احسان زیورعالم
با گشایش فضاهای فرهنگی از ابتدای تیرماه، جدالی بر سر درست بودن یا نبودن چنین رویهای شکل گرفت. اینکه فضاهای مسقف تماشاخانهها ممکن است جایی برای تکثیر بیماری کرونا باشد و البته پروتکلی که موجب حذف 50 درصد ظرفیت سالنهای تئاتری میشد، عاملی برای دوری جستن شخصیتهای مهمی تئاتری میشود تا جایی که تماشاخانه ایرانشهر به عنوان مرکز تئاترهای گیشهای با حضور چهرههای شاخص عملاً اقدام به بازگشایی نمیکند و در تئاتر شهر گروههای شاخصی ازجمله آتیلا پسیانی و افسانه ماهیان و حمیدرضا نعیمی از ادامه اجراهای خود سر باز میزنند. شخصیتی چون محمد رحمانیان نیز علناً اعلام میکند که حضور در سالنهای تئاتر بازی کردن با جان هنرمندان است. با این اوصاف تصور میشد انتظار داشتن جشنواره تئاتر فجر امری عبث است. با این حال قادر آشنا، مدیرکل هنرهای نمایشی اصرار ویژهای بر برگزاری جشنواره فجر داشت و نیمنگاهی به تعطیل کردن دیگر جشنوارهها. سمبه پرزور مدیرکل موفق عمل میکند. جشنواره خیابانی مریوان و جشنواره کودک همدان عملاً از دستور کار خارج میشود؛ اما جشنواره عروسکی با مقاومت شخصیتهای شاخصش خواهان برگزاری میشود. هر چند توافق در آرا وجود نداشت.
برخی معتقد بودند با وجود انتشار فراخوان و پیشبرد بخش مهمی از جشنواره نباید جشنواره تعطیل شود و آنچه تاکنون شکل گرفته توانایی برگزاری یک جشواره آبرومند را دارد. اهمیت ماجرا برای گروههای عروسکی آنجاست که بیشتر اجراهای عروسکی جز در جشنواره تهران مبارک فرصت اجرا پیدا نمیکنند. همچنین شخصیتهایی چون مرضیه برومند و بهروز غریبپور به سبب وجوه کاریزماتیک، توانایی کنترل اوضاع و میل دادن قادر آشنا به سمت برگزاری جشنواره را داشتند. گروه دیگری معتقد بودند مصیبت کرونا میتواند یک فرصت باشد برای بخش پژوهش و در نادیده گرفته شدن پژوهشهای تئاتر عروسکی، میتوان دوره هفدهم را دورهای برای چنین جریانی در نظر گرفت. روز یکشنبه اما خبری نسبتاً عجیب آب پاکی را روی دست همگان ریخت. جشنواره عروسکی به صورت مجازی برگزار میشود و برای آن هیچ دبیری نیز تعیین نمیشود. به عبارتی دبیری جشنواره طبق رویه اصلی برعهده گلزار محمدی خواهد بود، هنرمند تئاتری که در فروردینماه سال جاری به سبب بیماری صعبالعلاج درمیگذرد. حالا او با وجود فقدانش، دبیر معنوی یک جشنواره هنری میشود که شاید در نوع خود بیرقیب باشد. اما امور اجرایی جشنواره برعهده مهدی حاجیان است، چهره شناختهشدهای در اداره کل هنرهای نمایشی که عملاً هماهنگی و پیشبرد تمامی جشنوارههای دولتی تئاتر برعهده اوست. اما این وجه مهم ماجرا نیست. مهمترین نکته خبر اداره کل هنرهای نمایشی صریح بودن در شکل برگزاری جشنواره است. در حالی که دبیران جشنوارههایی چون مقاومت و فجر هنوز به صراحت درباره شکل برگزاری جشنوارههای خود – که زودتر از جشنواره عروسکی برگزار میشوند – نظر ندادهاند. حتی حسین مسافرآستانه در گفتگو به خبرگزاری فارس گفته است هنوز فراخوانی برای جشنواره فجر مهیا نشده است.
در متن خبر اداره کل هنرهای نمایشی آمده است «هجدهمین جشنواره بینالمللی نمایش عروسکی تهران- مبارک در اسفندماه سال جاری با بهرهگیری حداکثری از فضای مجازی برگزار خواهد شد.» لفظ حداکثری بدان معناست که هیچ برنامهای برای اجرای زنده وجود ندارد. خبرهایی نیز مبنی بر بدل شدن سایت ایران تئاتر، مرکز رسمی اطلاعرسانی اداره کل هنرهای نمایشی بهزودی به یک بستر VOD یا IPTV برای پخش زنده تئاتر تبدیل میشود. هرچند در این مسیر کار سختی در پیش دارد، چراکه قوانین بالادستی و بهخصوص اختلافنظر میان ساترا و وزارت ارشاد ممکن است گریبانگیر ایران تئاتر هم شود. اما با کنار هم قرار دادن مسائل میتوان دریافت که بهزودی اداره کل هنرهای نمایشی از یک بستر فضای مجازی برای برگزاری آنلاین جشنوارههایش رونمایی خواهد کرد. حتی این امکان هم وجود دارد که مدیران فرهنگی آن را در راستای شعار مشهور «تئاتر برای همه» اعلام کنند.
