شناسهٔ خبر: 66928643 - سرویس اجتماعی
منبع: جوان | لینک خبر

قاتل آزاد شده دوباره بازداشت می‌شود 

روز ۳۰ شهریور‌ماه ۹۱ مردی در حالی که به سختی صحبت می‌کرد، تلفنی از اورژانس تهران درخواست کمک کرد و گفت همسر سابقش را با چاقو زده و سپس اقدام به خودزنی کرده است. 

صاحب‌خبر -

جوان آنلاین: مرد جوانی که پس از قتل همسر سابقش آزاد شده بود با شکایت دوباره پدر مقتول دوباره بازداشت می‌شود. متهم که رضایت مادرزن سابقش را گرفته، اگر نتواند رضایت پدرزن سابقش را بگیرد به زودی پای چوبه دار می‌رود. 
روز ۳۰ شهریور‌ماه ۹۱ مردی در حالی که به سختی صحبت می‌کرد، تلفنی از اورژانس تهران درخواست کمک کرد و گفت همسر سابقش را با چاقو زده و سپس اقدام به خودزنی کرده است. 
پس از درخواست مرد جوان، عوامل اورژانس به سرعت به محل حادثه خانه‌ای در منطقه خانی‌آباد در جنوب تهران رفتند. عوامل اورژانس داخل خانه با پیکر خونین مرد جوانی روبه‌رو شدند که رگ دستش را با چاقو زده و خون زیادی از او رفته بود. مرد جوان هنوز زنده بود و در یک قدمی مرگ قرار داشت، اما کمی آن‌طرف‌تر جسد خونین زن جوانی نقش بر زمین بود، به‌طوری‌که خونش فرش‌ها و سرامیک‌های خانه را رنگی کرده بود. عوامل اروژانس همزمان با انتقال مرد زخمی به بیمارستان، مرگ مشکوک زن جوان را هم به پلیس خبر دادند. 

 نجات از مرگ 
با اعلام خبر مرگ زن جوان، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی به محل حادثه رفتند. تیم جنایی در قتلگاه با جسد زن جوانی به نام رؤیا روبه‌رو شدند که با چاقو به قتل رسیده بود. بررسی‌ها نشان داد رؤیا مدتی قبل از شوهرش به نام کامران جدا شده و همراه دختر شش ساله‌اش زندگی می‌کرده است. از سوی دیگر مشخص شد کامران هرچند وقت یک‌بار برای دیدن دخترش به خانه همسر قبلی‌اش می‌آمده تا اینکه ساعتی قبل در درگیری همسر سابقش را به قتل می‌رساند و سپس تصمیم می‌گیرد به زندگی خودش هم پایان بدهد، اما عوامل اورژانس او را به بیمارستان منتقل می‌کنند. در بررسی‌های بعدی مأموران دریافتند کامران با تلاش پزشکان بیمارستان از مرگ نجات پیدا کرده و در قسمت مراقبت‌های ویژه تحت درمان قرار دارد. 

 ۲ بار طلاق 
بدین ترتیب مأموران در گام بعدی برای بررسی حادثه به بیمارستان رفتند و از مرد زخمی تحقیق کردند. 
قاتل ۲۵ ساله پس از بهبودی در بازجویی‌ها با اظهار پشیمانی به قتل همسر سابقش اعتراف کرد. متهم گفت: «چند سال قبل با رؤیا ازدواج کردم. زندگی خوبی داشتیم و وقتی دخترمان به دنیا آمد زندگی ما شیرین‌تر شد، اما این خوشی‌ها دوام زیادی نیاورد و کم‌کم با هم اختلاف پیدا کردیم. مدتی قبل تصمیم گرفتیم از هم جدا شویم و در دادگاه درخواست طلاق دادیم و با حکم دادگاه زندگی مشترک ما تمام شد. مدتی گذشت، اما تصمیم گرفتیم به‌خاطر دخترمان دوباره با هم زندگی کنیم و به هم رجوع کردیم و دوباره زن و شوهر شدیم.»
او گفت: «فکر می‌کردم حالا که دوباره با هم شروع به زندگی کرده‌ایم، اختلافات ما کم شود. به هم قول داده بودیم به‌خاطر دخترمان با هم درگیر نشویم و حرمت یکدیگر را نگه داریم، اما ازدواج مجدد ما خیلی طول نکشید و اختلافات ما بیشتر شد و دوباره از هم جدا شدیم.»

