برخی معتقدند با پادشاه شدن سلمان، شرایط منطقه خاورمیانه و عربستان تغییر گسترده ای نخواهد کرد. آیا رفتار سیاسی حاکمان سعودی تغییر پیدا خواهد کرد؟
شرایط و رفتار عربستان تندتر از گذشته خواهد شد. گروهی که الان در حال استقرار بر مناصب حکومتی عربستان هستند تندترین مواضع را نسبت به ایران و شیعیان و شاید بهتر بگوییم مواضع کلی تندتری را در خاورمیانه پی خواهند گرفت. در تحلیلهای سیاسی و استراتژیک آنان کرکسهای ریاض خوانده میشوند. پیش از این به نوعی توازن قوا میان دو ریشه مشخص از فرزندان عبدالعزیز برقرار بود کسانی که معتقد به تنش زدایی بودند به اصطلاح کبوتران ریاض در رسانهها خوانده میشدند یعنی فرزندان فهد و گروهی که مقرن بن عبدالعزیز آن را نمایندگی میکرد. و کسانی که سلمان و نایف چهره شاخص آنها هستند مواضع افراطی تری دارند. به اصطلاح کرکسها خوانده میشوند.
این تغییر و جانشینی برای ایران قابل پیش بینی بود یا خیر؟
به هر حال ما تحلیل غلطی از شرایط عربستان داشتیم لابیهای گسترده برخی گروههای آمریکایی در نهایت اسمی سلمان بن عبدالعزیز را بر تخت نشاند. ما در ایران پیش بینی به قدرت رسیدن سلمان را نکرده بودیم. واقعیت آن است که یک هیئت آمریکایی طی سه ماه اخیر دائماً به ارزیابی وضعیت عربستان پرداخته و گزارشهای نگران کننده ای را به واشنگتن ارسال کرده است این هیئت طی این مدت عربستان را ترک نگفته و در صدد بوده است تا مخالفتهای داخلی شاهزادگان را مدیریت نماید. آمریکاییها یک بار در دوره ۵ ساله ولیعهدی سلطان بن عبدالعزیز پیش بینی کرده بودند که در صورت به قدرت رسیدن وی آل سعود به دلیل تندخویی سلطان دچار فروپاشی میشود و لذا وی در این اواخر منزوی بود کما اینکه فرزند او «بندر» متهم بود که درصدد کودتا علیه ملک عبدالله و بدست گرفتن پادشاهی برآمده است. در عین حال یک نقطه مبهم در این روند، برکناری «متعب» میباشد. متعب در سه سال آخر حکومت ملک عبدالله و بخصوص پس از کنار رفتن سلطان بن عبدالعزیز از قدرت زیادی برخوردار بود. وی در مقام وزیر گارد ملی پروندههای حساس خارجی نظیر پرونده عراق، پرونده سوریه، پرونده لبنان و پرونده مصر را در اختیار داشت و از طرف پادشاه به جلسات مهمی فرستاده میشد. متعب در همان روز مرگ پدر از کار برکنار شده و انتخاب فرزند سلمان بعنوان جانشین ولیعهد بیانگر آن است که وی از دور خارج شده است و این میتواند سرآغاز یک سلسله مباحث در درون آل سعود گردد. روند بیماری پادشاه عربستان و ناسازگاری مقرن با فرزندان ملک عبدالله میتواند شرایط جدیدی را در عربستان به وجود آورد به این نکته باید اضافه کرد که در درون وهابیها هم فرقههایی نظیر «سدیری ها» وجود دارند که با اداره امور توسط مقرن مخالفاند.
یعنی مقرن بن العزیز برکنار میشود؟
بله، به زودی مقرن برکنار خواهد شد و به عقیده من نایف بر تخت ولیعهدی خواهد نشست. مقرن میتوانست به سمت بهبود روابط با ایران گام بردارد. معتقدم ایشان نمیتواند با جناح سدیری ها (کرکسها) کار کند.
