شناسهٔ خبر: 63063053 - سرویس سیاسی
منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

فتحی شقاقی و افشای یک غوغای ساختگی؛ چرا نسبت فرقه‌گرایی به جنبش جهاد اسلامی فلسطین نمی‌چسبد؟

انتشار کلیپی تقطیع شده از سخنان «زیاد نخاله» دبیر کل جهاد اسلامی فلسطین در فضای مجازی توسط برخی چهره‌ها، این شائبه را برای بینندگان این کلیپ به وجود می‌آورد که گویی او در صحبت‌هایش به نفی تشیع پرداخته است.

صاحب‌خبر -

دیدن اصل گفت‌وگو به خصوص پیش و پس از ایراد این جملات، به وضوح نشان می‌داد زیاد نَخاله در این مصاحبه بر هم‌گرایی سیاسی و دینی با ایران تأکید می‌کند و از طرفی به شبهه وابستگی به ایران و شیعی بودن پاسخ می‌دهد.

انتشار این کلیپ سبب شد تا افرادی همچون حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی مسائلی، پژوهشگر دینی حوزه تقریب نیز با نوشتن یادداشت نسبت به آن واکنش نشان دهد. «مسائلی» تقطیع دیدگاه‌های دبیرکل جهاد اسلامی فلسطین در راستای اختلاف‌افکنی میان مسلمانان را در حالی دانست که شهید دکتر فتحی شقاقی، مؤسس این گروه مبارز فلسطینی، با رویکردی وحدت‌گرا و در دفاع از انقلاب اسلامی ایران، از تشیع در برابر تندروی‌های برخی از اهل سنت ایستادگی می‌کرد. در نظر او، اتخاذ این رویکرد توسط شقاقی و پیروانش سبب شده بود این گروه به داشتن تفکرات شیعی متهم شده و حتی زیرمجموعه‌ای از سپاه قدس تلقی شوند. به تعبیری، این سخنان زیاد نخاله که بعدها تقطیع شد، پاسخی به این جنس اتهامات و شبهات بود. مسائلی نوشت: «در چنین فضایی دبیرکل جهاد اسلامی با این سخنان می‌خواهد شبهه ترویج تشیع را از گروه جهاد اسلامی نفی کند زیرا همان ‌گونه که سُنی شدن یک شیعه در جمع شیعیان بازخورد منفی زیادی دارد، شیعه شدن یک سنی در فلسطینی که قاطبه آن اهل ‌سنت هستند، یک ضد تبلیغ برای گروه جهاد اسلامی است».

انتشار این کلیپ با بهانه اختلاف‌افکنی میان تشیع و اهل سنت در قضیه فلسطین سبب شد تا نگاهی به برخی دیدگاه‌های شهید دکتر عزالدین ابراهیم معروف به «فتحی شقاقی» در همین زمینه داشته باشیم. کتاب‌های «امام خمینی‌ راه‌ حل اصلی و جایگزین» و «شیعه و سنی غوغای ساختگی» به خوبی مواضع مؤسس حرکت جهاد اسلامی فلسطین را در این ارتباط نشان می‌دهد.

اختلاف میان شیعه و سنی؛ آخرین تلاش برای محاصره موج انقلاب اسلامی

شهید فتحی شقاقی در همان مقدمه کتاب «شیعه و سنی غوغای ساختگی»، اختلاف‌افکنی میان شیعه و اهل سنت را یکی از راهبردهای استعمارگران غربی پس از به حاشیه رفتن تمدنشان به موازات پدیدار شدن الگوی تمدنی جدیدی به اسم انقلاب اسلامی معرفی می‌کند. او معتقد است امام خمینی(ره) در برابر این ایده‌ای که می‌خواست در کشاکش قرون، دست اسلام را از قدرت و تأثیر کنار بگذارد، ایستاد و نقش تاریخی اسلام انقلابی را در ملت‌های منطقه زنده کرد. او می‌گوید: «ولی آیا غرب و دست نشاندگانش، انقلاب را به حال خود رها می‌کنند تا در راه خود به پیش رود و با آن مقابله کند و شوکت آن را در هم بشکند؟». شقاقی مقابله غرب پس از ناکامی‌اش در جلوگیری از قدرت گرفتن جریان اسلام‌گرایان انقلابی را در پنج محور نام می‌برد که پنجمین مورد آن «فتنه‌انگیزی میان دو جناح امت اسلامی-سنی و شیعی- به عنوان آخرین تلاش برای محاصره موج انقلاب و جلوگیری از رسیدن آن به مناطق سنی‌نشین... خواه مناطق نفت‌خیز یا آن‌ها که با اسرائیل رودررو هستند» است.

