شناسهٔ خبر: 39387188 - سرویس سیاسی
منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

گفتگوی منتشر نشده مرحوم شیخ‌الاسلام

مکالمات بنی‌صدر را شنود می‌کردیم/بازرگان با مردم ایران همراه نبود

حسین شیخ‌الاسلام گفت: بعد از تسخیر لانه جاسوسی دستگاه‌هایی از آمریکایی‌ها به دست ما افتاد و با استفاده از آنها توانستیم برخی تندی‌هایی که بنی‌صدر نسبت به دانشجویان داشت را شنود کنیم.

صاحب‌خبر -

قدس آنلاین: بیش از ۴۰ روز از سوگ از دست دادن حسین شیخ‌الاسلام که جملگی او را شیخ مقاومت می‌نامیدند می‌گذرد. کسی که تمامی دوران کاری خود را صرف خدمت به مقاومت و تلاش برای تحقق آرمان فلسطین گذاشت.

بی‌شک یکی از مهم‌ترین برهه‌های زندگی مرحوم شیخ‌الاسلام را حضور در کنار دانشجویان پیرو خط امام در ماجرای تسخیر لانه جاسوسی بود، هر چند مبارزه وی تنها به این دوران منحصر نماند و به گفته محمدحسن اختری سفیر اسبق ایران در سوریه، وی تمامی عمر و لحظات زندگی خود را صرف آزادی فلسطین و نابودی رژیم صهیونیستی می‌کرد. از همین رو بر آن شدیم که مصاحبه‌ای منتشر نشده با مرحوم شیخ‌الاسلام در مورد برهه‌ای از زندگی وی که در جریان تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را منتشر کنیم.

مرحوم حسین شیخ‌الاسلام یکی از دانشجویانی بود که در جریان تسخیر لانه جاسوسی نقش داشت و خاطرات جالبی از آن زمان با خود به یادگار گذاشته است.

هماهنگی این مصاحبه ظهر روز ۱۱ آبان صورت گرفت و مرحوم شیخ الاسلام به مانند همیشه که در قبال خبرنگاران با رویی گشاده برخورد می‌کرد، مرا دعوت کرد تا وقت نماز او را در محل سابق لانه جاسوسی آمریکا ببینم. وقتی به آنجا رسیدم، وی در میان چند خبرنگار خارجی در حال تشریح اتفاقات روزهای تسخیر لانه جاسوسی کرد و وقتی مرا دید، به خبرنگاران دیگر با خنده و زبان انگلیسی گفت که حالا زمان مصاحبه دیگری فرا رسیده و نمی‌خواهم که بدقول باشم.

با هم به مسجد جلیلی در خیابان ایرانشهر رفتیم تا به عادت همیشگی نماز را اول وقت بخواند. بعد از آنکه نماز مغرب و عشا را خواند، روایت خاطراتش را شروع کرد. خاطراتش را از همین مسجد ایرانشهر شروع کرد که در دوران مبارزه با رژیم طاغوت این مسجد چه جایگاهی داشت و مرحوم آیت الله مهدوی کنی رئیس اسبق مجلس خبرگان رهبری، پیش نماز این مسجد بوده و بارها بازداشت شد.

بعد از آن با هم سوار ماشین شدیم و برای یک ساعت و ۲۰ دقیقه به گفتگو در مورد حال و هوای آن روزها پرداختیم.

مشروح گفتگوی منتشر نشده خبرگزاری مهر با مرحوم حسین شیخ الاسلام را در زیر می‌خوانید:

شما چگونه به جمع دانشجویان پیرو خط امام پیوستید؟

من در خود تسخیر نقشی نداشتم و وقتی که برادران دانشجو این کار را به پایان رساندند، با افرادی مواجه شدند که زبان همدیگر را متوجه نمی‌شوند. برخی از دوستان نیز از پیش مرا می‌شناختند و برای کارهای ترجمه به من مراجعه کردند.

یعنی شما از پیش در جریان این اقدام نبودید؟

خیر، بعد از انجام کار و ظهر بود که دوستان به منزل من مراجعه کرده و درخواست کمک کردند. آنها برای ارتباط گرفتن با افراد بازداشتی و همچنین ترجمه اسناد دعوت به همکاری کردند.