کمی در مورد نقشه سیاسی عربستان درشرایط کنونی توضیح میدهید؟
مقرن، متعب و التویجری رئیس دفتر سابق پادشاه فوت کرده عربستان گروهی را تشکیل میدادند. که نسبت به شرایط ایران بیشتری داشتند. تویجری برکنار شد، متعب هنوز رئیس گاردملی عربستان است اما منزوی شده است. مقرن هم به عنوان ولیعهد شرایط خوبی ندارد. برخی تندروها طی این یک ماه اخیر در ایران شرایط را برای سخت تر کرد. برخی رسانهها عملاً با حملههای غیر حساب شده شرایط ما و طیف کبوترها در ریاض را بدتر کردند. محمد بن نایف که از مخالفان جدی ایران است اکنون وزیر دفاع و جانشین ولیعهد این کشور است. اکنون خاندان سدیری ها قدرت یافتهاند و فرزندان ملک عبدالله را از قدرت بیرون کردهاند. سدیری ها به هفت برادر تنی از فرزندان ملک عبدالعزیز آل سعود، پادشاه عربستان و همسر او حصه دختر احمد السدیری گفته میشود. این هفت تن به نام آل فهد هم مشهور اند. اینان رقیبان اصلی جناح شمری ها یا فرزندان عبدا... بودند. برآیند تغییرات اعمال شده در خانواده سلطنتی نشان میدهد جناح سُدیری ها با انجام تغییرات گسترده علیه مهرههای کلیدی ملک عبدالله از جمله التویجری، جناح عبدالله (جناح الشمّری) را به حاشیه رانده و سدیری ها دوباره قدرت را قبضه کردهاند. به نظر میآید تحرکات گسترده ای علیه ایران در آینده صورت بگیرد. به هر حال رابطه فرزندان عبدا.. با آقای خاتمی و هاشمی در گذشته خوب بود فقط در زمان احمدی نژاد دچار بحران شد.
چرا معتقدید؛ نقشه سیاسی عربستان به ضرر ایران و امنیت منطقه رقم خورده است؟
به ضرر ایران رقم خورده است چون افراد تندروی بر مسند قدرت قرار گرفتهاند که در گذشته نیز به دنبال برخورد با ایران، شیعیان و دخالت در عراق بودند. سدیری ها وابستگی زیادی با سلفیها دارند. شرایط اگر این گونه ادامه پیدا کند شرایط منطقه طوفانی میشود و شرایط بدتری برای ایران، سوریه و عراق رقم میخورد. شِمِّری ها یا جناح ملک عبدالله. ملک عبدالله که به دنبال درگذشت فهد به عنوان پادشاه انتخاب شد، در رأس این جناح قرار داشت. وی برادر تنی ندارد و مادرش (فهده بنت عاصی الشمر) از قبیله بسیار بزرگ و با نفوذی در شمال عربستان به نام شمر است که دشمنان قدیمی قبیله ابن سعود هستند. ملک عبدالله علاوه بر آنکه علاقه خاصی به مسائل داخلی نشان میداد، بخش قابل توجهی از اوقاتش را با رهبران قبایل صرف میکرد. اصولاً ملک عبدالله مدافع ارزشهای قبیله ای و متمایل به اجرای آن با یک ناسیونالیسم مدرن ولی با رویکرد محافظه کارانه بود. وی گروهی از شاهزادگان شاخههای فرعی آل سعود و تکنوکرات ها را اطراف خود گرد آورد و گارد ملی سعودی را تأسیس و به سلاحهای سنگین و مدرن مجهز کرد. از وظایف مهم این گارد حمایت از تاج و تخت و سلطنت عربستان است. عبدالله پس از رسیدن به قدرت با تقویت هم پیمانی خود با شاهزادگان همسو و برادران ناتنی غیرسدیری خود از یک سو و گماردن فرزندان خود به مسئولیتهای مهم، به تقویت جایگاه و موقعیت طرفدارانش در ساختار قدرت آتی کشور اقدام کرد. او با انتصاب فرزندانش به ریاست گارد ملی و عبدالعزیز به قائم مقامی وزارت خارجه نشان داد به دنبال تثبیت جایگاه فرزندان خود در ساختار قدرت عربستان است. عبدالله تا مدتها رهبری جناح ضدآمریکایی را در خانواده سلطنتی نیز برعهده داشت و رفتار وی پس از رسیدن به تخت پادشاهی در ارتباط با همکاری و روابط نزدیک تر با واشنگتن، حاکی از تعدیل مواضع او بود. فرزندان و نوادگان عبدالله، شاهزاده مشعل بن عبدالعزیز (رئیس شورای بیعت)، عبدالله بن عبدالعزیز (مشاور پادشاه)، مقرن بن عبدالعزیز (مشاور ارشد پادشاه و جانشین قبلی ولی عهد و ولی عهد کنونی و رئیس سابق سازمان اطلاعات خارجی) و مشاری بن سعود (امیر منطقه باحه) از دیگر چهرههای برجسته حامی جناح غیرسدیری ها به شمار میروند. حالا با تغییرات انجام شده در خانواده سلطنتی، شرایط به ضرر جناح عبدالله شده است و نیروهای سدیری بار دیگر پس از 10 سال در حال قبضه کردن قدرت هستند. با این وضعیت، به نظر میرسد آنها اجازه نخواهند داد که چهرههای اصلی جناح عبدالله از جمله متعب بن عبدالعزیز پسرش و خالد التویجری رئیس دفتر او، سهم چندانی از تقسیم قدرت در عربستان پس از ملک عبدالله داشته باشند.
منبع: ندای ایرانیان