شیوع ویروس کرونا وضعیت زندگی همه ما را مختل و هزینههای گزافی را به ما اعم از مردم و دولت تحمیل کرد. با وجود همه آسیبهایی که ابتلا به ویروس کرونا رقم زده موجب تغییراتی قابل تامل و البته مثبت هم شده است. یکی از این تغییرات مربوط به وضعیت آموزش در کشور است. همه کسانی که اندک آشنایی با آموزش و پرورش داشته باشند، این نکته را تایید میکنند که این وزارتخانه به سختی پذیرای تغییرات است؛ چه در شیوههای آموزشی، چه در کتابهای درسی و چه در خیلی از امور جاری. در اینکه وزارتخانه آموزش و پرورش نهادی حساس است که نگاههای بسیاری به آن دوخته شده و نسبت به عملکرد آن ممکن است توجه به وسواس هم بدل شده باشد هیچ بحثی نیست. خوب یا بد با هر شیوهای که در مواجهه با دانشآموزان فعال است عملا آینده کشور رقم زده میشود. همین آینده کشور رقم زدن، به نوعی بلای جان آموزش و پرورش شده بود و هر تغییری را به راحتی نمیپذیرفت. گویی در یک سازهای از بتنآرمه بخواهید تغییری ایجاد کنید. مدتهاست که تکنولوژی همه عرصهها را درنوردیده و مدتهاست که آموزش و پرورش با ورود تلفن همراه هوشمند و تبلت به کلاسهای درس مشکل داشته است. از سوی دیگر در شرایطی که دانشآموزان کنونی کشور از نسل تکنولوژی هستند و مثل آب خوردن کار با آن را بلدند، معلمان از نسلی دیگرند و عادتهای خاص خود را داشتهاند. حتی شاید بشود گفت که سنتیترند. خود این جدال سنت و مدرنیته از باب تکنولوژی در مدارس جای تامل و دقت داشته است. در چنین شرایطی ویروس کرونا چنان این سازه بتنآرمهای را به تغییر و خانهتکانی واداشت که شاید اگر جریانهای مختلف سیاسی و مدنی میخواستند چنین تغییری ایجاد کنند، سالها باید انرژی صرف میکردند. دستکم آموزش و پرورش در همین دولت یازدهم و دوازدهم قصد راهاندازی «شبکه تعاملی سینا» را داشت که با شکست مواجه شد. اما کرونا و ضرورت دورکاری موجب شد ابتدا به شکل خودجوش معلم و دانشآموز دست به دامن تکنولوژی شوند. پیش از نوروز شاید تجربهای از این تغییر موجب شد دل معلمی باسابقه هم بشکند؛ آنجا که صدای مهربان او وقتی از آنلاین بودن دانشآموزانش جویا میشد بهانه توجه شبکههای اجتماعی و سرگرمی شد. اما همین تجربهها چنان سریع رهی صد ساله پیمودند که ظرف مدت زمانی کوتاه، گویا دو هفته زیرساختی فراهم شد تا شبکه شاد آماده بهرهبرداری قرار گیرد. حالا میلیونها دانشآموز میتوانند از تکنولوژی استفاده کرده و روشهای جدید آموزشی را تجربه کنند، اما بحثی مطرح شد؛ دانشآموزان مناطق کمبرخوردار چه؟ آنها که حتی دیدن کلاسهایشان دل هر ناظری را به درد میآورد. آنها که در این شرایط اقتصادی ممکن است نان شب نداشته باشند چگونه برای فرزندانشان تلفن هوشمند و تبلت بخرند؟ اصلا روستایشان یا شهرشان اینترنت پرسرعت دارد؟ مساله این است که «کرونا» توانست در مدت کوتاهی دولت را وادار کند سیستمی نوین برای آموزش به کار بگیرد. حالا این بستر خود موجب به وجود آمدن مطالبهای برای برخورداری دانشآموزان مناطق کمبرخوردار از امکانات و تکنولوژیهای جدید میشود. چگونه؟ همه ما میدانیم که اگر خیران و فعالان مدنی نباشند در خیلی از مناطق کمبرخوردار کشور، آموزش حتی سقفی برای مستقر شدن دانشآموزان ندارد. بدیهی است در این شرایط مطرح شدن استفاده از تلفن همراه برای دانشآموزانی که بنیه اقتصادی خانوادهشان مناسب نیست، میتواند موجب تبعیض شود.
اما سوی دیگری هم این تغییر دارد. حالا همه ما که تا دیروز به فکر جمع کردن و بسیج امکاناتی برای دانشآموزان بودیم با مطالبه جدید و البته بحقی مواجه میشویم. حالا اگر یک دانشآموز در مناطق کمبرخوردار تلفن همراه هوشمند یا تبلت داشته باشد، میتواند به محتوای آموزشی مدرنی دسترسی پیدا کند که در مدرسهای در منطقه مرفهنشین پایتخت هم در دسترس است. بنابراین خیران و فعالان میتوانند در فرصتی برنامهریزی کرده و کمکهای مردمی را به سوی تهیه تلفن همراه هوشمند برای دانشآموزان مناطق کمبرخوردار یا خانوادههایی با بنیه اقتصادی ضعیف هدایت کنند. شاید باز هم انتقاد کنید مدارس ما با بخاریهای نفتی حادثهساز و نبود ایمنی با کمک خیران ایمن نشد حالا تلفن هوشمند را کجای دلمان بگذاریم. واقعیت این است که کرونا سازه سنتی آموزش در کشور را شکست و از این به بعد با راهاندازی شبکه شاد مطالبههای جدیدی پیش روی ماست که باید برای پاسخ به آنها برنامهریزی کنیم. این بستر جدید مطالبه جدید و عصری جدید در آموزش و آموختن رقم زده است.
۲۳۵۲۳۵