شما دانشجویان را از پیش می‌شناختید؟

من پیش از انقلاب اسلامی در خارج از کشور فعال بودم و در تظاهرات‌های دانشجویی در آمریکا شرکت می‌کردم. من دائماً با رسانه‌ها مصاحبه می‌کردم، در مناظرات شرکت کرده و سخنگوی معترضان به رژیم پهلوی بودم؛ از همین رو بود که چهره شناخته شده‌ای برای برخی دانشجویان پیرو خط امام بودم.

چگونه از اقدام دانشجویان آگاه شدید؟

اخبار را پیگیری می‌کردم. در حدود ساعت سه بعدازظهر بود که دانشجویان به منزل ما مراجعه کردند و به دلیل اعتمادی که به بنده داشتند، دعوت کردند تا به جمع آنان بپیوندم. من نیز در زمان غروب آفتاب وارد لانه جاسوسی شدم و به جمع دانشجویان پیوستم.

چه چیزی باعث شد که دانشجویان تصمیم به چنین اقدامی بگیرند و سفارت آمریکا را اشغال کنند؟

این اتفاق بعد از آن افتاد که آمریکایی‌ها شاه خائن را که در ایران جنایات بسیاری کرده بود به اصطلاح برای درمان پذیرفتند. محمدرضا پهلوی در زمان حکومت خود راهپیمایی‌های مسالمت آمیز را سرکوب و بسیاری از مردم را شکنجه و شهید کرده بود، البته این موضوعات برای آمریکایی‌ها خدمت بود و شاه نوکری آنها را می‌کرد. مردم ایران درخواست داشت تا شاه محاکمه شود ولی به یکباره آمریکایی‌ها اعلام کردند که به محمدرضا پهلوی اجازه داده‌اند برای درمان به کشورشان برود. اقدام آمریکایی‌ها به نحوی توهین به ملت ایران، انقلاب، شهدا و شخص حضرت امام خمینی بود.

برخی رسانه‌ها ادعا می‌کنند که آمریکایی‌ها تصمیم خود را به ایران اطلاع داده بودند؟

بله، آمریکایی‌ها برای اینکه تیزی تصمیم خود را بگیرند و به نحوی مقام‌های کشورمان را مطلع کنند، «هنری پرشت» رئیس میز ایران در وزارت خارجه این کشور را به دیدار ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه دولت موقت فرستادند. پرشت در این دیدار توضیح می‌دهد که شاه بیمار است و در کنار آن، وی با آمریکا دوست بوده و به ما خدمت کرده و از همین رو واشنگتن خود را موظف به درمان وی در خاک کشور خود می‌داند.

واکنش ایران در مقابل چه بود؟

ابراهیم یزدی در این جلسه بسیار عصبانی می‌شود و به سختی با طرف آمریکایی برخورد می‌کند. وی به پرشت می‌گوید که این کار اشتباه است و عکس‌العمل ملت ایران غیرقابل پیش‌بینی خواهد بود. وزیر امور خارجه دولت موقت آمریکایی‌ها را از پذیرش محمدرضا پهلوی نهی می‌کند و حتی یک نامه اعتراضی به سفارت ایالات متحده در تهران می‌فرستد.

ابراهیم یزدی نامه‌ای اعتراضی به آمریکا ارسال کرد؟

بله، زمانی که هنری پرشت از پیش یزدی می‌رود، وزیر امور خارجه دستور می‌دهد تا یک یادداشت اعتراضی آماده و به سفارت آمریکا ارسال شود. این یادداشت حاوی ناراحتی و اعتراض دولت ایران از دولت آمریکا در پذیرش شاه بود. در این نامه یزدی تاکید کرد که اگر آمریکا این اشتباه را انجام دهد، باید تمامی عواقب آن را بپذیرد.

آمریکایی‌ها چنین ارزیابی داشتند که تصمیمشان برای پذیرش محمدرضا پهلوی منجر به تسخیر سفارتشان در تهران شود؟

جالب است بدانید که وقتی لانه جاسوسی اشغال شد و اسناد مورد مطالعه و ارزیابی قرار گرفت، ما متوجه شدیم که خود اعضای سفارت نیز چنین ارزیابی داشتند که این کار اشتباه بوده و در صورتی که واشنگتن شاه مخلوع را بپذیرد، عکس‌العمل ملت ایران غیرقابل پیش‌بینی بوده و حتی ممکن است سفارت تسخیر شود.

