شناسهٔ خبر: 4324056 - سرویس اجتماعی
منبع: تابناک | لینک خبر

روز به روز با نوروز؛ (۱۰)؛

امسال «سیزده‌به‌در» را باستانی تر تجربه کنید!

مدت هاست نگرانی از خرابی‌های گسترده طبیعت در سیزدهمین روز فروردین، موجب شده که این روز بهاری در تقویم رسمی کشورمان به نام طبیعت سند زده شده و کار ارشاد مردم به حمایت از این نعمات الهی تا آنجا بالا بگیرد که فارغ از عاملِ انگیزشی که میلیون‌ها نفر از مردمان را در این روز به دشت و صحرا می‌کشاند، به نوعی با واژه «سیزده‌به‌در» نزاعی شکل بگیرد که عاقبت آن نه پاسداشت طبیعت است و نه زنده نگه داشتن یک جشن چند هزار ساله!

صاحب‌خبر -
هرچند سیزده‌به‌در امسال به شکلی رقم خورده که این ایستگاه آخر نوروزی در نقطه پایان تعطیلی‌های طولانی قرار نگرفته است، کارکرد این روز از دیرباز به گونه‌ای است که فردای آن با آغاز فصل کار معنا می‌شده و از این دید، چه بسا بد نباشد کمی در فلسفه شکل گیری آن غور نموده و برای شروع فصل کاری جدید، این فرصت باستانی را غنیمت بشمریم.

به گزارش «تابناک»،‌‌ همان گونه که پیشینه جشن نوروز را به زمان حکومت جمشید مرتبط می‌دانند، درباره سیزده‌به‌در هم روایت هست که: «... جمشید، شاه پیشدادی، روز سیزده نوروز را در صحرای سبز و خرم خیمه و خرگاه بر پا می‌کند و بارعام می‌دهد و چندین سال پیاپی این کار را انجام می‌دهد که در نتیجه این مراسم در ایران زمین به صورت سنت و آیین درمی‌آید و ایرانیان از آن پس سیزده‌به‌در را بیرون از خانه در کنار چشمه سار‌ها و دامن طبیعت برگزار می‌کنند».

البته این روایت چندان از دید کار‌شناسان پذیرش نیست، زیرا اصولا سخن گفتن از «پیشدادیان» چندان بر مبنای اسناد نبوده و به تبع آن نمی‌توان شکل گیری آیینی تا این اندازه فراگیر را به اسطوره و یا حتی وهم و خیال مرتبط دانست.

آنچه واضح است، سیزده‌به‌در جشنی است که در انتهای نوروز قرار گرفته و از یک سو حسن ختام جشن‌های متعددی همچون یلدا، چهارشنبه‌سوری و حتی خود نوروز بوده و نوید آغاز فصل کار را می‌دهد و از سوی دیگر، همان‌گونه که از نام آن پیداست، در دامان طبیعت تدارک دیده شده و از این بابت، بسیاری پیام‌ها در خود نهفته دارد.

جشنی متنوع و گوناگون با چهار هزار سال قدمت


دکتر رضا مرادی غیاث آبادی، پژوهشگر و نگارنده کتاب «فرهنگ نامه ایران باستان» قدمت سیزده‌به‌در را دست کم چهار هزار سال دانسته و می‌نویسد: «برای بررسی دیرینگی این جشن، ما با یک خلأ درازمدت در منابع و اسناد مکتوب روبه رو هستیم. از همین روی، برخی پژوهشگران بر این گمانند که این جشن دیرینگی‌ بیش از یک یا دو سده ندارد. تمامی منابع مکتوبی که به گزارش صریح سیزده‌به‌در (در فروردین یا صفر) پرداخته‌اند، متعلق به عصر قاجاریه هستند، اما دو شاهد دیگر نشان‌دهنده دیرینگی بسیار این جشن است؛

یکی آیین‌های بسیار گسترش‌یافته و متنوع و گوناگون سیزده‌به‌در است که بر پایه قواعد مردم‌شناسانه و فرهنگ عامه، هر چقدر دامنه گسترش باوری فراختر و شیوه‌های برگزاری آن متفاوت‌تر باشد، نشان‌دهنده دیرینگی بیشتر آن است.

دیگری، مراسم مشابهی است که به موجب کتیبه‌های باستانی سومری و بابلی (اکدی) از آن آگاهی داریم. به موجب این گزارش‌های مکتوب، آیین‌های سال نو در سومر با نام «زَگموگ» و در بابل با نام «اَکیتو»، دوازده روز به درازا می‌کشیده و در روز سیزدهم جشنی در آغوش طبیعت می‌آراسته‌اند. بدین ترتیب تصور می‌شود که سیزده‌به‌در دارای سابقه‌ای دست‌کم چهارهزار ساله است».

