شناسهٔ خبر: 31252822 - سرویس اجتماعی
منبع: روزنامه توسعه‌ایرانی | لینک خبر

پلیس دو دزد طلاها را به دام انداخت

ردپای کابوس دختربچه‌های تهرانی در خاک سفید

صاحب‌خبر -

گروه حوادث: شرور قدیمی منطقه خاک سفید با همدستی یکی از دوستانش دست به سرقت طلاهای دختربچه‌ها می‌زدند. پلیس تهران با اقدامات اطلاعاتی توانست پرده از راز این باند که برای دختربچه‌ها کابوس بودند بردارند. چندی قبل ماموران کلانتری 134 جوادیه تهرانپارس در حال گشت‌زنی در منطقه خاک سفید بودند که به جوان موتورسواری مشکوک شدند. پسر جوان که سوار بر موتور آپاچی سفید رنگ بود با دیدن مامور به سرعت موتورش افزود و تصمیم به فرار گرفت که ماموران با توجه به حرکات عجیب جوان موتورسوار دست به کار شده و در عملیاتی غافلگیرانه این جوان دستگیر شد. جواد 27 ساله که یکی از شرورهای سابقه‌دار پایتخت است ابتدا خود را بیگناه معرفی می‌کرد، اما ماموران که به ادعاهای این شرور مشکوک بودند با هماهنگی قاضی پرونده مخفیگاه وی را مورد بررسی قرار دادند. تیم پلیسی در این مرحله به بررسی مخفیگاه متهم پرداختند و یک گوشواره کودکانه به دست آوردند.

اعترافات دزد طلاهای بچگانه

جواد ابتدا سعی داشت با داستانسرایی ماموران را گمراه کند، اما با توجه به اینکه  گوشواره طلای بچگانه فاکتور نداشت به ناچار لب به سخن باز کرد. این شرور جوان در اعترافاتش به ماموران گفت: با همدستی یکی از دوستانم که الیاس نام دارد سوار بر موتور آپاچی در خیابان‌های تهرانپارس پرسه می‌زدیم و وقتی دختربچه‌‌ها را تنها مشاهده می‌کردیم به سراغ‌شان می‌رفتیم. وی افزود: ابتدا با دختربچه‌ها دوست می‌شدیم و درحالی‌که سرگرم صحبت با آنها بودیم آرام آرام گوشواره را از گوش آنها درمی‌آوردیم و سپس سوار بر موتور پا به فرار می‌گذاشتیم.

دستگیری دزدی حرفه‌ای

با توجه به اعترافات جواد بازپرس پرونده دستور داد تا متهم برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران قرار گیرد و در همین راستا تجسس‌های پلیسی کلید زده شد.

کارآگاهان در تحقیق از جواد پی‌بردند که الیاس 31 ساله یکی از دزدان سابقه‌دار و حرفه‌ای در زمینه سرقت لوازم داخل خودرو است.

همین کافی بود تا کارآگاهان با اقدامات فنی و پلیسی مخفیگاه الیاس را در منطقه تهرانپارس ردیابی کردند و در عملیاتی غافلگیرانه این سارق حرفه‌ای دستگیر شد. الیاس ابتدا خود را بیگناه می‌دانست و این در حالی بود که از مخفیگاه وی تعدادی وسایل سرقتی داخل خودرو به دست آورده بودند. سارق سابقه‌دار وقتی دید همدستش او را لو داده به ناچار لب به سخن باز کرد و از دزدی لوازم داخل خودرو و سرقت طلاهای دختربچه‌ها پرده برداشت.

گفت وگو با شرور سابقه‌دار

جواد 27 ساله که سابقه شرارت و درگیری در پرونده‌اش دارد ادعا کرد بخاطر بیکاری دست به سرقت طلاهای دختربچه‌ها زده است.

    سابقه داری؟

بخاطر شرارت و درگیری زندان رفتم.

    تا حالا دزدی نکردی؟

نه.

    چرا دزدی کردی؟

بیکار بودم و به پول نیاز داشتم به همین خاطر دست به دزدی زدم.