آمریکا پیش از این و در تاریخ ۲۸ مرداد ۳۲ علیه نخست وزیر وقت کودتایی انجام داد و شاه را که از ایران فرار کرده بود، به قدرت بازگرداند. آیا این سابقه تاریخی در اقدام دانشجویان اثرگذار بود؟

دقیقاً، تجربه تاریخی در تصمیم‌گیری دانشجویان مؤثر بود. باید توجه داشت که در سال ۱۳۳۲ شاه از کشور فرار کرده بود و آمریکا و انگلیس با انجام یک کودتا علیه دولت قانونی و ملی محمد مصدق، محمدرضا پهلوی را به ایران بازگرداند. در آن زمان چندین نفر شهید شده و بسیاری نیز به زندان افتادند و مورد شکنجه قرار گرفتند. اقدام آمریکایی‌ها چه در آن مقطع و چه در ۲۵ سال بعد از آن سبب ایجاد هزینه‌های بسیاری به کشور و ملت ایران شد.

آیا شرایط سال ۱۳۵۷ با شرایط مرداد ۳۲ یکی بود؟

به طور کلی باید بگویم که ما می‌دانستیم که ملت ایران با زمان مرداد ۳۲ کاملاً متفاوت بود. ما می‌فهمیدیم که انقلاب اسلامی با شرایط نهضت ملی شدن صنعت نفتی یکی نیست و حضور حضرت امام باعث اتحاد و تثبیت شرایط است؛ ولی ما نمی‌دانستیم که آمریکایی‌ها متوجه این موضوع هستند یا خیر؟ از همین رو بود که در آن مقطع احتمال هر اتفاقی داده می‌شد. بسیاری نگران بودند که آمریکا علیه انقلاب و نظام که نوپا بود دست به اقدامی بزند.

بچه‌ها در آن مقطع زمانی دیدند که آمریکایی‌ها غرورشان را جریحه‌دار، به ایران توهین، عزت ما را پایمال کرده و حقوق کشورمان را نادیده گرفته است و به خاطر همین موضوع تصمیم به چنین اقدامی گرفتند.

آیا دانشجویان با حضرت امام خمینی (ره) مشورت کرده بودند؟

دانشجویان در حلقه‌های درونی خودشان با هم مشورت کرده بودند و تصمیم داشتند که با تسخیر سفارت از آمریکایی‌ها بخواهند تا شاه را به ایران بازگرداند. دانشجویان برنامه ریزی کرده بودند که این کار را انجام دهند و اگر حضرت امام آن را تأیید نکرد، آنها از سفارت خارج می‌شوند؛ ولی اگر تسخیر لانه جاسوسی مورد تأیید قرار می‌گرفت، دانشجویان به اقدام خود ادامه می‌دادند. برنامه اولیه دانشجویان اشغال سفارت برای ۴۸ ساعت بود و ادامه آن را منوط به نظر امام می‌دانستند.

پیش از این نیز یکبار سفارت آمریکا اشغال شده بود ولی حضرت امام آن را تأیید نکرده بودند. چه شد که این بار این اقدام را تأیید کردند؟

چند ماه پیش از ۱۳ آبان ۵۸ این اتفاق افتاده بود و توده‌ای‌ها که همفکر اتحاد جماهیر شوروی بودند، دست به اشغال سفارت آمریکا زدند؛ ولی حضرت امام دستور دادند همان روز آنها را بیرون کنند. امام نمی‌خواستند که کشور ثالثی سرنوشت روابط ایران با دیگر کشورها را تعیین کند و این موضوع را دخالت در امور داخلی و ناقض استقلال کشور می‌دانستند.

چه موضوعی باعث شد که حضرت امام اقدام دانشجویان را در ۱۳ آبان تأیید کنند؟

امام خمینی در همان روز حاج احمد آقا را برای بازدید به لانه جاسوسی فرستادند و ایشان نیز با بررسی اوضاع و پس از انعکاس آن، حضرت امام آن جمله تاریخی را که «اشغال سفارت انقلاب دوم بود» را فرمودند. همین موضوع نیز باعث شد تا دانشجویان حرکت خود را ادامه دهند.

