لازمه تحقق اهداف کمیسیون همکاریهای اقتصادی و تجاری ایران و روسیه
بخش خصوصیِ واقعی به میدان بیاید!
قاسم مومنی،تحلیلگر مسائل قفقاز
عضویت ایران در اتحادیه اقتصادی اوراسیا از سالها پیش مطرح بود و هماکنون هم این موضوع از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران در حال پیگیری است؛ به گونهای که یکی از محورهای اصلی که در دستور کار اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی و تجاری ایران و فدراسیون روسیه قرار دارد بحث عضویت ایران در پیماننامه اقتصادی اوراسیا خواهد بود. باید توجه داشته باشیم که این پیماننامه به نوعی درگاه ورود ایران برای عرضه ظرفیتهای خود به شمار میرود و اگر بتوانیم خون تازه در رگهای ساز وکارهای صادراتی و خصوصاً بخش خصوصی تزریق کنیم بدون تردید میتوانیم از این فضا به نحو خودمان نهایت استفاده را ببریم.
در اینجا برای عدهای سوال پیش میآید که مگر ایران تحریم نیست، پس چرا پیگیر عضویت در پیماننامه اقتصادی اوراسیا است؟ برای پاسخ به این موضوع باید زاویه تحلیل و دید را به سمت روسیه متمایل کنیم. مسکو در شرایط فعلی که خودش در تحریمهای سخت قرار دارد به دنبال آن است تا بتواند با ایجاد اتحاد میان متحدین خود در گستره اوراسیا اولاً نفوذ اقتصادی ایالات متحده و اروپا را در حوزه نفوذ سنتی خود کاهش دهد و ثانیا بتواند با ایجاد یک چرخه اقتصادی محلی ظرفیتهای ایران را در جهت برونرفت از فضای فعلی تجاری فعال کند. از سویی دیگر به نظر میرسد که روسیه قصد دارد از فرصت به وجود آمده در اینستکس برای نزدیک شدن به اقتصاد ایران استفاده کند، اما باید متوجه باشیم که پرونده FATF همچنان مفتوح است.
برخی معتقدند که FATF در این ماجرا هیچ تاثیری ندارد، اما معتقدم که همین موضوع و عدم روشن شدن تکلیف جمهوری اسلامی ایران در این خصوص باعث شده تا بانکهای چین و روسیه نتوانند مناسبات اقتصادی و تجاری خود با ایران را ادامه یا حداقل تعمیق و گسترش دهند.
در این راستا باید متوجه بود که ایالات متحده تسلط زیادی بر سیستمهای مالی در گستره جهانی دارد و هماکنون رصد این فرآیند توسط واشنگتن به صورت مرتب اتفاق میافتد و همین موضوع را باید یکی از موانع جدی برای فعالیت اقتصادی ایران در بسیاری از کشورها و حتی مبادلات روسیه با سایر دولتها دانست؛ چراکه مسکو از سال 2014 و دقیقاً از زمان منازعه مستقیمش با آمریکا بر سر پرونده اوکراین تحت تحریمهای شدید قرار گرفته و هزینههای زیادی را متقبل شده است.
من بر این باورم که در چنین فضایی که ایران و شریک قدرتمندش (روسیه) در تحریم قرار گرفته است، تنها راه برونرفت از این وضعیت که میتواند ایران را نجات دهد «بخش خصوصیِ واقعی» است. شاید عدهای از قرار گرفتن واژه واقعی در کنار بخش خصوصی تعجب کنند، اما واقعیت این است که طی چند سال اخیر به وضوح دیدم که شرکتهای خصولتی مانع آزاد شدن انرژی نهفته بخش خصوصی شدند و هماکنون هم به خوبی میبینیم که این روند ادامه دارد. یکی از دلایلی که امروز لازم است تا بخش خصوصی واقعی وارد میدان شود بحث کنترل تراکنشها توسط آمریکا است. اگر بخش خصوصی به معنای واقعی کلمه وارد میدان شوند بدون تردید شرکتهای خصوصی میتوانند این موانع را به خوبی حل و فصل کنند. به عبارت دیگر بخش خصوصی در زمان جنگ و صلح میتواند پرچمدار اقتصاد و رونق بازار باشد. از این منظر من بر این عقیدهام که اجلاس کمیسیون مشترک همکاریهای اقتصادی و تجاری ایران و روسیه باید بخش عمده تمرکز خود را بر فعال شدن شرکتهای خصوصی معطوف کند تا از این طریق بتوان ظرفیتهای موجود را هدایت و کانالیزه کرد. البته موضوع دیگر بحث ارائه راهکار مناسب اقتصادی از سوی روسیه خواهد بود؛ چراکه هدایت اتحادیه اقتصادی اوراسیا توسط این کشور انجام میشود و این موضوع میتواند به عنوان تضمین معقول ضامن فعالیت اقتصادی ایران باشد.