به گزارش «خبرنامه دانشجویان ایران» به نقل از فارس،پیرو اتفاقات کم سابقه ای که برای یکی از کشتی گیران رشته آزاد در مسابقات اخیر رخ داد برخی درصدد برآمدند تا با ماهی گرفتن از آب گل آلود از این نمد کلاهی برای خود بسازند ولی اقدام به موقع و هوشیارانه این ورزشکار و مسئولان ورزش کشور در نهایت منجر به سرافرازی جوان کرجی کشتی مان شد.
علیرضا کریمی در گفت و گو با مشرق، درباره مسایل این روزها و البته دیداری که با مقام معظم رهبری داشت حرف زد.
پرسش و پاسخ ما با پهلوان علیرضا کریمی در ادامه میآید:
* از چه زمانی کشتی را شروع کردید؟
- تقریبا از ۱۰ سالگی.
* کجا؟
- در باشگاه شفق کرج. همان باشگاهی که علیرضا حیدری(دارنده ۶ مدال المپیک و جهان در رشته کشتی آزاد) در آن تمرین می کرد.
* دانشگاه هم رفتید؟
- بله! حسابی هم اذیت شدم. البته دو بار دانشگاه عوض کردم ولی باز هم مسئولان دانشگاه نتوانستند با شرایطی که من داشتم کنار بیایند و مرا هر ترم می انداختند تا اینکه قیدش را زدم.
* چطور؟
- خب به واسطه اینکه باید در اردوهای تیم های ملی در رده های مختلف شرکت می کردم یا در لیگ کشتی می گرفتم نمی توانستم در همه کلاس ها شرکت کنم و برای همین ترجیح دادم تا فعلا درسم را به تأخیر بیندازم و به سربازی بروم.
* مگر "سرباز قهرمان" نیستید؟
- هستم! ولی گفتند باید بروم. البته بعد از اتفاقاتی که در مسابقات آخر رخ داد دستوری صادر شد تا معاف شوم.
* پس می خواهید درستان را هم ادامه بدهید؟
- حتما این کار را خواهم کرد.
* ماشین دارید؟
- نه! اما رانندگی بلدم و البته قرار هم شده یک دستگاه اتومبیل به من بدهند که البته امیدوارم این اتفاق بیافتد.
* اگر اوضاعتان خوب شود به خانواده کمک می کنید؟
- قطعا! این یکی از مهمترین اهدافم در زندگی است که بتوانم شرایط راحتی را برای آنها فراهم کنم. البته شکر خدا همین حالا هم به همت پدرم و لطف خدا شرایط بدی ندارند.
* به شما لقبی هم داده بودند؟
- نمی دانم دادند یا ندادند! ولی در کل من شخصا با این القاب کاری ندارم و معتقدم مردم به انسانیت ورزشکارشان بیش از هر چیز اهمیت می دهند.
* هدفگذاری تان در کشتی چیست؟
- اینکه بتوانم در جهان و المپیک مدال طلا بگیرم و باعث افتخار ایران و ایرانی شوم.
* پس از آن مسابقه که قرار شد ببازید چه حسی داشتید؟
- خب من رفته بودم که مدال طلا را بیاورم. با این هدف وارد تشک می شدم تا آن مسابقه رسید. ابتدا کمی گیج بودم ولی بنابر دلایلی که می دانید نشد تا ادامه بدهم. بعد که از تشک بیرون آمدم و حمایت های مردم از این کارم را دیدم قوت قلب گرفتم و خوشحال شدم. فهمیدم که مردم متوجه کاری که به آن مجبور شدم هستند و این شکست را به حساب ناتوانی من نگذاشته اند. این برایم از هر چیزی با ارزش تر بود.
* بعد از آن مسابقه قول و قرارهایی به شما داده شد ولی ظاهرا اوایل کمی بی توجهی هم دیدید؟
- بله! ۴ سال قبل هم که در رده پایه با چنین قرعه ای مواجه شدم به من گفتند که معادل مدال طلا که ۴۰ سکه طلا جایزه اش بود پاداش می دهند ولی وقتی یک سال از آن ماجرا گذشت و موعد اعطای جوایز کشتی گیران شد به من گفتند چنین قانونی ندارند و هیچ چیزی به من داده نشد!
