به گزارش خبرگزاری فارس از سمنان، سحرگاه شنبه انتخابات به پایان رسید و نرسید! به پایان رسید از آن رو که منتخب مردم برای ورود به مجلس شناخته شد و به پایان نرسید از آن رو که پایان انتخابات باید آغاز تحلیلها و همگراییها باشد. در این مجال برآنیم تا نکاتی چند را با شما مخاطبان ارجمند به اشتراک بگذاریم.
نخست آن که نتیجه شمارش آرا برای خیلیها غیرمنتظره بود. «عباس گلرو» که از اکنون حدود سه ماه فرصت دارد تا جای «احمد همتی» را در مجلس شورای اسلامی بگیرد، با اختلافی غیرقابل پیشبینی نسبت به رقبای انتخاباتی و با 32 هزار و 411 رأی به نمایندگی مردم انتخاب شد؛ یعنی بیش از آرائی که در دوره قبل به سبد رأی احمد همتی ریخته شد.
این میزان رأی در حالی به عباس گلرو اختصاص یافته که میزان مشارکت نسبت به دوره قبل کاهش داشته است؛ از طرفی برخلاف دوره قبل، دو کاندیدای مطرحِ «تقریباً» همطیف در کنار گلرو به رقابت انتخاباتی مشغول بودند و گمان آن میرفت که آرا در میان این سه کاندیدا تقسیم و شکسته شود؛ اما این اتفاق هم نیفتاد تا گلرو با اختلافی قابل تأمل راهی بهارستان شود.
دوم؛ در حالی که برخی میکوشیدند با دامن زدن به مباحث قومیتی، از آرای عباس گلرو بکاهند، اقدامات آنها نتیجه معکوس داد.
در این میان، برخی از افراد نزدیک به جریان نفاق حتی تا شب انتخابات نیز درصدد بودند تا با طرح مباحث قومیتی، سمنانیها را به رأی دادن به یک کاندیدای سمنانی ترغیب کنند اما نکته جالب توجه این است که بخش اعظمی از رأی گلرو مربوط به مردم سمنان است؛ این یعنی مردم سمنان به ندای اختلافافکنی قومیتی نه گفتند.
سوم؛ فاصله معنادار آرای گلرو با دیگر رقبا، پیامهای فراوانی دارد که به برخی از آنها در خلال همین جستار میپردازیم؛ اما اینکه آرای باطله از آرای برخی از کاندیداها افزونتر بود، نکتهای است که باید مورد ریشهیابی قرار گیرد.
با این همه، گلرو حدود چهار برابر نفر دوم انتخابات رأی کسب کرده و جای سخنی درباره اقبال رأیدهندگان به وی باقی نمانده است.
چهارم؛ گلرو هنوز از محل مأموریت خود در آمریکا به سمنان بازنگشته بود که تخریبها علیه وی آغاز شد. کانون تخریبها هم تا حد زیادی مشخص بود.
بخش قابلتوجهی از این تخریبها توسط همان افراد نزدیک به جریان نفاق صورت میگرفت و برخی از بداخلاقیها نیز از سوی کاندیداها و بعضاً هوادارانشان ساماندهی میشد.
دادههای تخریبی علیه گلرو اغلب منشأ دروغین داشتند و در پارهای از دادهها نیز راست و دروغ بهگونهای به هم آمیخته شده بود تا اهداف خاص عدهای تأمین شود؛ اما انتخابات نشان داد که حتی این حجم انبوه از تخریب و بداخلاقی نمیتواند روی رأی مردم این حوزه انتخابیه تأثیر بگذارد. شاید بتوان این نتیجه را حاصل نوعی استقلالِ رأی و بلوغ سیاسی توصیف کرد.
پنجم؛ برخی از منتقدان شورای ائتلاف کنایه میزدند که نباید عدهای برای مردم تصمیم بگیرند و کاندیدا انتخاب کنند! این سخنان در حالی بیان میشد که اولاً یک چهره نسبتاً همطیف با گلرو، خارج از ساختار شورا در کارزار انتخابات حاضر بود.
