«مهدی مطهرنیا» کارشناس مسائل آمریکا با اشاره به مهمترین وقایع سیاست خارجی ایالات متحده در سال ۱۳۹۸ در گفتوگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: سیاست خارجی ایالات متحده بر اساس اولویت و اَوَلیت استراتژیک شکل گرفته است و در این راستا باید متوجه باشیم که واشنگتن به دنبال آن است تا بتواند هژمونی مرکب خود را در چارچوب نظم سیاست جهانی مستحکم کند. در این میان ایالات متحده در سال ۱۳۹۸ بحث مهار چین را در دستور کار قرار داده بود که سر و صدای جنگ اقتصادی آن تمام دنیا را فرا گرفته بود. کاخسفید با تلاش برای مهار پکن به دنبال آن است تا یک رهبری هژمونیک از خود به جای بگذارد اما این کشور نمیداند که دوران رهبری تک قطبی به سر آمده و از این منظر بحث رهبری چند قطبی مطرح است. این موضوع دقیقاً از سیاست خارجی آمریکا در سال گذشته پیدا بود و به راحتی میتوانستیم آن را ببینیم اما بحث دیگر در این میان تسلط ایالات متحده بر منابع انرژی جهان است.
دور جدید تقویت هژمونی آمریکا در دوره بوش پایهگذاری شد
وی ادامه داد: آمریکاییها در مورد تسلط بر منابع انرژی جهان به دنبال آن هستند تا بر اساس مدلی پیش بروند که بتوانند دنیا را از حیث ژئوپلیتیک به نفع خود جلو ببرند. به عنوان مثال آنها سنتکام را به صورت جدی رهبری میکنند تا بتوانند منطقه و فرامنطقه را بر اساس سناریوی خود جلو ببرند. به همین دلیل مذاکره با طالبان، تحریم ایران، مهار چین، ترور سردار سلیمانی در عراق و حتی هماهنگی با پاکستان را در سال گذشته به صورت کاملاً شفاف شاهد بودیم. در این مسیر آنها به دنبال ایجاد اصطکاک میان ترکیه و ریاض بودند و حتی سوریه را وارد این بازی کردند که این وضعیت جزئی از استراتژی سیاست خارجی آمریکا است. آمریکا بحث دور جدید تقویت هژمونی خود را در دوران بوش پایه گذاست و در زمان اوباما تحکیم بخشید و حالا در دوران ترامپ به دنبال تثبیت آن است.
پس از کرهشمالی و تهران، حمله به کاراکاس طرحریزی شد
این استاد دانشگاه عنوان کرد: ایالات متحده در سال ۱۳۹۸ چندین پرونده در عرصه سیاست خارجی در دست اقدام، رصد و اشراف داشته است. در این مسیر شاهد بودیم که ترامپ در مورد ونزوئلا رسماً به این پرونده ورود کرد و علاوه بر اعمال تحریمهای سنگین علیه کاراکاس، یک دو قطبی در ساختار سیاسی این کشور ایجاد کرد؛ به گونهای که در یک سو، «نیکلاس مادورو» رئیس جمهوری ونزوئلا قرار گرفته و از سوی دیگر «خوان گوایدو» رئیس اپوزیسیون را وارد این ساختار کرده است تمام این روند از سوی ترامپ طرحریزی و اجراء شد.
از صلح با طالبان تا بسترسازی برای اسرائیل
مطهرنیا افزود: در مورد اسرائیل هم شاهد بودیم که ترامپ و تیم او در سال ۱۳۹۸ تمام قد از نتانیاهو و رژیم صهیونیستی حمایت کرد و در اثنای انتخابات دور سوم کنست هم شاهد بودیم که نتانیاهو و رقیب انتخاباتیاش را به کاخسفید دعوت کرد. در این میان بحث تسهیل ارتباطگیری اعراب و اسرائیل یکی از موضوعاتی بود که ترامپ و تیمش در سال ۱۳۹۸ آن را جلو بردند و به نوعی باید آن را یکی از سناریوهای مهم سیاست خارجی ایالات متحده در سال گذشته دانست. در مورد سوریه هم ما شاهد آن هستیم که آمریکاییها کمترین هزینه را در این کشور انجام دادند اما در نهایت بالای سر چاههای نفت این کشور حضور دارند و به نوعی تمرکز خود را بر نفت این کشور قرار دادند. در مورد افغانستان هم شاهد آن بودیم که به هر ترتیب توافق با طالبان امضاء شد و پاکستان نقش موردنظرش را به دست آورد. این بدان معنی است که باید تمام پازل سیاست خارجی آمریکا را در کنار یکدیگر گذاشت.
ترامپ به دنبال کمتر سخن گفتن و عملگرایی بیشتر است
وی در پایان با اشاره به چشمانداز راهبرد سیاست خارجی آمریکا در سال ۱۳۹۹ خاطرنشان کرد: ترامپ استفاده از تکنیک توئیت را در دستور کار قرار داده است و یک دریچه جدید را در عالم جنگ سیاسی بنیان گذاشت. در این میان بر اساس دادهها احتمالاً ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا پیروز خواهد شد و در این میان سعی میکند تا ۱۳ آبان که قرار است انتخابات برگزار شود، کمتر سخن بگوید و بیشتر عمل کند. توئیتهای او کمتر از گذشته شده است و سعی دارد تا این فضا را کنترل کند. باید توجه داشت که پیروزی ترامپ در دور دوم ریاست جمهوریاش، بسیار خطرناک است.
∎