برخی از کارشناسان سیاسی معتقدند که اقدام دانشجویان در تسخیر لانه جاسوسی باعث بیمه شدن انقلاب شد. چقدر این گزاره صحت دارد؟

بلاشک این جمله درست است. آمریکایی‌ها ذاتشان فرق نکرده و همان‌هایی هستند که هواپیمای مسافربری ما را با ۲۹۰ سرنشین بی‌گناه مورد هدف قرار دادند. آمریکا همان کشوری است که هیروشیما را با بمب اتم هدف قرار داد و به‌رغم آمادگی ژاپن برای تسلیم شدن، بمب دوم هسته‌ای را به ناکازاکی زد. آمریکایی‌ها همچنین وحشی‌هایی هستند.

آمریکایی‌ها همان‌هایی هستند که مصدق به آنها اعتماد کرد و درنهایت علیه وی کودتا کردند. بزرگترین اشتباه محمد مصدق هم همین موضوع بود که تصور می‌کرد می‌تواند علیه انگلیس از آمریکایی‌ها کمک بگیرد.

آمریکا را حضرت امام (ره) به درستی شناختند و صفت «شیطان بزرگ» را برای آن انتخاب کردند. خباثت‌ها و شیطنت‌های آمریکا را تاکنون بارها دیده‌ایم و باز خواهیم دید. آمریکایی‌ها با اینکه در قراردادی که در مورد آزادی گروگان‌ها با ایران امضا کردند، متعهد شدند که در امور داخلی کشور ما دخالت نکند؛ ولی نتیجه‌اش چه شد؟ آنها هواپیمای مسافربری ما را زدند، از صدام علیه ایران در جریان جنگ تحمیلی حمایت کردند و تا امروز بارها علیه کشورمان اقدامات نادرست انجام داده‌اند.

پس می‌توان گفت که این اولین بار نیست که آمریکایی‌ها زیر قرارداد خود با ایران می‌زنند؟

دقیقاً همین طور است. خروج آمریکا از برجام اولین باری نیست که این کشور قول و قرار خود در مقابل کشورمان را نقض می‌کند. آمریکایی‌ها چون زور دارند، فکر می‌کنند که حق انجام هر کاری را نیز دارند.

نظر دولت موقت در مورد اقدام دانشجویان برای تسخیر لانه جاسوسی چه بود؟

باید بگویم که نه دولت موقت دانشجویان را قبول داشت و نه دانشجویان دولت موقت را قبول داشتند.

به همین خاطر بود که دولت موقت استعفا کرد؟

بله، دولت موقت اصلاً توان و ظرفیت شرایط انقلابی را نداشت و از همین رو بود که استعفا کرد و امام خمینی (ره) نیز با آن موافقت کرد.

برخی معتقدند که علت مخالفت دولت موقت با تسخیر لانه جاسوسی ترس برخی مقامات آن از افشای ارتباط با آمریکایی‌ها بود. شما به‌عنوان کسی که در جریان بررسی اسناد حضور داشتید آیا به چنین موضوعی برخوردید؟

نه، اینگونه نبود. دولت موقت ظرفیت این کار انقلابی را نداشت. خود بازرگان نیز یکبار گفت که من همانند فولکس هستم و شخص امام نیز مانند بولدوزر است. خود بازرگان و دولت موقت متوجه شده بود نه با ملت ایران و نه با حضرت امام توان همراهی ندارد.

دولت موقت ایجاد تنش با غرب را نمی‌پذیرفت؟

تصور دوستان در دولت موقت این بود که باید به نحوی با غرب کنار آمد. البته این تفکر منحصر به بازرگان و نهضت آزادی نبود و هنوز هم شما می‌توانید برخی را در کشور ببینید که امیدشان به بهبود رابطه با غرب را از دست نداده‌اند. این افراد غرب را خبیث، جنایتکار و وحشی نمی‌دانند و تصور می‌کنند که آنها تمدن دارند. این همان اشتباهی بود که مصدق کرد و با اعتماد به غرب، در نهایت سقوط کرد. به طور کلی باید بگویم که تفکرات ملی‌گرایانه ظرفیت درگیری با آمریکا را ندارد. تفکرات اسلامی است که به خداوند متکی است و می‌تواند در مقابل استکبار بایستد.

