شناسهٔ خبر: 23077506 - سرویس سیاسی
منبع: جوان | لینک خبر

حيات متعالي انسان در پرتو صلح و عدالت

صاحب‌خبر -
طبيعت حيات اجتماعي انسان، در تلاقي با غريزه كمال‌جويي و قدرت‌طلبي وي منجر به ظهور مفاهيم و قواعدي شد تا بتواند بين اين دو ميل، آشتي برقرار كند؛ چه اينكه هوشمندي و قوه عاقله انسان، بستري براي او فراهم كرده بود تا با استثمار ديگر قواي موجود در جهان اعم از جمادات و جانداران و همنوعان خود، بر كرسي قدرت‌طلبي خويش بتواند تكيه بزند. در عين حال به خاطر ارزشي بودن ميل حيات اجتماعي، صاحبان قدرت از سر واقعيت يا فريبكاري، همواره بر تمايلات نوع‌دوستانه خويش تأكيد مي‌كردند. در چالش‌هايي كه در طول تاريخ اتفاق افتاد، مفهوم صلح و صلح‌طلبي به عنوان ارزشي كه انسان‌هاي متعالي حتي در اوج قدرت به آن پايبند هستند، تجلي يافت. 
دين مبين اسلام از بدو پيدايش، در جامعه‌اي كه سرشار از ظلم و روابط خصمانه و جنگ و دشمني همراه با قدرت‌طلبي بي‌حد و حصر بود، نام خود را از سلم سلام و صلح برگزيد كه يكي از اسمای خداوند است. صلح در مباني اسلامي مبتني بر عدالت كه آن نيز از اصول اعتقادي ماست، مي‌باشد. صلح در اديان توحيدي حافظ كرامت انساني، پيشرفت ارزش‌هاي بشري و ضامن امنيت اجتماع است. اگر چه مفهوم صلح همانند ديگر مفاهيم ارزشي، با فريبكاري ارباب قدرت و مستكبران استثمارگر، حتي در متون ديني نيز رسوخ يافت و صلح‌طلبي را مساوي با ظلم‌پذيري تلقي كردند، اما تعاليم اصيل اديان توحيدي، بر صلح با منشأ عدالت‌طلبي تأكيد مي‌كنند. بر همين اساس نيز ويژگي حكومت جهاني حضرت بقيه‌الله(عج) برقراري عدل در جهان، پس از فراگيري ظلم است. چنين حكومتي را خداوند به انسان‌ها وعده داده است. فلسفه انتظار نيز كه فلسفه اميد به نجات بشريت از ظلم و حاكميت مستضعفان است، بر همين وعده الهي كه فطرت انسان‌ها بر همان بنا نهاده شده است، مي‌باشد. يأس همواره از ناحيه شيطان القا شده است و اميد به پيروزي در پرتو مبارزه براي برقراري صلح و عدالت از ناحيه خداوند بشارت داده شده است. 
بنابراين در دكترين نظام جمهوري اسلامي كه مبتني بر آموزه‌هاي اسلامي بنا نهاده شده است، اصل تلاش مضاعف و جهادي در راستاي زمينه‌سازي و آماده شدن بشر براي ظهور منجي(عج) از اهميت وافري برخوردار است. توجه به حقيقت صلح عادلانه و ترويج آن در بين توده‌هاي مردم، از سويي باعث القای روح اميد و نشاط در بين مستضعفان و از سويي منجر به خشم دشمنان و اصحاب استكبار جهاني شد. 
با دقت و بررسي در بيانات و آرای حضرت امام خامنه‌اي مدظله‌العالي كه در سخنراني‌ها و پيام‌هاي ايشان مطرح شده است، موارد بسيار زيادي وجود دارد كه منشأ مشكلات جوامع بشري، بي‌توجهي به ارزش‌هاي صلح‌طلبانه، در چهره واقعي آن دانسته شده كه از ظرفيت اين نوشته خارج است. از منظر ايشان، ثمره صلح بايد برقراري امنيت باشد، بر همين اساس فلسفه انتظار در معناي صحيح آن نيز عمل و حركت در راستاي برقراري عدالت و امنيت كه صلح را به ارمغان بياورد، است. 
وصول به چنين هدفي اگر در ميان توده‌هاي بشري رسوخ كند، منشأ حركت مي‌شود. انسانيت، امروزه برده ليبراليسم افسارگسيخته‌اي است كه اصل را مطلق منافع انساني قطع نظر از مباني اخلاقي مي‌داند. بر اين اساس اومانيسم در واقع فلسفه آزادي انسان در عين بي‌اخلاقي است، چه اينكه اخلاق‌مداري در چنين انديشه‌اي اعتباري و به نوعي مغفول مانده است. قدرت افسار‌گسيخته ناشي از سلطه سرمايه و لذت‌طلبي حيوان‌گرايانه، باعث رواج فساد و ظلم‌هاي بي‌حد و حصري شده است. در چنين فضايي، القائات دستگاه‌هاي فرهنگي، همراه با سرگرمي‌هاي مخرب ذهن و فكر، رهاورد مستكبران براي جوامع ضعيف است تا اين سرنوشت محتوم را كه به آنها تحميل شده است بپذيرند. 
رسالت نخبگان و انديشمندان در چنين فضايي، پيرايش مفاهيم از آرايه‌هاي فريبكارانه و ارائه حقيقت صلح عدالتمدارانه به نوع بشريت است تا دانسته شود كه اسلام هدفي جز متعالي كردن انسان‌ها، رفع ظلم ظالمان، آشنايي انسان‌ها با حقوق اجتماعي خود، ترغيب جوامع ضعيف براي رشد فكري و خودباوري، خارج شدن از زير بار نظم‌هاي القايي كه منفعت سرمايه‌داران را تضمين مي‌كند، است، شاید ثمره چنين نشستي اين باشد تا ثابت شود برخلاف سياست‌هاي اسلام‌هراسانه، اسلام دين صلح است؛ صلحي با هدف برقراري عدالت و پيروزي مستضعفان. ان‌شاءالله