محمدعلی رامین، مشاور مطبوعاتی محمود احمدی نژاد در گفتگویی تفصیلی به بیان نکاتی درباره انتخابات ۱۴۰۰، عدم احتمال حضور احمدی نژاد در انتخابات و....پرداخته است.
مشروح گفتوگو را در ادامه میخوانید.
به صورت کلی صحنه آرایی جناحها و جریانات سیاسی را در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ چگونه میبینید؟
اینبار متفاوتترین صحنه انتخابات ریاست جمهوری در ایران رقم خواهد خورد که چند ویژگی منحصر به فرد دارد؛ اول این که حاکمیت نگرش لیبرالی و گرایش به غرب، تجربه هشت ساله سنگین و تلخی را بر ملت ایران تحمیل کرد و هیچ تدبیری از عقلانیت سیاسی و امیدی به آینده اجتماعی را برای جریان غربگرا باقی نگذاشته است.
دوم، این جریان هیچ برنامه و هیچ نامزد مناسبی برای ادامه سیاست غربگرایانه خود ندارد.
سوم، در عین حال جریان موسوم به «اصلاحطلب»، تاکنون نشان داده که اصولاً اهل اصلاح روش و منش خویش نیست و دنبال جبران اشتباهات خودش نمیرود؛ بنابراین حرفی تازه یا نیرویی آماده کارزار انتخاباتی را فعلا در اختیار ندارد.
با فرض بر عقلانیت، احمدی نژاد در این دوره شخصا داوطلب نخواهد شد
زمزمههایی از طرف محمود احمدی نژاد برای ورود به انتخابات شنیده میشود. به نظر شما آیا احمدی نژاد به صورت مستقیم وارد انتخابات میشود یا شخصی را برای حضور معرفی میکند؟
اگر فرض را بر رفتار عقلانی او قرار داده و با عبرت پذیری از تجربه تلخ سال ۱۳۹۶ تصمیمات او را ارزیابی کنیم، قطعاً شخصاً داوطلب نخواهد شد، اما افراد زیادی هستند که او میتواند مورد حمایت خود قرار دهد و نقش آفرین باشد
تفاوت احمدی نژاد ۸۴ با احمدی نژاد ۱۴۰۰ چیست؟
ظاهراً ۱۶ سال پیرتر و به تبع آن با تجربهتر شده است؛ اما فراتر از ظاهر، از منظر اندیشه و انگیزه، شباهت زیادی نمیبینم.
از اعضای کابینه دولت نهم و دهم خبر دارید؟ آیا کسی از وزرا هست که در حال آمادگی برای حضور در انتخابات باشد؟
از همکاران فرهیخته و مومن و انقلابی که در حقیقت هر کدام «لوکوموتیو» قطار سریع السیر دولتهای نهم و دهم بودند، دوستان زیادی مشغول برنامه ریزی جمعی و فعالیت تئوریک برای تشکیل یک دولت آرمانی اسلامی هستند؛ یعنی هم کارهای فکری و نظری عالمانهای در حال انجام است و هم از نظر آمادگی برای ورود در انتخاباتی جدی و سازنده، افرادی خودشان را مهیا میکنند.
جبهه پایداری از لاک انزوا طلبی اجتماعی خارج شود
نقش جبهه پایداری را در پیشبرد اهداف جریان انقلابی چطور میدانید؟
اگر این دوستان از لاک «انزواطلبی اجتماعی» خارج بشوند و پشتوانه عظیم شخصیتی ممتاز مثل مرحوم آیتالله علامه مصباح یزدی را به درستی مورد بهره برداری قرار دهند و فعالیت جمعی خود را صرفا به لابیگری سیاسی محدود نکنند، وزنه ارزشمندی برای پیشبرد اهداف مردمی و آرمانهای انقلابی خواهند بود.
جناح مقابل یا همان اصلاح طلبان را چطور ارزیابی میکنید؟
مدعیان پیروی از خط امام خمینی (ره) در سی و دو سال گذشته به مرور اما بسیار آشکار، دچار «دگردیسی» فکری و رفتاری شده و غالباً هر چه در توان داشته اند برای حذف اندیشه و انگیزه الهی امام خمینی از مملکت اسلامی ایران تلاش کرده اند و امروز بعضی از همین مدعیان، فاصله کمی با «ضدانقلاب» دارند؛ اگر توبهکارانی صادق در میان آنها پرچمدار شوند، شاید ادامه حیات سیاسی این مجموعه در انتخابات آینده، با همه ظلمهایی که به کشور و مردم و انقلاب و نظام اسلامی کرده اند، همچنان به عنوان یک گروه اقلیت اثرگذار تثبیت بشود.
هیچ فرد عاقلی را نمیشناسم که حاضر به ائتلاف سیاسی با احمدی نژاد باشد
اخیرا خبری مبنی بر تشکیل دولت ائتلافی اصلاح طلبان با احمدی نژاد منتشر شده یا زمزمههایی در این خصوص پخش شده؛ نظر شما درباره این ائتلاف چیست و به نظر شما چقدر میتواند موفق باشد؟
من هیچ عاقلی را نمیشناسم که حاضر به ائتلاف سیاسی با احمدی نژاد باشد. از طرف دیگر اصلاح طلبان از منظر سیاسی دشمنان ذاتی احمدی نژاد هستند؛ خاستگاه اجتماعی آنها نیز کاملاً مختلف است و موقعیت سیاسی هر دو طرف هم بحرانی است؛ مگر آن که به قصد تخریب و ناسازگاری با مصالح عمومی بخواهند «توطئه مشترکی» را دنبال کنند؛ که بعید میدانم چنین حماقتی شکل بگیرد.
نظرتان درباره این چند کلمه چیست؟
محمود احمدی نژاد
انسانی که استعدادهایش بسیار فراتر از ظرفیت وجودی او بود و هنگامی که اوج گرفت، بجای ادامه پرواز، خودش را باخت و سقوط کرد.
سعید جلیلی
شخصیتی ولایتمدار و فوق العاده مقاوم در برابر بیگانگان، اما بدون انگیزه برای جلب و جذب نیروهای انقلابی در داخل.
حمید بقایی و اسفندیار رحیم مشایی
افرادی که زائده احمدی نژاد شدند و سقوطش را تسریع و تصریح کردند.
شورای ائتلاف اصولگرایان
مجموعهای درهم از انقلابیون و محافظه کاران که هر بار با یک نام جدید، اما اغراض قدیمی، به حذف یک دیگر میاندیشند و در آخر همواره بازیچه پدرخواندهها قرار میگیرند.
انتخابات ۱۴۰۰
انتخاباتی «اخلاقی و عقلانی» که از منظر کیفی «برنامه محور» و از منظر نیروهای انسانی «فداکار و منسجم و پر نشاط» و از جهت انگیزه ها، «پیشران گام دوم انقلاب اسلامی» در مطلع قرن پانزدهم هجری شمسی خواهد بود؛ ان شاءالله.