اما در این مسیر مخالفانی هم وجود دارند، از جمله شخصیتهای شاخص خانه تئاتر که همواره از تئاترهای آنلاین گلایه کرده و آنها را بخشی از تئاتر ندانستهاند. هر چند دبیر یکی از مهمترین رویدادهای آنلاین تئاتری در این همین مدت، محمودرضا رحیمی، سخنگوی هیأتمدیره خانه تئاتر بوده است و چند عضو شاخص خانه تئاتر نیز در این رویدادها در مقام داور ظاهر شدهاند. به نظر میرسد ظاهر امر نشان از آن دارد خانه تئاتر هم نمایندگی مخالفان تئاتر آنلاین را برعهده نمیگیرد و صرفاً شخصیتها هستند که دستشان را مبنی بر توافق یا اختلاف بلند میکنند. با حضور ایرج راد، رئیس هیأتمدیره خانه تئاتر در شورای سیاستگذاری تئاتر فجر، میتوان استنباط کرد سایبری شدن فجر برابر با عقبنشینی چهرههایی چون راد نسبت به تئاتر آنلاین است.
اما چرا تئاتر آنلاین برای فجر اجتنابناپذیر میشود؟ پاسخ مهمش را این روزها در سالنهای تئاتر باید جستجو کرد. اگر دبیر فجر قصد کند در بخش مرور چند نمایش را برای اجرا در بهمنماه برگزیند، چیزی در حدود تعداد انگشتان یک دستش فرصت گزینش دارد. فجری که همواره تلاش میشود مملو از چهرهها باشد و در دوره گذشتهاش حتی شرایط برای جایزه دادن به مشاهیر مهیا شده بود – همانند جایزه خارج عرف به نوید محمدزاده – نمیتواند از وضعیت کنونی پا پس کشد. به عبارتی با آنلاین شدن جشنواره این فرصت برای حسین مسافرآستانه مهیا میکند تا گروههای شاخص را برای اجرا به صورت تلهتئاتر ترغیب کند. فرصتی که شاید منجر به اتفاقات مهمتری نیز شود. از جمله آنکه تلویزیون به عنوان یک بستر پخش برنامههای نمایشی مشتری تولیدات تئاتری شود. در ایام کرونا، بخش مهمی از تولیدات صداوسیما تعطیل میشود و در برنامهسازی اختلالاتی رخ میدهد. هماکنون بخش مهمی از برنامههای زنده تلویزیون کاملاً رنگ و بوی کرونایی دارد. مجریان و مهمانانی با ماسک، در یک کارزار گفتگومحور، بدل به مهمترین برنامههای تولیدی یک سازمان تلویزیونی شده است. این در حالی است که تلویزیون نیازمند برنامههای نمایشی است و تئاتر تا سالیان نه چندان دور بخشی از آنتن تلویزیون به حساب میآمد. حالا برگزاری آنلاین فجر میتواند جای برای ترغیب تلویزیون هم باشد، نهادی که به واسطه مأموریتش در تولید فیلم و سریال، توانایی تأمین بخشی از نیازمندیهای مالی فجر را دارد. به عبارتی فجر و تلویزیون میتوانند دست به یک تهاتر زنند. یکی تهیهکننده میشود و دیگری سفارشدهنده و پخشکننده. اما اینکه تا چه میزان چنین شرایطی عملی است، پاسخی است مبهم. تلویزیون همواره در سالهای اخیر نشان داده میلی به تئاتر ندارد. برای تئاتر هیچ برنامهای ندارد و منتهای همکاریش با تئاتر دعوت از سلبریتیهای تئاتری به تاکشوهای غیرهنری است. در حد چند بازیگر چهره و پرسیدن پرسشهایی که هیچ ربطی به تئاتر ندارد. همین مسأله میتواند موجب یک یأس عمومی شود.
تنها شبکه چهار است که با اتیکت فرهیختگان به تئاتر چراغ سبز نشان داده است که آن هم در مدیریت جدید به نظر اولویتی ندارد. پس میتوان فهمید تئاتر حامی قدرتمندی در سازمان صداوسیما ندارد. کما اینکه جشنواره نقالان علوی را در بهترین حالت در رادیو پخش کردند و این در حالی است که نقالی یک سنت دیداری است نه شنیداری. نتیجه آنکه سایبری شدن جشنواره تئاتر فجر در ظاهر هیجانانگیز، در حاشیه جنجالبرانگیز و در باطن مشقتانگیز است.
تئاتر حداقل از 15 سال پیش تاکنون تنهاترین دوران خود را سپری میکند. مدیریت فرهنگی نگاهی حتی گذرا به آن ندارد و کل ماجرا به یک دیدار وزیر فرهنگ از تالار وحدت – آن هم به سبب قدرت مهدی افضلی در بنیاد رودکی – ختم میشود. با اینکه وزارت فرهنگ مدام تبلیغاتش بر روشن بودن چراغ سالنهاست، شخص وزیر فرهنگ و معاون هنریش مهمان نمایشی نشده و تمایلی به دیدن تئاتر در عصر کرونا ندارند. نتیجه آنکه شرایط امروز بیش از آنکه میل به ایجاد یک امکان داشته باشد، یک بوق پروپاگاندا محور در درون خود دارد. قادر آشنا و حسین مسافرآستانه مسیر سختی را در پیش خواهند داشت و شاید سایبری کردن جشنوارهها در ظاهر یک تله و در باطن مفری برای رسیدن به نوعی آزادی برای تئاتر باشد، هر چند تئاتر آنلاین جای تئاتر واقعی را نخواهد گرفت.