* الان شما در این مدت سرجمع از همه مسابقات بین المللی و حضور در لیگ کشتی چه میزان پاداش و پول دریافت کرده اید؟
- در این ۴ سال با دو مدال طلای آسیایی و یک برنز جهانی در لاس وگاس حدود ۲۰۰ میلیون تومان!
* این برای این همه تلاش و مدال و افتخار آفرینی کم نیست؟
- همیشه گفته ایم که حق کشتی به درستی ادا نمی شود. نه من بلکه خیلی از قهرمانان قبل از ما هم این را گفته اند ولی تبعیض در ورزش هست. نمونه اش هم در فوتبال که نمی خواهم زحمات آنها را هم بی ارزش جلوه بدهم. فوتبالیست ها هم زحمت می کشند. ما می گوییم حق کشتی به درستی ادا نمی شود. همین!
* حالا بعد از این اتفاقات برنامه تان چیست؟
- پس از یک استراحت موقت دوباره تمریناتم را از سر گرفتم تا با قدرت در رقابت های آینده شرکت کنم و بتوانم در مسابقات جهانی بعدی حضور پیدا کنم و در نهایت به المپیک برسم.
* نگران این نیستید که باز هم بروید و تلاش کنید و بار دیگر...؟
- نه! به هیچ وجه! ورزشکار که از ورزش خسته نمی شود. من زندگی ام را در ۱۳ سال گذشته صرف ورزش کرده ام و تا در این زمینه به جایگاهی که می خواهم نرسم دست از تلاش برنمی دارم.
* می دانید در وزنی که هستید کشتی گیران خوبی در داخل حضور دارند؟
- بله! از روزی که به سطح بزرگسالان آمدم متوجه این موضوع بودم و می دانم رقبای گردن کلفتی در این وزن هستند.
* نمی خواهید وزنتان را تغییر بدهید تا راحت تر باشید؟
- نه! من همیشه بین ۸۶ تا ۸۸ کیلو وزنم است و بالاتر از آن هم نمی روم.
* می دانید حسن یزدانی در این وزن است؟
- البته که می دانم. اتفاقا حسن از دوستان خوب من است. ما در عین رفاقت رقیب هم هستیم و باید تلاش کنیم. من با تمام وجود در این وزن کشتی می گیرم و امیدوارم که من یا او هر کدام در انتخابی های تیم ملی بالا می رود در مسابقات بین المللی پرچم ایران را بالا ببریم.
* از حضورتان در بیت رهبری حرفی نمی زنید؟
- اتفاق خیلی مهم و بزرگی بود که برایم رخ داد. ایشان لطف کردند و مرا به همراه خانواده ام دعوت کردند. از این موضوع خیلی خوشحال بودم که آقا را از نزدیک می دیدم. البته قبلا دیده بودم ولی نه به این شکل...
* ...کجا؟
- در یک همایش ورزشی بود که به اتفاق ۴۰۰، ۵۰۰ ورزشکار دیگر به بیت رهبری رفته بودیم و در حسینیه بیت، آقا را از دور دیدم. ولی خب آن روز از نزدیک شرایط دیگری داشت.
* شما از ایشان انگشترشان را طلب کردید یا...؟
- ...نه! خود آقا زحمت کشیدند و انگشترشان را به من هدیه دادند. حسابی غافلگیر شده بودم و نمی دانستم چه بگویم.
* چیزی هم گفتید؟
فقط می توانستم تشکر کنم. این افتخار بزرگی بود که انگشتر رهبر از انگشت شان بیرون آمد و به من هدیه شد.
* الان کجاست؟
- انگشتر؟ در خانه و در یک جای خوب از آن نگهداری می کنم.
* پدر و مادر حرفی نزدند؟
- آنها هم خوشحال بودند و می گفتند که انشااله اتفاقات خوبی برایم در زندگی رخ بدهد.
* سوال پایانی.... اگر همین الان ۵ میلیارد تومان به شما پول بدهند با آن چکار می کنید؟
- کارآفرینی می کنم. الان هم که در سال تولید ملی و اقتصاد مقاومتی هستیم. اگر این رقم را بدست بیاورم کار و کاسبی راه می اندازم تا خیلی ها از کنار چرخش کار اقتصادی من نان به خانه ببرند و من هم زندگی ام را بکنم. اینطور زندگی کردن را دوست دارم.