عبدالله ناصری
فعال سیاسی اصلاحطلب و مشاور رئیس دولت اصلاحات
عمر شورای عالی سیاستگذاری با این ساختار و ماهیت و مدیریت هم در شکل و هم در محتوا تمام است. درباره تغییر «مانیفست اصلاحات» برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ من معتقدم چه با کرونا و چه بی کرونا بعد از انتخابات دوم اسفند و حتی قبل از این انتخابات -چنانکه قبلاً هم اعلام کردم- عمر شورای سیاستگذاری با این ساختار و ماهیت و مدیریت تمام شد؛ تأکید میکنم هم در شکل و هم در محتوا کار این شورا تمام است؛ یعنی اگر شکل این مجموعه هم عوض شود، مدیریت و فرم آنهم تغییر کند، شورایی که یک سر آن صادق نوروزی و شکوری راد باشد و سر دیگر آن کواکبیان و حسین کمالی اساساً این ساختار نمیتواند هیچ کاری را پیش ببرد. زیرا آن سری که من هم نسبت به آن انتقاد ضمنی دارم اساساً چیزی بهعنوان مردم و جامعه مدنی و بحرانهای اجتماعی را در نظر ندارد و معتقد است تحت هر شرایطی باید در انتخابات شرکت کرد. اگر امروز اصلاحطلبان بخواهند بدون تحلیل از نحوه مدیریت کرونا، بدون تحلیل از حوادث آبان ماه و همه حوادث سالهای اخیر دوباره وارد عرصه انتخابات ۱۴۰۰ شوند، شرایط بهمراتب بدتری از انتخابات دوم اسفند پیدا خواهند کرد.
واقعیت این است که اصلاحطلبان بخشی از این جامعه هستند و اگر مردم با کرونا و آثار کرونا شاهد اتفاقات خاصی در این یک سال نباشند بهمراتب انتخابات ریاست جمهوری سال آینده کم رونق تر از انتخابات اسفند ۹۹ خواهد بود و این را اصلاحطلبان واقعی درک کردهاند. بنابراین معتقدم اگر چنانچه اصلاحطلبان اصیل شاهد تحولات عمیق رفتاری و ساختاری نباشند و نتوانند فاصله بین حاکمیت و جامعه مدنی را کم کنند حتماً حضور فعالی در انتخابات ۱۴۰۰ نخواهد داشت. در اینجا لازم است به موضع محمدرضا تاجیک درباره کنارهگیری اصلاحطلبان از قدرت و رویآوری به فعالیتهای اجتماعی اشارهکنم. دکتر تاجیک معتقد است که اصلاحطلبان باید کاملاً از قدرت کنار بکشند که من با این بخش اظهارات او مخالفم، اما معتقدم که اگر اصلاحطلبان متناسب با فاصله جامعه مدنی و حاکمیت نگرش قدرت محوری و یا جامعهمحوری خود را درست نکنند کارشان بیاثر خواهد بود و من معتقدم که اصلاحطلبان باید رویکرد جامعهمحور خود را نسبت به قدرت محوری قویتر کنند.
اما درباره افق فعالیت احزاب در سال جاری باید گفت کرونا علاوه بر اینکه یک حادثه غیرمنتظره بود، معادلات جدیدی را در دنیا ایجاد کرده که منحصربهفرد است. طبیعتاً کنشگران و احزاب سیاسی و سیاست ورزان مثل همه مردم و حتی همه مسئولین عالی و میانی کشور تحت تأثیر این شوک نهانی قرار گرفتهاند، اما به همان میزان که حق دارند نگران مسائل شخصی خود باشند، باید نگران مردم و جامعه هم باشند.
∎