آیا سیزده‌به‌در برگرفته از نحسی یک عدد است؟


البته هر یک از این دو گزاره به تنهایی برای رد کردن ادعایی که‌ گاه سیزده‌به‌در را ناشی از نحس دانستن عدد سیزده معرفی می‌کنند، کافی به نظر می‌رسد؛ اما اگر بدانیم این عدد از دید نیاکانمان خجسته بوده است، قطعا آمیختگی آن با نحسی در باور برخی برایمان جای سؤال خواهد داشت.

غیاث آبادی معتقد است: «در باورهای ایرانی هر یک از روزهای ماه خورشیدی از آنِ یکی از ایزدان و مینویان است و تمامی روزهای سال خجسته و فرخنده هستند. نحس بودن عدد سیزده، ارتباطی با فرهنگ ایرانی ندارد و متعلق به جوامع غربی و اروپایی است و پس از آشنایی و گسترش روابط ایرانیان با اروپاییان از عصر صفوی به بعد، به ایران راه یافته است.

از سوی دیگر، عدد سیزده در نزد ایرانیان و جوامع کهن، به خاطر خاصیت بخش‌ناپذیری آن، عددی «بد قلق» دانسته می‌شده، اما انتخاب سیزده برای این جشن ایرانیان، نه به دلیل نحس بودن آن، بلکه از آن روی است که روز سیزدهم هر ماه خورشیدی در گاهشماری‌های ایرانی از آن ایزد «تیشتَر»، ایزد آورنده باران و سال خوب، است. ایرانیان این روز را برای خجستگی بسیار آن انتخاب کرده‌اند و اینکه در برخی نواحی نیز که سیزده‌بدر را در روز چهارشنبه برگزار می‌کنند هم به همین سبب بوده است. چرا که روز چهارشنبه‌ در ایران باستان با نام «تیشتَر شید» شناخته می‌شده و در نتیجه پیوندی میان چهارشنبه و روز سیزدهم وجود دارد».

 «سیزده‌به‌در» امروزی چه شباهتی با آیین باستانی این جشن دارد؟


اکنون که کوتاه پیشینه جشنی را که پیش روی داریم، مرور کرده و خرافه‌هایی که‌ گاه آن را در بر می‌گیرد، شناخته‌ایم، بد نیست کمی به این نکته بیندیشیم که سیزده‌به‌در امروزی ما چه شباهتی با جشن باستانی توصیف شده دارد؟ طبیعت نشینی (بخوانید پیک نیک!) امروز کجا و بازی‌های گروهی، ترانه‌ها و رقص‌های دسته‌جمعی، گردآوری گیاهان صحرایی، خوراک‌پزی‌های عمومی، سوارکاری، نمایش‌های شاد، هماوردجویی‌های جوانان و آب‌پاشی و آب‌بازی ـ که این آخری در میان «پارسیوان» ‌های پاکستان سخت رایج است ـ و ... کجا؟!

اما فارغ از این قیاس‌ها، بد نیست لختی به این نکته بیندیشیم که سیزده‌به‌درِ پیشینیان ما، روزی برای ستایش تیش‌تر، برای طلب باران فراوان در سال پیش رو، برای گرامیداشت و پاکیزگی طبیعت و زیست‌بوم مقدس آنان بوده است؛ در حالی‌که امروزه بیشتر به روز ویرانی و تباهی طبیعت شباهت یافته است؛ روزی که نه تنها آیین و رسوم همراه آن به مروز زمان ـ و لابد به سبب کوتاهی پدران و مادرانمان ـ رنگ باخته و به فراموشی گراییده‌اند، بلکه اینقدر از فلسفه وجودی‌اش دور مانده که برخی مان ترجیح می‌دهیم به جای سیزده‌به‌در، آن را «روز طبیعت» بنامیم؛ انگار نه انگار که می‌شود هر روز را روز طبیعت نامید؛ اما قطعا یلدا، نوروز، سیزده‌به‌در و... تنها یک بار در سال تکرار می‌شوند.

اینجاست که جای خالی حکایتِ پشت این جشن باستانی به شدت احساس شده و البته راه خلاصی از آن هم چیزی نیست جز بازگشت به اصل سیزده‌به‌در؛ به عبارتی بهتر، نه انبوه فیلم‌های سینمایی که در این روز از رسانه ملی پخش می‌شوند و نه توصیه‌های مؤکد و البته کلیشه‌ای درباره پاسداشت طبیعت، هیچ یک به آن اندازه که سخن گفتن از یک جشن نیک باستانی مؤثر است، اثرگذار نخواهد بود که اگر غیر از این باشد، نیازی به نام گذاری نخستین تیش‌تر روز سال به نام طبیعت نخواهد بود.

سیزده‌به‌در مبارک!