آنها مؤمن و با ایمان بودند ولی مؤمن انقلابی نبودند. به طور کلی منطق پیروزی خون بر شمشیر متعلق به امام حسین (ع) و امام خمینی (ره) است. دولت موقت و نهضت آزادی به‌رغم اینکه افرادی با ایمان و معتقد بوده و در دوران ستمشاهی زندان رفته و شکنجه شده بودند؛ ولی ظرفیت انقلابی‌گری و همراهی با انقلاب، امام و مردم را نداشتند.

تسخیر لانه جاسوسی چگونه باعث شکست هیمنه آمریکا در جهان شد؟

در یک جمله بگویم که آمریکا هیچ غلطی نتوانست بکند و این موضوع در مقطع جنگ سرد که واشنگتن تلاش می‌کرد از خود تصویر یک ابرقدرت جهانی بسازد، برای ایالات متحده بسیار بد تمام شد. خود گروگان‌ها تصور می‌کردند با فشار آمریکا این قضیه دو الی سه روزه تمام می‌شود و در نهایت ایران تسلیم می‌شود؛ ولی با گذشت زمان آنها نیز اعتراف کردند که آمریکا ببر توخالی بوده و نتوانست کاری برایشان بکند.

البته باید این موضوع را اضافه کنم که خدا با ما بود. آمریکایی‌ها در طبس به کشور ما حمله کردند ولی دانه‌های ریز شن در بیابان به دعای شب زنده داران و به خاطر آبروی ملت ایران و شخص حضرت امام و زیر نظر الطاف خداوند، باعث شد که هشت جسد روی دستشان بماند. همین موضوع باعث شد آبروی آنها در جهان برود و این از لطف خداوند در حق امام و مردم ایران بود.

سالروز تسخیر لانه جاسوسی به‌عنوان روز مبارزه با استکبار نام گرفته است. آیا این اقدام در جهان تکثیر شد؟

۱۳ آبان روز ملی و حتی روز جهانی مبارزه با استکبار است و تنها متعلق به ایران و دانشجویان کشورمان نیست. این روز به تمامی انسان‌هایی که علیه ظلم و ستم تلاش کرده و برای آزادی تلاش می‌کنند، تعلق دارد.

بلاشک آنچه امروز در موضوع مقاومت می‌بینیم یکی از مؤلفه‌های اثرگذار در تشکیل آن همین موضوع بوده است که ما به جهان نشان دادیم آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. ما نشان دادیم که آمریکا شکست‌پذیر است و تمامی متحدان آن نیز شکست خواهند خورد. این موضوع در ایجاد حس مقاومت و پایداری بسیار مؤثر بود.

البته باید این نکته را اضافه کنم تمامی این حس به خود انقلاب بازمی‌گردد و این انقلاب اسلامی بود که توانست دنیا را به دو جبهه تقسیم کند. قبل از انقلاب آمریکا، رژیم صهیونیستی و دیکتاتورهای پادشاهی ازجمله شاه مخلوع بود که در جبهه مستکبران قرار داشت و پیروزی انقلاب که با پایداری مردم با دست خالی موفق شد، موجب ایجاد جبهه جدیدی تحت عنوان مردم‌سالاری دینی و خیزش مستضعفان شد. این موضوع باعث شد خط مقاومت در جهان شکل بگیرد که یکی از نقاط اثرگذار آن نیز بحث تسخیر لانه جاسوسی بود.

این همان نتیجه گیری معروف است که می‌گوید هرگاه مقاومت کردیم، توانستیم پیروز شویم؟

بله، این موضوع که مقاومت باعث پیروزی است تنها منحصر به ایران نبوده و شما شاهد هستید که مقاومت عزتمندانه‌ای که از سوی انقلاب ما تکثیر شد، امروز در فلسطین، لبنان، یمن و سوریه مشاهده می‌شود.

یک زمانی بود که آمریکا تصمیم به انجام کاری می‌گرفت و آن را ظرف مدت چند روز انجام می‌داد اما امروز شما شاهد بودید که چندین کشور جمع شدند تا دولت قانونی سوریه را ساقط کنند؛ ولی بعد از هشت سال هیچ غلطی نتوانستند بکنند.

