این مرد چهار سال توانست راز قتل را مخفی نگه دارد؛ اما پسازآن به دام قانون افتاد و در پی محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد.
رسیدگی به این پرونده در تاریخ 12 تیر 82 در دستور کار مأموران پلیس پایتخت قرار گرفت. در ابتدا مأموران بهعنوان فردی که گم شده بود، به دنبال مرد 66ساله گشتند؛ اما سرنخی از او به دست نیامد. اولینبار همسر 58ساله این مرد با مراجعه به پلیس آگاهی تهران از مفقودشدن همسرش خبر داد و در اظهارات خود گفت: من و خانوادهام ساکن ایتالیا هستیم. دوماهونیم قبل شوهر 66ساله من برای رسیدگی به وضع املاکمان به تهران آمد و تا چند روز با ما در ارتباط بود؛ اما پس از مدتی دیگر تماسی با ما نگرفت؛ تاجاییکه من از شدت نگرانی راهی تهران شدم.
با طرح این موضوع از سوی زن میانسال تحقیقات برای بهدستآمدن ردی از همسرش شروع شد؛ اما هیچ سرنخی به دست نیامد تا اینکه حدود چهار سال پس از آن مردی به پلیس مراجعه کرد و اطلاعاتی درباره یک قتل به مأموران داد و گفت: داماد ما با کمک همسر و دوستش مرتکب قتلی شده که تا به امروز مخفی مانده است. بهاینترتیب مرد جوان دستگیر شد و با توجه به اطلاعاتی که در اختیار پلیس قرار گرفته بود، چارهای جز افشای رازش نداشت.
او در بازجوییها گفت: من و همسرم مستأجر مقتول بودیم؛ چند ماهی هم بود که اجاره نداده بودیم. از طرفی به تمدید قرارداد اجاره نیاز داشتیم؛ اما پولی نداشتیم، برای همین با تهیه یک چک جعلی قصد فریب مالک را داشتیم. بعد از آنکه متوجه شدیم او فرد ثروتمندی است، با انگیزه سرقت تصمیم به قتل او گرفتیم.
او درباره نحوه قتل نیز توضیح داد: وقتی ما چک جعلی را به او دادیم، متوجه شد؛ سپس با اشاره همسرم، دوستم او را هل داد و من هم با دستمالی که از قبل آماده کرده بودم، او را خفه کردم. ما حتی گودالی برای دفن جسد او کنده بودیم. پس از قتل او را در کمدی گذاشتیم و از خانه بیرون بردیم و دفن کردیم. با این اعترافات، همسر و دوست متهم اصلی دستگیر شدند و با مشخصاتی که دادند، جسد در باغی متروکه در اخترآباد کشف شد؛ اما با توجه به اینکه چند سال از ماجرا گذشته بود، امکان بررسی علت مرگ وجود نداشت و در نهایت با تکمیل تحقیقات پرونده به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
قضات دادگاه کیفری نیز پس از محاکمه سه مرد و زن، متهم اصلی را به قصاص، سه سال حبس و 74 ضربه شلاق و دوستش را به جرم معاونت در قتل و سرقت به 18 سال حبس و 74 ضربه شلاق و همسر متهم اصلی را هم به همین جرم به 13 سال حبس و 74 ضربه شلاق محکوم کردند. در پی این حکم پرونده برای استیذان به دفتر رئیس قوه قضائیه فرستاده شد و پس از تأیید حکم به اجرای احکام دادسرای جنایی تهران رفت.
در آن زمان بود که تلاشهای کمیته صلح و سازش دادسرای جنایی تهران با ریاست محمد شهریاری، سرپرست دادسرای جنایی تهران، آغاز شد و فرزندان متهم اصلی با نوشتن نامهای به چهار دختر مقتول که در ایتالیا سکونت داشتند، از آنها خواهش کردند که پدرشان را ببخشند. در این راستا شهریاری با هماهنگی کنسولگری ایران درخواست سه فرزند متهم اصلی را به دست اولیایدم رساند و در نهایت با پیگیری کنسولگری پرونده ختمبهخیر شد و اولیایدم با بزرگواری خود بدون هیچ چشمداشتی از قصاص گذشتند. بهاینترتیب به احتمال زیاد محاکمه متهم از جنبه عمومی جرم برگزار خواهد شد و پس از آن با توجه به 11 سالی که متهم در حبس بوده است، آزاد خواهد شد.
منبع: شرق