مؤسس حرکت جهاد اسلامی فلسطین با بیان اینکه فتنه اختلاف میان شیعه و اهل سنت، ساخته استعمار برای منزوی کردن و تضعیف ملت‌های مسلمان است، ادامه می‌دهد: «از آنجا که استعمار و دست نشاندگانش، شاهزادگان نفتی و خودکامگان- عروسک‌های خیمه شب بازی- می‌دانند این جبهه به سلاح و قشون نیاز ندارد بلکه به کسی که فتوا بدهد احتیاج دارد، پس بگذار نقش مورد نظر به وسیله عمامه به سرها و ریش‌دارها اجرا شود».

او با اشاره به موفقیت نسبی استعمارگران در پیاده‌سازی این راهبرد ادامه می‌دهد: «بعضی از آن‌ها، حملات شبهه‌انگیز و غافلگیر کننده‌ای بر ضد انقلاب اسلامی شروع کردند. گویی آنان سرانجام کشف کردند! که این انقلاب شیعی است و شیعه یک فرقه گمراه است یا کافر و آیت‌الله خمینی هم که با نشستن روی سجاده‌اش تاج و تخت‌ها را به لرزه درآورد، گمراه و کافر(!) گشته است. صحنه آن جوان مسلمان که یک کتاب سعودی سرشار از مغالطه‌ها و افتراها را در دست دارد در پیش چشمان ما تکرار می‌شود. کتاب را از این مسجد به آن مسجد می‌برد و برای مردم توضیح می‌دهد و به گمراهی‌ها! اشاره می‌کند. این نکته قابل درک است که بعضی از جوانان از روی حسن نیت و به گمان اینکه این کار کاملاً برای خداست، آن را انجام می‌دهند ولی باید توجه کرد که راه به سوی جهنم مالامال از این قبیل نیت‌های ناپاک است».

فتنه‌ای حرام، جنجالی ساختگی

شهید فتحی شقاقی پس از اینکه در مقدمه کتابش، این بحث را غوغای ساختگی استعمارگران می‌نامد، تلاش می‌کند مواضع و نظریات حرکت‌های اسلامی و اندیشمندان مسلمان شیعه و اهل سنت را نسبت به این «فتنه حرام و جنجال ساختگی و تأسفبار» تبیین کند. برای نمونه او به ماجرای ملاقات‌های نواب صفوی با اعضای ارشد «اخوان المسلمین» در مصر اشاره می‌کند که در آن نواب صفوی مشخصاً به ضرورت اتحاد برای اسلام اشاره می‌کند و از ضرورت فراموش کردن هر چیزی به جز جهاد در راه عزت اسلام سخن می‌گوید. تعبیری که شقاقی از نواب صفوی نقل می‌کند این است که «آیا زمان آن فرا نرسیده است که مسلمانان حقایق را درک و شکاف میان شیعه و سنی را رها کنند؟».

نقل استقبال شورانگیز و پرشوق و ذوق اخوان المسلمین از نواب صفوی در قاهره و سپس معرفی او به عنوان عضوی از شهدای اخوان، همه شواهدی است که شهید فتحی شقاقی آن را نشانه‌هایی برای ضرورت هم‌گرایی میان شیعه و سنی در راه برپایی نظامات اجتماعی و سیاسی اسلام ذکر می‌کند. مؤسس حرکت جهاد اسلامی فلسطین با استناد به مواضع قسمتی از حرکت‌ها و رهبری‌های اسلامی سنی در ضرورت پرهیز از فرقه‌گرایی، بارها به سخنان امام خمینی(ره) نیز ارجاع می‌دهد و به فتوای ایشان اشاره می‌کند که «ایجاد اختلاف میان مسلمانان با عنوان شیعه و سنی، به معنی همکاری با کفر و دشمنی با اسلام و مسلمانان است و روی همین اصل، این اختلافات حرام است و باید با آن مبارزه کرد».