در بحث رمزنگاری اسناد سفارت آمریکا را چگونه انجام دادید؟

آمریکایی‌ها در سفارت دو دستگاه داشتند که یکی اسناد را پودر کرده و دیگری نیز به مانند رنده عمل می‌کرد. وقتی دانشجویان به پشت گاوصندوق رسیدند، کسی که در حال ریختن اسناد در داخل دستگاه پودر کن بود، هول می‌کند و حجم زیادی سند در درون آن می‌ریزد. همین کار باعث می‌شود که دستگاه دیگر عمل نکند و از دستگاه رشته کن استفاده کردند. آن اسنادی که در داخل پودر کن ریخته شد، کاملاً از بین رفت ولی یکی از دوستان توانست راهی پیدا کند که اسنادی که رشته رشته شده بودند را رمزنگاری کند.

چه کسی بود؟

بهتر است نامشان را نگویم؛ اما ما با ابتکاری که ایشان به خرج دادند توانستیم تمامی اسناد را کنار همدیگر جمع کرده و رمزنگاری کنیم. ایشان توانست با ابتکاری جالب، مکانیسمی را ایجاد کند تا بتوانیم تمامی اسناد را کنار هم بچینیم. حتی برای این کار از دانش‌آموزان مدارس تهران نیز کمک گرفتیم.

برخی می‌گویند که خود آمریکایی‌ها در رمزنگاری به شما کمک کردند، درست است؟

افرادی که در وزارت خارجه آمریکا کار می‌کردند بسیار دوست داشتند از کار افرادی که کارمند سازمان اطلاعات مرکزی این کشور بودند (CIA) سر در بیاورند. البته باید این موضوع را بگویم که در آن مقطع خود آنها نیز می‌خواستند سرشان را به کاری مشغول کنند و از همین رو بود که به ما برای رمزنگاری از اسناد کمک کردند.

رقابت میان سازمان‌های اطلاعاتی و وزارت خارجه در آمریکا همیشه بوده و خود CIA همیشه برای خود ابهتی قائل بود و تحلیل‌های خود را داشت. از همین رو بود برخی از این گروگان‌ها برای خواندن گزارش‌ها به ما کمک کردند.

در تسخیر لانه جاسوسی دستگاه‌های شنود مکالماتی به دست دانشجویان افتاد؛ شما هم استفاده کردید؟

آمریکایی‌ها در سفارت دستگاه‌هایی داشتند که می‌توانستند با آن تمامی تلفن‌های بی‌سیم مسئولان را شنود کنند که از آن برای جاسوسی از برخی مقامات دولت موقت بهره می‌بردند. بعد از تسخیر لانه جاسوسی این دستگاه‌ها به دست ما افتاد و با استفاده از آنها توانستیم برخی تندی‌هایی که بنی‌صدر نسبت به دانشجویان داشت را شنود کنیم.

اعراب ضرب المثلی دارند که می‌گوید در آمریکا هیچ کودتایی رخ نمی‌دهد، چراکه در آنجا سفارت آمریکا نیست! چقدر سفارت ایالات متحده در کشورهایی که انقلاب در آنها رخ داده، موجب انحراف حرکت مردم شدند؟

آمریکایی‌ها دخالت در امور دیگر کشورها را حق خود می‌دانند و خودشان را برتر از دیگران می‌دانند. آنچه در قرآن کریم ما از خود برتربینی فرعون می‌خوانیم، دقیقاً در آمریکا تبلور یافته است.

رفتار آمریکا استکباری و فرعونی است. ما در قانون اساسی کشورمان بندی داریم که به ما اجازه نمی‌دهد در امور داخلی دیگر کشورها دخالت کنیم ولی آمریکایی‌ها اینگونه نیستند و معتقدند که چون زور دارند، پس حق دارند. این منطق جهان کنونی است که بنا به قدرت هر کشور به آن حق می‌دهد.

ساختار بین‌المللی را نیز آمریکایی‌ها اینگونه ساخته‌اند که برای خود حق مضاعف قائل بوده و از ظالمان حمایت می‌کنند. این روش آمریکا بوده و باید بگویم که نتیجه قدرت بدون مهار، همین است. آمریکا سلاح هسته‌ای می‌سازد و بر اساس آن حق وتو می‌گیرد. در نظام جهانی عدالت وجود ندارد و از همین موضوع آمریکایی‌ها سوءاستفاده می‌کنند.

