به گزارش مشرق، محسن رهامی، روحانی و حقوقخوانده اصلاحطلب، مجوز قتل و ضرب و جرح افراد به دست افراد معترض و تظاهرکنندگان را صادر کرد و گفت برخی اعمال که در شرایط عادی جایز نیستند، ممکن است در زمان اعتراضات و تظاهرات جایز باشد. به نظر میرسد اصلاحطلبان از مرحله دفاع تلویحی از ایجاد آشوب و انجام خشونتهای فیزیکی گذشتهاند و به تئوریزه کردن رسمی خشونت به نفع براندازان رسیدهاند.
رهامی در گفتوگویی با خبرگزاری ایلنا در مورد برخورد قضایی با عوامل آشوب و اغتشاش در کشور گفته که «در خصوص دستگیرشدگان حوادث اخیر، بهویژه جوانان و نوجوانانی که برای اعتراض به اوضاع اقتصادی و وضعیت معیشتی و بیکاری و نحوه اداره امور کشور و امثال آنها، به خیابان آمده و تظاهرات برپا کرده و شعار دادهاند، یا مثلاً سطل زبالهای را آتش زده یا تابلو راهنمایی را تخریب کردهاند، به لحاظ مبانی فقهی و حقوقی، بههیچ وجه عنوان محارب و اغتشاشگر یا بغات صدق نمیکند، زیرا قصد این افراد مقابله با نظام اسلامی یا ایجاد رعب و وحشت عمومی نبوده، بلکه قصد آنها رساندن صدای اعتراض خود به مسئولان بوده است.»
اول آنکه معترضان مذکور در اعتراض به قانون حجاب و پوشش به خیابان آمدند و دلیل آن بیکاری و گرانی نبود. دوم آنکه در موضوع ایجاد رعب و وحشت عمومی، نیاز به نیت فرد نیست و صرف ایجاد کفایت میکند.
جالب آنکه در اینجا رهامی میگوید تخریب و آتش زدن اموال عمومی دلیل محاربه نیست و در ادامه انجام قتل در تظاهرات را هم دلیلی برای صدق عنوان محاربه نمیداند و آن را مجاز میشمارد. او با اشاره به وظیفه دولت برای فراهم کردن زمینههای اعتراض قانونی گفته «اگر فردی در حین تظاهرات، خدایی نکرده مرتکب قتل و ضرب و جرح کسی هم شده باشد، تنها از بعد حقالناسی با مطالبه اولیای دم و صاحبان حق میتوان نسبت به مجازات آنها اقدام کرد و اولیای دم میتوانند مثلاً تقاضای قصاص یا دیه کنند، ولی حاکمیت نمیتواند این افراد را از مصادیق محاربهای که در آیه ۳۳ سوره مائده آمده است، تلقی کند و حکم محارب نسبت به آنها صادر کند، فقهای ما اصطلاحی در این خصوص دارند؛ یجوز فیه مالا یجوز فی غیره . به این معنا که برخی اعمال که در شرایط عادی جایز نیستند، ممکن است در زمان اعتراضات و تظاهرات جایز باشد، این موضوع در سایر کشورها هم مرسوم است و هیچگاه این افراد را بهعنوان محارب، اغتشاشگر و عوامل بیگانه تلقی نمیکنند. »
توجه کنیم؛ دولت وظیفه دارد زمینه اعتراضات را فراهم کند، معترضان هم مجاز هستند آب بکشند! یعنی از سویی به دولت گفته میشود اجازه تجمع و تظاهرات بدهد و از سویی به معترض مجوز میدهد در همین اعتراضات آدم هم بکشد!
نکته دیگر آنکه او میگوید قتل افراد در تظاهرات فقط حقالناس است و حکومت حق ورود ندارد؛ در حالی که وقتی تظاهر کننده، نیروی حکومتی را به قتل میرساند یا مورد ضرب و شتم قرار میدهد، نمیشود به حکومت گفت تو دخالت نکن و موضوع فقط حقالناس است! نیروی فراجا یا سپاه یا بسیج، نیروی حافظ امنیت و مأمور است، نمیشود نسبت به تعرض به او بی تفاوت بود. این یک اصل حقوقی در همه جای دنیاست و محسن رهامی بعید است نداند و غافل باشد. کجای دنیا تعرض به جسم و جان مأمور تأمین امنیت بی مجازات است؟! اغتشاش و قتل در خیابان، مسئله شخصی و برخورد با اشخاص نیست که قاتل احتمالی فقط حقالناس گردنش باشد.
تئوریزه کردن خشونت خطر بزرگی است و همان مسیر سوریهسازی ایران است. اگر آن جوان فریب خورده است و تحت تأثیر جو سلبریتیهای خارج نشین و رسانههای فارسی زبان غربی قرار گرفته، امثال محسن رهامی در آرامش و با صبر و تأنی و تأمل وارد بحث شده و از خشونت و توحش عریان دفاع میکنند. باید دید سخنان رهامی با چه موجی از محکومیت از سوی رسانهها روبهرو میشود. آیا آنهایی که به کوچکترین اشتباه ائمه جمعه و حامیان و منصوبان نظام ایراد میگیرند، اینجا هم موضع خواهند گرفت؟
جالب آنکه همین اصلاحطلبان که در برابر جانی و قاتل اینگونه لطیف میشوند، اگر یک نفر از مردم در سخنرانیشان علیه آنها شعار دهد، او را نیروی خودسر و لباس شخصی دانسته و چنان جنجال راه میاندازند که همه جهان به تماشای هیاهویشان برخیزند!
منبع: روزنامه جوان