به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ به نقل از آناج، روز گذشته یادداشتی در آناج با عنوان “«سیدهشهلا»، آتش برخواسته از خاکستر سرکوب است” درج شد که در بخشی از آن به سیاستهای دولت جمهوری آذربایجان برای به انفعال کشاندن جریانها و مراسمات مذهبی اشاره شده و آمده بود: “الهام سعی دارد با مدیریت نهادهای دینی، نسخه منفعلی از اسلام را به مردم بقبولاند تا ضمن حفظ وجهه مذهبی خود از خطرات احتمالی اسلام انقلابی که تاثیرپذیرفته از وقوع انقلاب اسلامی در ایران بود پیشگیری کند.”
روز عاشورا و تاسوعای حسینی در این کشور شاهد برگزاری مراسمات به ظاهر عزاداری بودیم که متولیان برنامهها با بهرهگیری از مداحان وابسته به بدنه دولت و حذف کامل پرچمها و نمادهای حسینی به دست شرکتکنندگان پرچمهای جمهوری آذربایجان را داده بودند.
همچنین متولیان با تلطیف متن نوحهها محتوا را به اشعاری تقریبا شبیه مولودیخوانی و جشنهای ملّی مبدل کرده بودند تا به صورت مبرهن پروژه منفعلسازی مراسمات دینی و به تدریج کمرنگ و حذف کردن را در گامهای آتی به منصه ظهور برسانند.
بدیهی است که حذف پرچمهای حسینی در کنار برخوردهای قهری با اسلامگرایان این کشور توسط حاکمیت آذربایجان نشان از واهمه مسببان عبریسازی بدنه دولت از اوجگیری اسلام انقلابی است و نوید عیان شدن چهره برخی از رهبران مذهبی و مداحان حکومتی خواهد شد.
چنانکه سعی میشود تا با لیدرسازی از این افراد ضمن ایجاد دوگانگی و زدن انگ وابستگی به ایران برای افراد مذهبی، گامی موثر نیز در تحریف ماهیتهای مذهبی داشته باشند که در رگ و خون ملت این کشور ریشه دوانده است.
این انگ زدنها به منظور به دست آوردن بهانهای برای سرکوب شدیدتر جمعیت مذهبی تدارک دیده شده است، چنانکه بارها روحانیونی مانند حاج طالع باقرف به عنوان رهبر جنبش اتحاد اسلامی مسلمانان در سخنان خود بر عدم وابستگی به ایران تاکید کرده و گفته است: “ما دلباخته غرب، شرق یا حتی ایران نیستیم و خود ایران برای ما اهمیتی ندارد، اسلام جاری در ایران برای ما میتواند مورد اهمیت باشد.”
همانطور که پیشتر نیز ذکر شد، آرمان و شعارهای قطور و دهان پرکن نظام کمونیستی شوروی در کنار ترویج فسقهایی مانند شرابخواری و موسیقیهای مبتذل و… در طول سالیان متمادی نتوانست به صورت کامل از ملت این کشور ماهیت مذهبی را بزداید چه برسد به اینکه با شعبدهبازی تعویض پرچم سیدالشهدا با پرچم جمهوری آذربایجان به خیال واهی ملیتگرایی را تقویت کرده و احساسات مذهبی را سرکوب کنند.
در پایان باید گفت؛ افرادی که با چهره موجه و دیندار ضمن پروردن صدا و بیان سعی دارند لیدری افراد و افکار مذهبی را عهدهدار شوند از هدف خود ابتر خواهند ماند، چنانکه تجربه تاریخی انقلاب اسلامی ایران نشان میدهد که آخوندها و مادحین درباری نتوانستند کوچکترین مانوری در خطدهی سیل عظیم انقلاب داشته باشد.
انتهای پیام/