ثانیاً چهرهای دیگر که ساختار شورای ائتلاف را پذیرفته بود، به قواعد حاکم بر شورا تمکین نکرد و مستقل از شورا به کار خود ادامه داد؛ ثالثاً یک چهره غیرهمطیف نیز در انتخابات حاضر بود؛ بنابراین مردم میتوانستند به کسی جز آن که شورای ائتلاف معرفی کرده است، رأی بدهند.
این که شورا چقدر در رأیآوری کاندیداهای استان سمنان مؤثر بوده بحث علیحدهای است که نیاز به بررسی علمیتری دارد؛ اما انتخاب مردم نیز پیام روشنی داشت.
ششم؛ گلرو از ابتدای فعالیت انتخاباتی خود، سودای درافتادن با رقبا را در سر نداشت. او در یکی از نخستین اظهارنظرهای انتخاباتی خود اعلام کرد که قصد جدل با رقبا را ندارد و میخواهد روش انتخاباتی خود را که مبتنی بر اصول اخلاقی است، دنبال کند.
در مقابل اما برخی از کاندیداها، اهتمام خود را صرف اثبات ضعف گلرو کردند. شاید برای نخستین بار بود که برخی از کاندیداها با این شدت به مقابله با رقبا میپرداختند؛ اما این سبک از رقابت هم در نهایت خریدار نداشت.
هفتم؛ انتخابات نشان داد که صرف هزینههای هنگفت برای تبلیغات هم الزاماً نمیتواند به جلب نظر مردم منجر شود. این نکتهای است که احتمالاً برخی از کاندیداها باید اکنون متفطن آن شده باشند.
هشتم؛ این انتخابات نشان داد که مردم حوزه انتخابیه سمنان، مهدیشهر و سرخه چندان به اشرافیت سیاسی و نیز جریانهای حامی نیز توجهی نمیکنند.
در یکسوی رقابتهای انتخاباتی، برخی از خطیبان آشنا قرار گرفته بودند. از طرفی، در واپسین ساعات پیش از رأیگیری اعلام شد که محمدباقر قالیباف و نیز فرهاد رهبر از یکی دو کاندیدا حمایت کردهاند؛ حمایتی که تأثیر چندانی در سبد رأی کاندیداها نداشت؛ البته اگر از آن نکاسته باشد.
وزن برخی از چهرههای مذهبی و سیاسی نیز در حمایت از برخی کاندیداها در این انتخابات روشن شد. اگر کاندیداها معتقد باشند که حمایت این افراد تأثیر بسزایی در آرای آنها داشته، قاعدتاً باید بپذیرند که رأی پایه ناچیزی داشتهاند و البته گمان نگارنده بر این نیست.
نهم؛ برخی از شیوههای تبلیغاتی بیش از آن که به سود کاندیداها باشد، به ضرر آنها کار میکند. ازجمله برخی از جشنهای برگزارشده در ایام انتخابات، بیش از آن که کارکرد تبلیغاتی پیدا کند، سبب شد که مردم پیکان اتهام را بهسوی یکی از کاندیداها نشانه روند و درباره هزینههای این جشن با ابهام روبهرو شوند.
البته خاطره تلخ مردم از تبلیغات انتخاباتی مشابه در ایام انتخابات ریاست جمهوری 96 نیز در روی ترش کردن در قبال چنین جشنهایی بیتأثیر نبوده است.
و دهم؛ اکنون که انتخابات به پایان رسیده، خوب است که برخی از نامزدهایی که از ورود به بهارستان بازماندهاند، این اتفاق را مرگ سیاسی خود تلقی نکنند و مثل حرفهایها در کنار نماینده منتخب برنامههای خود را در سطحی دیگر دنبال کنند و یک مشاور باتجربه باشند.
بیتردید مردم سمنان نجیبتر از آنند که خاطره تلخ زدوخوردهای سیاسی این روزها را در خاطر نگهدارند. زمان میگذرد و فرصت اصلاح هست./مرآت
انتهای پیام/۲۲۴۹/م/