مبارکی ماه رمضان گویا تنها محدود به فیوضات معنوی آن نیست و حوزه سیاسی و اجتماعی را نیز دربر گرفته است. مراسم افطاریهای مسئولان و حتی مجموعههای سیاسی در این ماه، چند سالی است که تبدیل به یک سنت سیاسی- مذهبی شده و میرود که زمینهساز و تسهیلکننده گفتوگوهای سیاسی- اجتماعی هم بشود. چنانکه در دو هفته گذشته رئیسجمهوری میزبان جوانان و دانشجویان، اقتصاددانان، فعالان سیاسی، فرهیختگان اهل سنت، علما و روحانیون بوده و رئیس دستگاه قضایی هم برخلاف سلف خود در این ماه سفره افطاری برای فعالان اقتصادی، دانشجویان و اصحاب رسانه گسترده است. دیدارهای مختلف رهبر معظم انقلاب با مسئولان نظام، شعرا و ادبا، دانشجویان و اساتید دانشگاه نیز همچون سالهای گذشته برقرار است. در کنار این، میزبانی وزرا یا مسئولان دیگر نهادها از کارشناسان و نخبگان و فعالان حوزه مرتبط با فعالیت خود را نیز باید به این فهرست افزود.
در این دیدارها چنانکه گزارشهای منتشر شده نشان میدهد، میهمانان دیدگاههای خود درباره مسائل مبتلابه کشور را همراه با انتقادهای احتمالی و البته راهکارهای پیشنهادی با مسئولان در میان میگذارند و حرفها و استدلالهای متولیان دستگاهها و نهادهای مختلف را میشنوند. نکته قابل تأمل اینکه در این جلسات حاضران با دیدگاهها و سلایق مختلف حضور دارند و در فضای صمیمی شنونده مواضع مخالف با نقطهنظرات خود هستند اما خبری از جنجالها و واکنشهای تند و پرخاشگرانه نیست. در حقیقت این دیدارها تابلویی از به رسمیت شناختن سلایق متفاوت در کشور است. قیاس این جلسات و اعلام مواضع در آنها با آنچه گاهی در فضای رسانهای و اعلام مواضع یکطرفانه و مونولوگگونه اتفاق میافتد، اهمیت و کارکرد آن را دوچندان میکند. بدون تردید مواضع هیجانی و صرف جناحی توأم با تهدید و افشاگری و بیان اتهامات و ادعاها تأثیرات سوء خود بر روح و روان جامعه را خواهد داشت. به هر میزان تبادل نظرات یکطرفه و همراه با خشونت کلامی باشد به همان میزان هم تسهیلکننده یا زمینهساز قطبی کردن جامعه و سوق دادن آن به سمت نگاههای سیاه و سفید و زندهباد و مردهبادهاست. بیراه نیست اگر گفته شود آرامش جامعه در چنین رویکردی قربانی مطامع سیاسی و جناحی میشود و چه بسا اعتماد به کارآمدی سیستم سیاسی برای برونرفت از مشکلات را نیز خدشهدار نماید. در نقطه مقابل اما میتوان اذعان کرد که جلسات نوع دوم و آنچه خوشبختانه در دیدارها یا افطاریهای مورد اشاره حاکم است، به نوعی در حکم تزریق آرامش به جامعه هم هست. علاوه بر اینکه مجالی است تا در دیدارهای رو در رو و دیالوگ گونه و بدون رودربایستیهای مرسوم تبادل اطلاعات و تحلیلها انجام پذیرد.
جلسات یادشده از منظر دیگری هم قابل تأمل و دفاع است. مجموعههای سیاسی یا اجتماعی و فرهنگی اعم از حکومتی یا مدنی سابقه درخشانی از همنشینی و همفکری حتی بر سر مسائل کلان و ملی کشور ندارند. چنانکه یکی از دلایل پا نگرفتن گفتوگوی ملی و حتی برخی سوءبرداشتها درباره آن را همین نبود ارتباط بین مجموعههای مختلف قلمداد میکنند. طبیعی است تا گفتوگویی درنگیرد و تا جلسات مشترکی دست ندهد و مواضع شفاف و
رو در رو بیان نشود، انتظار همافزایی و حتی فکر کردن به اشتراکات و تبیین منافع ملی هم انتظار بجایی نیست. حال در شرایطی که اعمال فشارهای خارجی مشکلات غیرقابل انکاری را بر کشور تحمیل کرده و هر شخصیت یا جریان دلسوزی در اندیشه چگونگی مواجهه بهتر با این شرایط است، نشستهای اینچنینی مجال خوبی است تا این پیشنهادها و راهکارها با رویکردی واقعبینانه و کارشناسانه به بحث گذاشته شود. حال به هر دلیل که چنین نشستهایی بین مجموعههای سیاسی پا نگرفته، میزبانی رئیسجمهوری و رئیس قوه قضائیه را باید به فال نیک گرفت و آن را زمینهساز پروژه بزرگتر گفتوگوی ملی هم قلمداد کرد. با این وصف باید امید داشت که این دیدارها و جلسات گفتوگو با پایان یافتن ماه رمضان به نقطه پایان نرسد و البته معلوم شود که از دل این جلسات نتایج مشخص راهبردی هم حاصل شده است.
پاسداشت گفتوگو
صاحبخبر -
∎