این روزها بحث از یک فساد، فضای عمومی را درگیر خود کرده است. گرچه ارقام بیان شده، متفاوتند اما به هم نزدیک هستند. هر از چندی خبر یک فساد مالی منتشر می شود و ذهن شهروندان را به خود مشغول می کند و پس از مدتی به فراموشی سپرده می شود. فساد، طبیعی هر نظام اقتصادی است آنچه که اهمیت دارد درجه و چگونگی مواجه حاکمیت با آن است.
فساد به معنای اعمال قدرت به نفع خویش و وابستگان است. نگاه معمول در گذشته به این پدیده به صورت فردی بوده است. تصور می شد که فساد به توانایی اخلاقی فرد در برابر وسوسه های شیطانی بر می گردد. لذا در صورت وقوع سوء استفاده، فرد ملامت می شود. در حالی که در مطالعات اقتصاد فساد، بسترها اهمیت زیادی دارند. در فضای رانتی، زمینه رانتجویی فراهم است و لذا حتما عده ای آلوده خواهند شد.
اقتصاد ایران اقتصادی رانتی، دولتی رانتیر متکی بر نفت بوده و لذا فساد در قبل از انقلاب گسترده بود. انقلابیون تصور روشنی از سازوکار فسادزا نداشتند، دلیل آن را افراد فاسد در آن نظام می دانستند. از این رو پس از چندی فساد به گونه ای شده است که همه از آن خبر دارند. اگر آدم خوب بودن کافی بود، انقلاب ایران که با انگیزه های دینی و مدنی توسط انسان های بزرگ و وارسته رخ داد باید از فساد مبرا می بود اما اکنون جامعه ما، فساد گسترده و شکاف بزرگ طبقاتی به همراه فقر و تبعیض را دارد تجربه می کند.
اقتصاد و سیاست در ایران ساختاری فسادزا دارد که برای آن دلایل و عللی وجود دارد که تا به آنها توجه لازم نشود نمی توان با آن مبارزه کرد. ساختار فاسد بستر فسادزایی را ایجاد می کند. شاید اگر برخی از شهدایی که به آنها افتخار هم می کنیم امروز در این فضای رانتی می بودند، مانند برخی از همرزمان دیروزشان می شدند، چنانچه طلحه شد و چنانچه زبیر شد و پس از انقلاب برخی ها شدند.
نگاه فردی به فساد، می تواند حتی مانع از مبارزه با فساد شود. زیرا در این حالت زمینه ها و بسترهای شکل گیری فساد توجه نمی شود. نگاهی که به نظر می رسد در قوه قضاییه بر فرض صداقت در مبارزه با فساد وجود دارد، نگاه فردی به فساد و محاکمه فرد فاسد است.
ساختارهای فسادزا موجب می شوند تا گروههایی سازمان یافته از خلأهای قانونی و یا قانونهای قابل تفسیرهای مختلف و یا متضاد سوء استفاده کرده و با بهره گیری از شبکه ارتباطی اقدام به فساد کنند. از این رو علاوه بر مبارزه با خاطیان باید به سازوکار شکل گیری فساد توجه شود تا مجاری ورودی آن بسته شود. به تعبیر نورث در برخی از اقتصادها، افشای فسادها با رویکرد تسویه حساب و با هدف حذف گروه دیگر و یا کاهش نفوذ آنان صورت می گیرد. از این رو با پدیده افشاگری در برابر افشاگری مواجه می شویم. به هر روی فقدان رویکرد ساختاری به فساد، موجب تکرار آن به همان روشهای سابق می شود زیرا منافذی که موجب فساد شده بودند هنوز پا بر جا بوده و فقط فرد خاطی محاکمه شده است. از این رو هر پرونده فساد اعم از بابک زنجانی، طبری، مورد چای یک مورد مطالعاتی جدید در عرصه اقتصاد فساد باید تلقی شود.
امروز در کشور ما فساد سیستماتیک رخ داده است. گاه به اشتباه فساد سیستماتیک را به معنای فاسد بودن همه مقامات حکومتی تلقی می کنند و از این نظر در برابر این اصطلاح درست، مقاومت می شود در حالیکه منظور از آن این است که سازوکارهای معیوب در ساختار سیاسی و اقتصادی وجود دارد و خود اصلاحی نیز در آن دیده نمیشود. فساد سیستماتیک سه نشانه دارد. اول؛ تکرار دائمی یک مشکل، دوم؛ جابجایی دائمی مشکل از جایی به جای دیگر یا از زمانی به زمان دیگر، سوم؛ بروز مشکل در کل سیستم بدون مشاهده آن در تک تک افراد.
امروزه دلسوزان واقعی نظام باید به عمق فساد در کشور توجه کنند و برای اصلاح سازوکار شکل گیری فساد تلاش کنند این امر نیازمند دوری از احساسات، دوری از جناح بندی سیاسی، اراده ای جدی همراه با بهره گیری از دانش روز است. یکی از اقدامات فوریو ضروری، برگزاری دادگاه های علنی مفسدان و با حضور خبرنگاران است. طبیعی است این امر صداقت و جدیت قوه قضائیه را در مبارزه با فساد نشان خواهد داد.