 می‌خواستم نصیحتش کنم 
وی ادامه داد: «وقتی برای دومین بار از هم جدا شدیم، قرار شد او از دخترمان نگهداری کند، به همین خاطر هم من خانه را در اختیار او و دخترم گذاشتم و خودم خانه کوچکی برای ادامه زندگی‌ام اجاره کردم. من هر چند روز یک‌بار برای دیدن دخترم به خانه رؤیا می‌رفتم. در مدتی که رفت و آمد داشتم به رفتار‌ها او مشکوک شده بودم و همیشه سعی می‌کردم رؤیا را نصیحت کنم، چون دوست نداشتم دخترم آسیب ببیند. روز حادثه به خانه همسر سابقم رفتم و دخترم را با موتورسیکلتم به مدرسه‌اش رساندم. دوباره پیش رؤیا برگشتم و می‌خواستم برخی از وسایل شخصی‌ام را بردارم. وقتی وارد خانه شدم ابتدا از رؤیا خواستم دوباره با هم زندگی کنیم و بعد هم او را نصیحت کردم که افراد غریبه را به خانه راه ندهد. رؤیا درخواست زندگی با من را قبول نکرد و به من گفت دیگر زن تو نیستم و تو نمی‌توانی در زندگی شخصی‌ام دخالت کنی. نصیحت‌های من به درگیری کشید و وقتی عصبانی شدم چاقویی از آشپزخانه برداشتم و ضربه‌ای به رؤیا زدم. همسر سابقم خونین روی زمین افتاد. همان لحظه پشیمان شدم و احساس کردم زندگی‌ام پوچ شده و اقدام به خودزنی کردم و بعد هم با اورژانس تماس گرفتم و برای نجات جان رؤیا و خودم درخواست کمک کردم. وقتی اورژانس رسید همسرم فوت کرده بود، اما من نجات پیدا کردم و الان هم پشیمان هستم.»

 آزادی با قرار وثیقه 
کیفرخواست متهم پس از اعتراف و بازسازی صحنه جرم از سوی بازپرس جنایی صادر و پرونده‌اش برای رسیدگی به دادگاه یک کیفری استان تهران فرستاده شد. 
متهم در دادگاه به قتل اعتراف بکرد و از اولیای دم خواست او را به خاطر فرزند خردسالش ببخشند، اما پدر و مادر مقتول درخواست قصاص دادند و قضات دادگاه هم کامران را به قصاص محکوم کردند. 
پس از تأیید حکم قصاص در یکی از شعبه‌های دیوان عالی کشور، پرونده قاتل برای سیر مراحل اجرای حکم روی میز قاضی رحیمی، دادیار شعبه دوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت. 
در حالی که متهم در یک قدمی چوبه دار قرار داشت، مادر مقتول که جدا از شوهرش زندگی می‌کرد به دادسرای جنایی رفت و داماد سابقش را بخشید. وی گفت: «وقتی دخترم به قتل رسید تصمیم داشتم قاتل را قصاص کنم، اما الان به خاطر نوه‌ام پشیمان شده‌ام و دوست ندارم او دوباره یتیم شود. او مادرش را از دست داده و فکر می‌کنم پدرش باید بالای سرش باشد، به همین دلیل هم او را می‌بخشم.»
پس از رضایت یکی از اولیای دم تیم صلح و سازش تلاش زیادی برای جلب رضایت پدر مقتول کرد، اما پدر مقتول که ولی نوه‌اش است، برای تعیین‌تکلیف قاتل به دادسرا مراجعه نکرد. چند سالی متهم در زندان بلاتکلیف بود تا اینکه چهار سال قبل با نوشتن نامه‌ای از دادگاه درخواست کرد وضعیتش تعیین‌تکلیف شود. از آنجایی که قاتل هفت سال در زندان بلاتکلیف مانده بود، دادگاه به شرط گذاشتن وثیقه رأی به آزادی موقت متهم داد و مرد جوان هم با گذاشتن وثیقه از زندان آزاد شد. 

 می‌خواهم قصاص کنم 
پرونده متهم همچنان روی میز شعبه دوم اجرای احکام باز بود تا اینکه چند روز قبل پدر رؤیا به دادسرای امور جنایی رفت و دوباره درخواست قصاص داد. 
وی گفت: «من از اول تصمیم داشتم دامادم را قصاص کنم و در جلسه دادگاه هم از طرف خودم و نوه‌ام درخواست قصاص دادم، اما من شهرستان زندگی می‌کنم و در این مدت نتوانستم پیگیر پرونده قتل دخترم باشم تا اینکه مدتی قبل متوجه شدم قاتل دخترم با گذاشتن وثیقه از زندان آزاد شده است. الان آمده‌ام تا دوباره درخواست قصاص بدهم و حاضرم مابه‌التفاوت دیه را هم پرداخت و متهم را قصاص کنم.» با درخواست مرد میانسال، قاضی اجرای احکام دستور بازداشت کامران را صادر کرد. 
بدین ترتیب متهم به زودی دستگیر و دوباره روانه زندان می‌شود.