تسخیر سفارت آمریکا توانست به ایران قدرت نرم ببخشد؟

بلاشک اینگونه بوده و ما در جریان تسخیر لانه جاسوسی به جهان این پیام را مخابره کردیم که آمریکا ببر تو خالی است. ایران اولین کشوری بود که خارج از دو قطب حاکم آن زمان توانست دماغ آمریکا را به خاک بمالد و از کشور ما تصویری ضد استبدادی و مبارز ساخت. همین موضوع توانست برای کشور ما قدرت نرم ایجاد کند.

از قدرت نرم هم استفاده کردیم؟

بله، وقتی جبهه مقاومت در مقابل استکبار شکل می‌گیرد و در تمامی میدان‌ها به پیروزی می‌رسد، تبلور اقدام ما در پوشالی نشان دادن قدرت آمریکا است. امام این موضوع را ثابت کرد که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند و آن را در جهان تکثیر کرد که نتیجه آن شکسته شدن هیمنه و شکست ناپذیری این کشور بود.

روزی آمریکا هواپیمای مسافربری کشورمان را با ۲۹۰ مسافر هدف قرار می‌دهد ولی امروز به جایی رسیدیم که پهپاد فوق پیشرفته آنها را در ارتفاع ۵۰ هزار پایی بزنیم و آنها نیز هیچ اقدامی نکنند. خط مقاومت از ابعاد مختلف نرم‌افزاری و سخت‌افزاری رشد کرده است.

از لحاظ نرم‌افزاری شما شاهد هستید که اراده، ایمان، آمادگی برای شهادت، سیاست و درایت رشد کرده و در بعد سخت‌افزاری نیز خط مقاومت نسبت به جبهه استکبار برتری پیدا کرده است.

اما هنوز برخی در کشور به‌دنبال مذاکره با آمریکا هستند تا مشکلات را حل کنند اما همانطور که در بالا هم گفتید هرگاه مقاومت کردیم پیروزی حاصل شده است. چگونه باید این جریانی که حل مشکلات در کشور را منوط به مذاکره با آمریکا می‌داند را به مردم معرفی کرد؟

با آمریکای زورگو باید با روش خودش رفتار کرد. آمریکا منطقش زور است و غیر از این موضوع نیز نمی‌فهمد. منطق آمریکا برای سلطه بر دنیا قلدرمابی و زورگویی است، به همین خاطر برای مقابله با آن باید مقاومت کرد.

در مقابل آمریکا باید قدرتمند شد. البته این قدرت در چندین بعد است و حوزه نظامی تنها بخشی از آن است. ما در حوزه نظامی، سیاسی و فرهنگی به جایگاه خوبی رسیده‌ایم ولی متأسفانه قدرت اقتصادی شایسته انقلاب را ایجاد نکرده‌ایم. ما اقتصاد نفتی داشتیم و اگر فشارهای آمریکایی‌ها نبود از این حوزه خارج نمی‌شدیم. تحریم‌ها درست است که مشکلاتی را ایجاد کرده ولی حداقل این فرصت را ایجاد کرده تا دولت اقتصادی بدون تکیه بر نفت ایجاد کند.

هیچ عاقلی در این زمان به دنبال گفتمان «مذاکره با آمریکا» نیستدرگیری ما با استکبار درگیری دو تمدن است و در تمامی ابعاد وجود دارد. مهم‌ترین بخش آن نیز حوزه فرهنگ است و آنها تلاش می‌کنند با استحاله ما، فرهنگ خودشان را بر ما مسلط کنند ولی ما نیز تلاش می‌کنیم فرهنگ خودمان را حفظ کنیم. باید در تمامی ابعاد مقاومت کنیم تا در مقابل آمریکا پیروز شویم.

گفتمان مذاکره با آمریکا و به طور کلی غرب، پس از خروج واشنگتن از برجام شکست خورده و دیگر طرفداری ندارد. 

در بحث قراردادی که جنازه‌های آمریکایی‌ها را پس دادیم آیا در مقابل آن امتیازی گرفتیم؟

یکی از ذلت‌های آمریکا این بود که با ما قطع رابطه کرد. ما روابط خودمان را با آنها قطع نکردیم، بلکه واشنگتن بود که با ما قطع رابطه کرد. بحث تحقیر آمریکایی‌ها در شکست طبس برای ما کافی بود. دادن جنازه‌های سوخته شده سربازان آمریکایی توسط سوئیس که حافظ منافع آمریکا بود انجام گرفت. ما نیز بر اساس کرامت انسانی و اسلامی جنازه‌ها را برگرداندیم.