استاد دانشگاه که بعد از قتل خواهرش با پوشیدن لباس زنانه، جسد وی را در حاشیه خیابانی در پایتخت رها کرده بود با اعلام گذشت از سوی مادرش به سه سال حبس محکوم شد.
به گزارش جوان، ۲۳ مرداد‌ماه امسال مأموران کلانتری ۱۰۳ گاندی، جسد زن جوانی را در حاشیه خیابان میرداماد کشف کردند که جراحت‌­هایی روی سر و صورت آن نمایان بود. جسد به دستور قضایی به پزشکی قانونی فرستاده شد و مأموران در آغاز تحقیقات با بررسی دوربین­‌های مداربسته دریافتند چند روز قبل زن جوانی جسد را از صندوق عقب یک خودروی پژو ۲۰۶ در حاشیه خیابان رها کرده و گریخته است.
با استعلام پلاک خودرو، مالک که زنی ۴۵ ساله به نام افسانه بود شناسایی شد، اما مشخص شد او چند روزی است که ناپدید شده است. با به دست آمدن این اطلاعات و گزارش پزشکی قانونی که اعلام کرده بود افسانه بر اثر فشار بر عناصر حیاتی گردنش کشته شده است، خانواده او مورد تحقیق قرار گرفت. برادر آن زن گفت: «خواهرم مجرد بود و یک سگ خانگی داشت. روزی از پارک برگشت که دیدیم سروصورتش زخمی است. دلیلش را پرسیدیم، گفت مردی قصد داشته سگ او را بدزدد، اما او مقاومت کرده و آن مرد به شدت کتکش زده است.» او درباره ناپدید شدن خواهرش گفت: «افسانه بعد از بهبود نسبی از خانه بیرون رفت، اما دیگر بازنگشت. فکر کردیم مسافرت رفته باشد تا اینکه پلیس خبر فوت او را داد.»
با ثبت این اظهارات، مأموران در روند بررسی‌ها دریافتند فردی که جسد را حمل می‌کرده، زن نبوده، بلکه برادر افسانه بوده که با پوشیدن لباس زنانه قصد گمراه کردن پلیس را داشته است. به این ترتیب رامتین که استاد دانشگاه بود بار دیگر تحت بازجویی قرار گرفت و سرانجام به قتل خواهرش اعتراف کرد.
با اقرار‌های متهم، وی راهی زندان شد و پرونده با اعلام گذشت از سوی مادر مقتول از جنبه عمومی جرم به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. ابتدای جلسه مادر مقتول گفت از پسرش شکایتی ندارد و اعلام گذشت کرد. سپس متهم در دفاع از خود گفت: «خواهرم مجرد بود و مدام با دوستانش ارتباط داشت، ولی دوستانش افراد خوبی نبودند، به همین خاطر ما مخالف این رفت‌و‌آمد‌ها بودیم، اما خواهرم حرف‌شنوی نداشت. او وقتی در خانه بود صدای موسیقی را بلند می‌کرد، به همین دلیل همسایه‌ها همیشه شکایت داشتند. صحبت با افسانه بی‌فایده بود تا فهمیدم مرد غریبه‌ای از او عکس و فیلم تهیه کرده و قصد اخاذی دارد.»
متهم در خصوص قتل گفت: «آخرین بار فهمیدم خواهرم می‌خواهد به یک میهمانی برود. مانع رفتنش شدم که کار به درگیری کشید. من خیلی عصبانی بودم، به همین دلیل به اتاقش رفتم و در حالی که خواب بود حوله‌ای روی صورتش انداختم و او را خفه کردم. سپس لباس‌هایش را پوشیدم و جسد را به صندوق ماشین منتقل و آن را در حاشیه خیابان رها کردم.» در پایان هیئت قضایی با توجه به مدارک موجود در پرونده و رضایت اولیای دم وارد شور شد و متهم را با احتساب روز‌های بازداشت به سه سال حبس محکوم کرد.