به گزارش مشرق، وزارت خارجه آمریکا روز جمعه از بازگشت بخشی از معافیتهای تحریمی برنامه هستهای ایران خبر داد. این معافیتهای مربوط به نیروگاه هستهای بوشهر ایران، نیروگاه آب سنگین اراک و راکتور تحقیقاتی تهران که در می ۲۰۲۰ توسط مایک پمپئو، وزیر خارجه سابق آمریکا لغو شده بودند.
وزارت خارجه آمریکا اعلام کرد که معافیت تحریمی در راستای خدمت به منافع ایالات متحده در منع اشاعه و ایمنی و محدود کردن فعالیتهای هستهای ایران طراحی شده است.
ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در توضیح این رخداد گفت: «ما دقیقاً همان کاری را کردیم که دولت قبلی کرد؛ به شرکای بینالمللی خود اجازه می دهیم به خطرهای فزاینده مرتبط با عدم اشاعه و ایمنی هستهای در ایران رسیدگی کنند در عین حال، تا زمانی که تهران به تعهدات خود در قالب برجام بازنگردد، معافیت تحریمی به ایران ارائه نکرده و نخواهیم کرد.»
در همین حال، رسانههای غربی با تیترهای پرطمطراق سعی کردند این بازگشت معافیت تحریمی را برجسته کرده و آن را به عنوان حسن نیت آمریکا در بحبوحه مذاکرات بفروشند. اما این اقدام دولت آمریکا، به لحاظ کارکردی، درد را از تحریمهای وضع شده علیه ایران دوا نمیکند.
معافیتهای پیش گفته، علی الارض فاقد هر گونه آثار و مزایای اقتصادی برای ایران هستند و نمیتوان از آنها به عنوان سیگنال حسن نیت آمریکا یاد کرد. چرا که اگر آمریکا به دنبال کاهش تحریمها و تخفیف فشار حداکثری بود، بایستی بخشی از تحریمهای اقتصادی ایران را رفع میکرد تا ایران بتواند به منابع خود دسترسی داشته باشد. نه اینکه چند ژست نمادین در حوزه مربوط به تحریمها هستهای بگیرد. دولت باید در اوج بحران کرونا، حتی مانع دسترسی ایران به منابع مالی خود در خارج از کشور بوده است. حوزههای مربوط به نیازهای دارویی و واکسن نیز، مستثنی از این سیاست واشنگتن نبودهاند.
حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان در پاسخ به پرسشی درباره این اقدام آمریکا گفت:«ما به طرف آمریکایی که از طریق واسطههایی این روزها پیامهایی را منتقل میکند به صراحت گفتیم باید حسننیت خودشان را در عمل نشان بدهند. حسننیت در عمل از نظر ما این است که روی زمین اتفاق ملموسی رخ دهد و رفع بخشی از تحریمها به معنای عینی و واقعی میتواند ترجمان حسن نیت آمریکاییها باشد که از آن صحبت میکند، آنچه که بر روی کاغذ رخ میدهد خوب است اما کافی نیست.»
علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان نیز در واکنش به این موضوع در توییتی نوشت: «انتفاع اقتصادی واقعی، موثر و قابل راستیآزمایی ایران، شرط لازم برای شکلگیری توافق است. نمایش رفع تحریم اقدامی سازنده تلقی نمیشود.»
از طرفی دیگر، این معافیتها بالعکس مربوط به حوزههای نگرانی و دغدغههای آمریکاییها و اروپاییها میشوند. غرب که از پیشرفت برنامه هستهای ایران ناخرسند است، به زعم وزارت خارجه آمریکا، این معافیتها را نه با هدف ایجاد گشایش برای ایران، بلکه با هدف محدود کردن برنامه هستهای ایران بازگردانده است. بنابراین، سخن گفتن از معافیت تحریمی برای برنامه هستهای ایران، در واقع نمونه همان مثل معروف «روغن سوخته را نذر امامزاده کردن» است.
صرفنظر از نکات فوق، اگر بخواهیم به این موضوع از زاویهای غیراقتصادی و حتی مستقل از آثار فنی قابل تامل آن نگاه کنیم، باز آمریکاییها کار دندانگیری را انجام ندادهاند. تا کنون آمار و ارقامی متفاوتی از تعداد تحریمهای پسابرجامی ارائه شدهاند. یکی از آمارهای ارائه شده عددی حدود ۱۷۰۰ تحریم پسابرجامی علیه ایران را نشان میدهد. از این منظر نیز، اقدام آمریکاییها وزن چندانی در حوزه رفع تحریمی برای ایران ندارد، و به مانند سوزنی در انبار کاه تحریمهای آمریکا میماند.
بنظر میرسد آمریکا، با پیوست رسانهای که اقدام فوق را تکمیل میکند، به دنبال زدن دو نشان با یک تیر هستند. اول اینکه زمینههای توسعه برنامه هستهای ایران را کاهش دهند. دوم اینکه، در آستانه بازگشت به وین، آمریکاییها با این حرکت مصنوعی به دنبال گرفتن ژست «حسننیت» هستند، تا تیم مذاکره کننده ایرانی را تحت فشار قرار داده و آن را مجبور به انعطاف بیشتر کنند. به بیانی سادهتر، آمریکا با این کار، هم به دنبال تامین منافع فنی خود بوده و هم اینکه در آستانه ازسرگیری مذاکرات برای خود اهرمسازی رسانهای و روانی میکند.
علاوه بر این، آمریکا با اعلام خبر معافیتهای تحریمی، احتمالا به دنبال احصای تاثیر روانی و نه عملی آن است، تا اینکه اقتصاد داخلی ایران را در برههای که نیاز به تصمیمگیری سیاسی است، تحت الشعاع قرار دهد. واشنگتن با این اقدام، بیش از آنکه به دنبال مخابره کردن سیگنال مثبت باشد، به دنبال ایجاد فضای کاذب قطعیت توافق است، تا بازار و مولفهای اقتصادی نظیر نرخ ارز از آن متاثر شوند. یکی از سناریوها میتواند این باشد که، آمریکا و مقامات غربی به محض ازسرگیری مذاکرات وین، اظهارات منفی ایراد کرده و ایران را در دوراهی تصمیمگیری در وین قرار دهند. این اقدام میتواند بازار را دچار شوک کرده، و با هدف تغییر محاسبات تهران، دولت ایران را تحت فشار قرار دهد.
از زاویه سیاسی، این اقدام می تواند هدف ایجاد افتراق و دوقطبی در بین جریانهای سیاسی در داخل ایران را دنبال کند. با این توضیح که عدهای آن را حسن نیت آمریکا ترجمه کنند، و عدهای نقطه مقابل آن را قلمداد کنند. بنابراین، اقدام اخیر دولت آمریکا، بیش از آنچه که در ظاهر مینماید پیچیده است. چرا که گذشته به ما میگوید که آمریکاییها در مقاطع حساس، به جای گشایش، از اهرمهای فشار متنوع استفاده میکنند. چنین شرایطی نیازمند هشیاری گروه های و نخبگان سیاسی را میطلبد تا فریب بازی چند لایه و چند سطحی آمریکا را نخورده و از روی سادگی، آن را نشانه حسن نیت دولتی ندانند که حتی در میانه مرگو میرهای کرونایی، دارو و واکسن را از یک ملت ۸۰ و چند میلیونی دریغ کرد. دم خروس فشار حداکثری، باور حسن نیت آمریکا را، آن هم در چنین مقطع حساس، بسیار سخت و ناممکن میکند.