    دنبال کار رفتی؟

بله، ولی چون سابقه‌دار بودم و در محل به عنوان یک شرور شناخته شده بودم کسی به من کار نمی‌داد.

    نقشه دزدی را چه کسی طراحی کرد؟

من با الیاس از قدیم دوست بودم و همیشه با هم بودیم و خیلی اتفاقی در خیابان می‌چرخیدیم که یک دختربچه تنها دیدیم و همانجا تصمیم گرفتیم طلاهای دختربچه را به سرقت ببریم.

    گوشواره طلا را از گوش بچه‌ها می‌کشیدید؟

نه، دلم نمی‌آمد این کار را بکنم، با آنها صحبت می‌کردیم و آرام آرام گوشواره را از گوششان درمی‌آوردم.

    در سرقت لوازم خودرو هم نقش داشتی؟

الیاس بیشتر به تنهایی برای دزدی لوازم داخل خودرو از خانه خارج می‌شد و من در تعداد کمی از سرقت‌ها همراهش بودم. در دزدی‌ها فقط مواظب بودم که کسی ما را نبیند و الیاس به راحتی کارش را انجام دهد.

    فکر می‌کردی دستگیر شوی؟

نه، چون سابقه سرقت نداشتم و کسی به من شک نداشت.

    چطور دستگیر شدی؟

چون یک شرور سابقه‌دار هستم پلیس به من شک کرد و پس از دستگیری با مدارک و سرنخ‌هایی که پلیس از من داشت مجبور شدم به دزدی‌ها اعتراف کنم.

    آزاد شوی دزدی می‌کنی؟

نه، قول می‌دهم دیگر دزدی نکنم و چون هیچ چیزی ارزش زندان رفتن را ندارد.

    تحصیلات؟

سیکل

    چرا درس نخواندی؟

علاقه‌ای به درس نداشتم.

    چطور پای در دنیای شرارت گذاشتی؟

بچه‌محل‌هایم همگی دعوایی بودند و من هم چون نمی‌خواستم جلوی آنها کم بیاورم همراه‌شان بودم و همین باعث شد که ناخواسته یک شرور بشوم.

    حرف آخر؟

پشیمانم، اگر به گذشته بازگردم حاضرم جلوی همه دوستانم کوچک شوم اما همراه آنها نباشم و مثل همه جوان‌های دیگر زندگی سالم داشته باشم.

گفت‌وگو با الیاس دزده

این سارق 31 ساله که از دزدان سابقه‌دار پایتخت است ادعا می‌کند بخاطر جواد دست به سرقت طلاهای کودکان زده است.

    سابقه‌داری؟

بله، بخاطر سرقت لوازم داخل خودور بارها به زندان رفتم.

    چرا دزدی می‌کنی؟

کار دیگری بلد نیستم و برای ما دزدان کار نیست.

    اعتیاد داری؟

بعضی اوقات شیشه می‌کشم.

    چطور به فکر سرقت طلاهای کودکان افتادی؟

جواد پیشنهاد داد، چون دیدم دوستم تنهاست تصمیم گرفتم کمکش کنم.

    تا کی می‌خواهی به سرقت‌‎هایت ادامه دهی؟

نمی‌دانم، خودم هم از این شرایط خسته شدم و قصد دارم بعد از آزادی دیگر دزدی نکنم و پیش خانواده‌ام بازگردم.

    تنها زندگی می‌کنی؟

بله، به خاطر اعتیاد و دزدی‌هایم مجبور شدم از خانواده جدا شوم، چون آبروی آنها را برده بودم اما حالا تصمیم گرفتم توبه کنم و دیگر دزدی نکنم.

    حرف آخر؟

پشیمانم و مطمئن باشید که دنیای سرقت آخرش زندان و بدبختی است.

بنا به این گزارش، درحالی‌که پنج نفر از خانواده‌های دختربچه به کمک فرزندانشان موفق به شناسایی دو سارق طلاها شده‌اند و متهمان برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران پایگاه چهارم پلیس آگاهی تهران قرار دارند.