود. مقدسیان در این خصوص میگوید: چیزی که در این برنامه میبینیم المانهای قرآنی است؛ مثل استفاده از عروسک هدهد یا زنبور و همچنین از شخصیتها و حیواناتی که در قرآن به آنها اشاره شده که البته کاملا عامدانه بوده است. هدهد چند قسمت با ما بود و بعد آن را حذف کردیم و مورچه را اضافه کردیم. قصهها و دیالوگهایی که از جانب این شخصیتها برای کودک بیان میشود، دقیقا مثل قرآن که کتاب راه و رسم زندگی است، تلاش میکند محتوای درست را براساس سن و سال کودکان ارائه دهد.وی درخصوص بازخوردهای ارائهشده به برنامه هم تصریح میکند: بازخوردها خوب و مثبت بوده و حتی بچهها تمایل دارند در برنامه شرکت کنند. اتفاقی که در فصل جدید افتاده این است که بازه سنی آنها را بالاتر بردیم. در فصلهای قبلی بچهها در سنین چهار تا هفت سال بودند و خیلی آنها را در موضع پرسش و پاسخ قرار نمیدادیم اما در فصل جدید، سن بچهها را به بازه پنج تا هشت سال رساندیم تا از انفعال خارج شده و مشارکت کنند. در عین حال، آیتم قرآنی داریم که بهصورت خیلی ویژهتر به آن نگاه شده است. در این آیتم، فرازهایی از آیات قرآن را که کاملا قابلیت بیان محتوا برای کودک دارد، مطرح میکنیم تا در خاطر کودک بماند. گاهی یک آیه چهار کلمه است اما با چهار پنج بار تکرار، بهراحتی در همان لحظه در ذهن کودک مینشیند. وقتی از بچهها بازخورد میگیریم، میبینیم حفظ شدهاند و اغلب از ۱۰ کودکی که حضور دارند، اکثرا حفظ میشوند و این خیلی برایمان جالب است، چون یک مفهوم کاملا کاربردی برای کودک است.
حفظ قرآن به شیوه کودکانه
وی میگوید: ما در برنامه ابتدا از یک تخته آهنربایی استفاده میکردیم و این کلمهها را تک به تک در آنجا میچسباندیم و با آنها بازی میکردیم. ابتدا فقط با چسب قرار میگرفت؛ یعنی عبارت را میگذاشتیم و میگفتیم بچهها تکرار کنند. به مرور این برچسبها را چون به صورت چسب بود، از تخته جدا میکردیم و این باعث شد که بچه ها در این بازی مشارکت داشته باشند و زودتر آنها را حفظ کنند. بعد میگفتیم چه کسی یاد گرفت و بچهها اعلام میکردند. میدیدیم کل بچهها، عبارت را حفظ شدهاند و این برایمان جالب بود. در هر حال عبارت قرآنی، عربی است و برای کودک فارسیزبان، سخت است اما میدیدیم که راحت حفظ میشدند، چون از طریق بازی بود. آیتم ما سه، چهار دقیقه بیشتر نبود و بچهها در این مدت بهراحتی با بازی، قسمتی از قرآن را حفظ میشدند.
مجری با عبای رنگی
رنگ عبا و قبای مقدسیان دراین برنامه،درهمان ابتداهم باواکنشهای جالبی همراه بود.ازاودرباره استفاده ازرنگهای شاد میپرسیم، اینطور پاسخ میدهد: روی رنگ لباس من فکر شده و با توجه به رنگآمیزی دکور انتخاب شد. برخی رنگها، رنگهای خوبی بود ولی در دکور ما محو میشد یا آن رنگ با دکور همخوانی نداشت. تنوع رنگ بهخصوص برای کودک جذاب است. اگر قرار باشد ازیک نوع رنگ استفاده کنیمبعد ازمدتی مخاطب آن راپس میزند.این تنوع برای ماهم جالب بود؛البته این لباسها رنگهایشان در بازار موجود بود و ما از این رنگها در جایش استفاده کردیم که قدری بولد شد؛ یعنی یک اتفاق خیلی عجیب نبود. یکی، دو رنگش را خودم تهیه کردم و دوختم؛ ولی در مجموع رنگهایی استفاده شده که کاملا در بازار موجود است اما به خاطر رنگ و لعاب دکور، سعیمان بر این بود که از رنگهای مناسب که همخوانی داشته باشد استفاده کنیم، حتی این هماهنگی میان رنگ لباس من و یکی، دو کاراکتر دیگر هم رعایت میشد تا یکسان نباشد.
بیان درست به شکل غیرمستقیم
این مجری که تجربه کار تئاتر و بازیگری هم دارد، درخصوص بیان محتوا برای کودکان به شیوه درست، اینطور تصریح میکند: امکان کودکانه تعریف کردن، یک بعد ماجراست و در سمت دیگر، انتخاب درست مفاهیم برای کودکان قرار دارد. مثلا احترام به پدر و مادر و راستگویی، مفاهیمی است که ذاتا برای همه مفید است. اینکه با چه بیانی مطرح شود و در قالب نمایش و سرگرمی باشد، کار را ارزشمند و البته سختتر میکند. تلاش کردیم فضا را بیشتر به سمت و سوی بازی و نمایش ببریم و در نهایت نکتهای برای کودک بیان کنیم. در حقیقت رویکرد اصلی ما سرگرمی و هدف اصلیمان نیز برقراری ارتباط میان مخاطب با یک کار نمایشی بوده و محتوا، اولویت بعدی این برنامه است.وی درخصوص الزامات کار کودک در قاب رسانهملی، به برخی نکات کلیدی اشاره کرده و میگوید: در محتوایی که قرار است روی آنتن تلویزیون برود، نباید مفاهیم را بهصورت صریح و مستقیم گفت؛ یعنی نباید گفت: «این کار را بکن، این کار را نکن». تلاشمان این بوده باید و نبایدها را در قالب شخصیتهای مختلف عروسکی بیان کنیم تا کودک، خودش به شکل ناخودآگاه درست وغلط را دریابد. بهطور کلی در حوزه کار کودک، نباید مستقیمگویی داشت.مقدسیان درباره کارهای کودک که پیش از این در کارنامه خود داشته، اینطور بیان میکند: سال ۱۳۹۵ کار آفتابگردان را داشتم که اولین تجربه کار کودک برای من بود و قبل از آن کار کودک نکرده بودم ولی بهواسطه شخصیتهای دیگر که کنارشان بودم، بیشتر آموختم و مطالعاتی هم داشتم که به من کمک کرد.
