شناسهٔ خبر: 66712393 - سرویس سیاسی
منبع: روزنامه اعتماد | لینک خبر

اخلال ارتباطي صيانت شكست‌خورده

علي ربيعي

صاحب‌خبر -

به بهانه روز جهاني ارتباطات

بيست و هفتم ارديبهشت روز جهاني ارتباطات و روابط عمومي نامگذاري شده است.به بهانه اين روز، مي‌توانيم به وضعيت ارتباطات جامعه امروز ايران نگاهي داشته باشيم. ارتباطات مفهومي گسترده است كه از جنبه‌هاي مختلف قابل مطالعه است؛ از تكنولوژي‌هاي ارتباطي تا ميزان ارتباطات، اثربخشي، ميزان فهم مشترك از پيام‌هاي رد و بدل شده، معنايابي‌هاي مشترك، فاصله‌هاي ادراكي و...
۱) اثربخشي ارتباطات تابعي از ميزان اعتماد در جامعه است. غالب مطالعات و شواهد عيني نشان مي‌دهد پيام‌هاي رسمي اثربخشي فراگير در جامعه ندارند و گويي پيام‌هاي توليد شده از ساختارهاي رسمي، تنها براي بخش محدودي از جامعه توليد مي‌شوند و فاقد ارتباط معنايي مشترك با اكثريت جامعه هستند. اين امر موجب يك دوگانگي ادراكي از مسائل و عدم فهم مشترك بين اكثريت جامعه و ساخت قدرت شده است. اين وضعيت در برخي شرايط به اندازه‌اي حاد مي‌شود كه به اين احساس دامن مي‌زند كه گويي دو جامعه متفاوت در درون يك سرزمين زيست مي‌كنند. بدين‌سان فهم از هويت مشترك دچار اخلال مي‌شود و جامعه، پيام‌هاي هويتي توليد شده را بازخواني نكرده و درون خود، هويت‌جويي ديگري را دنبال مي‌كند. حتي مفهوم مهمي مثل امنيت و منافع نيز، چه در مسائل داخلي و چه مسائل منطقه‌اي و جهاني دچار اخلال مفهومي مي‌شود. فقدان اثربخشي ارتباطات و پيام‌هاي رسمي از طريق ابزارهاي ارتباطي قدرتمند مثل صداوسيما، علايم نگران‌كننده‌اي است كه نياز به تجديدنظر در سياستگذاري‌ها را الزامي مي‌كند. به نظر مي‌رسد اولين راه‌حل در اصلاح سياست‌هاي ارتباطي، دريافت پيام‌هاي جامعه و احساسي (كه در جامعه در جريان است) و همچنين معناشناسي درست است. 
۲) ارتباطات از وجهي ديگر، ارتباطات ميان‌مردمي است كه از ارتباطات ميان‌فردي تا ارتباطات در خانواده و اقشار مختلف اجتماعي را در برمي‌گيرد. مطالعات صورت‌گرفته نشان مي‌دهد اخلال ارتباطي بين‌نسلي در جامعه فزوني گرفته و حتي نهاد خانواده‌ را نيز تحت تاثير قرار داده است. عدم مفاهمه در خانواده‌ها، موضوع مبتلابه غالب خانواده‌هاست. تغييرات اجتماعي و تحولات كمي و كيفي جمعيتي نهاد خانواده را متاثر كرده است. علاوه بر دگرگوني در پديده‌هايي همچون شيوه‌هاي همسرگزيني و نحوه ازدواج، شكل خانواده، نگاه به فرزندآوري، بخشي از افزايش طلاق‌ها در سال‌هاي اخير ناشي از به هم خوردن ساخت قدرت در خانواده، ارتباطات سنتي و مفاهمه همسران را متاثر كرده است. اين اخلال ارتباطي موجب طلاق‌هاي زودرس و بالا رفتن نسبت طلاق به ازدواج شده است. متاسفانه در سياستگذاري‌هاي فرهنگي و همچنين سياستگذاري‌هاي جمعيتي، واقعيت‌هاي تغييرات ارزشي و الزامات ارتباطات، اساسا فاقد جايگاه بوده و نتيجه معكوس سياست جمعيتي پرهزينه را شاهديم.
۳) با يك نگاه سطحي به جامعه ايران امروز، پديده چندقطبي و دوگانه‌هاي مختلف را شاهديم. خطرناك‌ترين دوقطبي‌ها در حوزه سياسي رخ داده است و اين دوقطبي وقتي به بين مردمي تبديل شده، در صورت تداوم آثار خطرناكي خواهد داشت. به هر ميزان ارتباطات و مفاهمه و خوانش‌هاي متفاوتي شكل بگيرد به سمت جامعه دوقطبي «تيزشده» حركت خواهيم كرد. بخش كوچكي از زدوخوردها و مقابله‌ها، در اتفاقات خيابان‌هاي پاييز ۱۴۰۱ قابل مشاهده است. اين دوقطبي‌هاي ارزشي بر بستر تكنولوژي‌هاي ارتباطي حالت عميق‌تري برجاي گذاشته است. شبكه‌هاي اجتماعي مي‌توانستند به ابزاري ياري‌رسان براي ارتباطات بيشتر و گفت‌وگوهاي مفاهمه‌اي تبديل شوند، اما سياست‌هاي اتخاذ شده در قبال شبكه‌هاي اجتماعي باعث شده تا خود اين شبكه‌ها و مصرف‌كنندگان هر يك از آنها در فضايي جدا از هم، ارتباطاتي محدود را شكل داده و عميق‌تر شدن دوقطبي را سبب شوند. نگاه كنيد به ارتباطات و گفت‌وگوهاي درون شبكه اجتماعي «ايتا» و مباحث شكل‌ گرفته در «اينستاگرام» و «ايكس». گويي هر يك از اين ابزارها مقوم ابزارهاي يك قطب شده است. اين پديده در كمتر كشوري قابل مشاهده است كه گرايش‌هاي سياسي و فرهنگي؛ فضاي ارتباطاتي متفاوت براي خود انتخاب مي‌كنند كه اين امر موجب قطع ارتباطات به‌طور عمومي بين گروه‌هاي مختلف و تقويت درون‌گروهي و قطبي‌سازي خطرناك خواهد شد. 
آنچه در اين شرايط نيازمنديم تغيير سياست‌هاي گسترش ارتباطات در كشور، سياستگذاري‌هاي داراي مخاطبان گسترده در رسانه‌هاي رسمي، ارسال پيام‌هاي جامع و فراگير از سوي ساخت قدرت نه صرفا پيام‌هاي محدود به گروهي خاص كه بيشتر حالت تحكيمي دارند، تغيير در سياست‌هاي شبكه‌هاي اجتماعي و خارج كردن مصرف شبكه‌هاي اجتماعي از قطبي‌شدن است. من معتقدم و از همين حالا پيش‌بيني مي‌كنم طرح صيانت در دستور كار، فرجامي جز شكست همانند طرح جمع‌آوري ماهواره‌ها نخواهد داشت و مهم‌ترين نتيجه آن درگيري بيشتر حكومت با مردم و دوقطبي‌سازي خواهد بود و هيچ كدام از كاركردهاي فرهنگي و سياسي مدنظر طراحان را هم در بر نخواهد داشت.