دکتر احمد یحیایی ایلهای / استاد دانشگاه: از نیمه دوم قرن بیستم صاحبنظران دریافتند که وابستگی سازمان، جامعه و محیط به یکدیگر افزایش یافته است. از یک سو سازمانها با تکیه بر امکانات موجود در جامعه به اهداف خود میرسند و از سوی دیگر، اقدامات سازمانها باید منافع و دستاوردهایی نیز برای جامعه داشته باشد.
پس رویکرد تغییر کرد تا منافع در سازمانها بهگونهای طراحی شود که مردم جامعه، بیش از هزینهای که پرداخت کردهاند از سازمانها سود ببرند و به تعبیری سازمانها علاوه بر سود آفرینی، ارزش آفرینی هم داشته باشند. بنابراین در۳ دهه گذشته مدیریتهای سازمانها به راهبردهای کارآمد و کاربردی از جمله استقرار و پیادهسازی مسئولیت اجتماعی سازمان (Corporate Social Responsibility) روی آوردند. یعنی سازمانها علاوه بر انجام وظایف سنتی خود به انجام فعالیتهای دیگری نیز مکلف شدهاند که هدف این فعالیتها، پاسخگویی به انتظارهای جامعه است. مسئولیت اجتماعی شرکتها (CSR) موضوعی مورد توجه در سالهای گذشته بوده تا آنجا که سازمانهای بینالمللی مانند سازمان ملل و اتحادیه اروپا، استانداردهایی را در این زمینه ارائه کردهاند. بنیاد مدیریت کیفیت اروپا (EFQM) که بنیادی وابسته به اتحادیه اروپاست، در مدل الگوی تعالی خود برای سازمانها، مسئولیت اجتماعی شرکتها را بهعنوان یکی از ارزشهای هشتگانه خود معرفی کرده است. توجه و تاکید سازمان بر مسئولیت اجتماعی در واقع کمک میکند تا سازمان تصویری زیبا در ذهن و فکر جامعه بگذارد و با کسب این اعتبار بتواند برای فعالیتهایی کلیدیتر در آینده تصمیمگیری کند. چنین سازمانهایی افکار و نیازهای عمومی را جدی گرفته و تلاش میکنند از مسئولیت صرفا اقتصادی و سازمانی گامهایی بیشتر و مفیدتر برای جامعه بردارند.
مسئولیت اجتماعی عین روابطعمومی است
آنچه که لازم است در اینجا مورد توجه قرار گیرد نقش و سهم و مسئولیت روابطعمومی در استقرار و عملی کردن و مدیریت مسئولیت اجتماعی سازمان است. توجه به تعریف و کارکردها و حوزه فعالیتهای مسئولیت اجتماعی نشان از عجین بودن روابطعمومی و مسئولیت اجتماعی دارد. یعنی میتوان ادعا کرد که آنچه امروز بهعنوان مسئولیت اجتماعی مورد توجه و تاکید است با شکلگیری روابطعمومی اولیه بهعنوان اهداف کلیدی و زیربنایی روابطعمومی به آن عمل شده است. روابطعمومی اخلاق مدار، طرفدار جامعه و مردم و حافظ منافع و وکیل الرعایا بوده و افکار عمومی و رفع مشکلات جامعه ازسوی سازمان تا آنجا که امکانپذیر است، یکی از توجهات جدی روابطعمومی است، بهطوری که کار روابطعمومی را باید مسئولیت اجتماعی هر سازمان دانست. مسئولیت اجتماعی چیزی فراتر از مسئولیت سازمانی (تولید یا ارائه خدمات و درآمدزایی) است و مسئولیت روابطعمومی نیز فراتر از مسئولیت سازمانی است. یعنی روابطعمومی به نمایندگی از سازمان مسئول است که به جامعه نزدیک شود، انتظارهای جامعه را شناسایی کند، اولویتهای رهبران جامعه را تشخیص دهد و در استقرار مسئولیت اجتماعی سازمان را یاری رساند. یادآوری مهم در اینجا این است که هر چند مسئولیت اجتماعی باید ازسوی تمامی سازمانها مورد توجه قرار گیرد اما پیگیری موضوع از سوی موسسهها و سازمانهای صنعتی اهمیتی دوچندان دارد زیرا سازمانهای صنعتی بیشتر به محیطزیست و ابعاد اجتماعی، هنری، فرهنگی و اخلاقی جامعه صدمه میزنند. بنابراین باتوجه به این مهم مسئولیت اجتماعی، مسئولیتی سنگینتر در حوزه روابطعمومی صنعتی است. بهطوریکه میتوان گفت مسئولیت اجتماعی مهمترین مسئولیت روابطعمومی صنعتی است.
روابطعمومی صنعتی باید تلاش کند: ۱. کارکردهای اخلاقی سازمان را به مدیران و کارکنان گوشزد کند.۲. اهمیت مسئولیت اجتماعی را همچون رفتاری اخلاقی برای مدیران و کارکنان تبیین کند. ۳. انتظارهای جامعه را بهطور مستمر و دورهای شناسایی و به تصمیمگیران سازمان اطلاعرسانی کند.۴. اولویتهای اجرایی مسئولیت اجتماعی را در جلسهها و ارتباط با رهبران جامعه (گروههای مرجع) مشخص کند. ۵. سازمان را یاری کند تا با اجرای مسئولیت اجتماعی به حفظ ارزشها و هنجارهای اجتماعی مدد رساند بهطوری که فرهنگ و اخلاق جامعه تقویت شود.۶. فعالیتهای اجرا شده مسئولیت اجتماعی را اطلاعرسانی کند.