ارائه نمادهای قرآنی
یکی از نکات مهم برنامه منم بچه مسلمان، ارائه نمادهای قرآنی بوده که حتی در عروسکهای این برنامه هم دیده میشود. مقدسیان در این خصوص میگوید: چیزی که در این برنامه میبینیم المانهای قرآنی است؛ مثل استفاده از عروسک هدهد یا زنبور و همچنین از شخصیتها و حیواناتی که در قرآن به آنها اشاره شده که البته کاملا عامدانه بوده است. هدهد چند قسمت با ما بود و بعد آن را حذف کردیم و مورچه را اضافه کردیم. قصهها و دیالوگهایی که از جانب این شخصیتها برای کودک بیان میشود، دقیقا مثل قرآن که کتاب راه و رسم زندگی است، تلاش میکند محتوای درست را براساس سن و سال کودکان ارائه دهد.وی درخصوص بازخوردهای ارائهشده به برنامه هم تصریح میکند: بازخوردها خوب و مثبت بوده و حتی بچهها تمایل دارند در برنامه شرکت کنند. اتفاقی که در فصل جدید افتاده این است که بازه سنی آنها را بالاتر بردیم. در فصلهای قبلی بچهها در سنین چهار تا هفت سال بودند و خیلی آنها را در موضع پرسش و پاسخ قرار نمیدادیم اما در فصل جدید، سن بچهها را به بازه پنج تا هشت سال رساندیم تا از انفعال خارج شده و مشارکت کنند. در عین حال، آیتم قرآنی داریم که بهصورت خیلی ویژهتر به آن نگاه شده است. در این آیتم، فرازهایی از آیات قرآن را که کاملا قابلیت بیان محتوا برای کودک دارد، مطرح میکنیم تا در خاطر کودک بماند. گاهی یک آیه چهار کلمه است اما با چهار پنج بار تکرار، بهراحتی در همان لحظه در ذهن کودک مینشیند. وقتی از بچهها بازخورد میگیریم، میبینیم حفظ شدهاند و اغلب از ۱۰ کودکی که حضور دارند، اکثرا حفظ میشوند و این خیلی برایمان جالب است، چون یک مفهوم کاملا کاربردی برای کودک است.
حفظ قرآن به شیوه کودکانه
وی میگوید: ما در برنامه ابتدا از یک تخته آهنربایی استفاده میکردیم و این کلمهها را تک به تک در آنجا میچسباندیم و با آنها بازی میکردیم. ابتدا فقط با چسب قرار میگرفت؛ یعنی عبارت را میگذاشتیم و میگفتیم بچهها تکرار کنند. به مرور این برچسبها را چون به صورت چسب بود، از تخته جدا میکردیم و این باعث شد که بچه ها در این بازی مشارکت داشته باشند و زودتر آنها را حفظ کنند. بعد میگفتیم چه کسی یاد گرفت و بچهها اعلام میکردند. میدیدیم کل بچهها، عبارت را حفظ شدهاند و این برایمان جالب بود. در هر حال عبارت قرآنی، عربی است و برای کودک فارسیزبان، سخت است اما میدیدیم که راحت حفظ میشدند، چون از طریق بازی بود. آیتم ما سه، چهار دقیقه بیشتر نبود و بچهها در این مدت بهراحتی با بازی، قسمتی از قرآن را حفظ میشدند.
مجری با عبای رنگی
رنگ عبا و قبای مقدسیان دراین برنامه،درهمان ابتداهم باواکنشهای جالبی همراه بود.ازاودرباره استفاده ازرنگهای شاد میپرسیم، اینطور پاسخ میدهد: روی رنگ لباس من فکر شده و با توجه به رنگآمیزی دکور انتخاب شد. برخی رنگها، رنگهای خوبی بود ولی در دکور ما محو میشد یا آن رنگ با دکور همخوانی نداشت. تنوع رنگ بهخصوص برای کودک جذاب است. اگر قرار باشد ازیک نوع رنگ استفاده کنیمبعد ازمدتی مخاطب آن راپس میزند.این تنوع برای ماهم جالب بود؛البته این لباسها رنگهایشان در بازار موجود بود و ما از این رنگها در جایش استفاده کردیم که قدری بولد شد؛ یعنی یک اتفاق خیلی عجیب نبود. یکی، دو رنگش را خودم تهیه کردم و دوختم؛ ولی در مجموع رنگهایی استفاده شده که کاملا در بازار موجود است اما به خاطر رنگ و لعاب دکور، سعیمان بر این بود که از رنگهای مناسب که همخوانی داشته باشد استفاده کنیم، حتی این هماهنگی میان رنگ لباس من و یکی، دو کاراکتر دیگر هم رعایت میشد تا یکسان نباشد.