درساختار قدرت ایالات متحده آمریکا شخصیت تعریف شده «دموکاب» یک کبوتر آبی یا یک باز قرمز است. اگر جمهوریخواهان رنگ قرمز و نماد باز را برگزیدهاند، دموکراتها رنگ آبی و نماد کبوتر را برای خود انتخاب کردهاند. باید گفت هیلاری کلینتون به عنوان یک دموکرات عملگرای تعریف شده در ساختار حزبی ایالات متحده آمریکا ترکیبی از بوش و اوباما محسوب میشود و این میتواند بازی هوشمند قدرت که در سال 2006 توسط جوزف نای و آرمیتاژ که پژوهشی در مفهوم قدرت هوشمند کردند را تئوریزه کرده و استمرار بخشد. از این جهت از نظر منطق استراتژیک کلینتون گزینه بسیار مناسبی در جهت ایجاد فضای مثبت در جهت ایجاد گامهای بعدی دکترین قدرت هوشمند آمریکاست. از این جهت میتوانیم بگوییم که هیلاری کلینتون نه تنها در ساختارقدرت در حزب دموکرات بلکه در ساختار قدرت ایلاات متحده آمریکا حلقه اتصال دموکراتهای عملگرا و جمهوریخواهان واقعبین است. از این جهت است که حزب دموکرات با وجود ریسک در اعلام کاندیداتوری کاندیدای شکستخورده قبلی تاحدودی پذیرفته است اگر او بتواند از مسیر انتخابات درونحزبی بگذرد المانها و سیگنالهایی که همگی نشان دهنده امکان موفقیت کلینتون در این زمینه است بروز و ظهور پیدا میکند. از سوی دیگر جمهوریخواهان تاکنون نیروی زبده قابل عرضهای را در ایالات متحده آمریکا به نمایش نگذاشتهاند. خانواده بوش تلاش دارد بوش سوم را در حوزه تحرکات وارد کند اما به نظر میرسد که هم اکنون با وضعیت فعلی و بافت موقعیتی کنونی بهرغم وجود چالشهای فراوان در برابر دموکراتها در حفظ دوره آینده کاخ سفید هنوز از منظر منطق کاندیداتوری و شخصیت برجسته هیلاری کلینتون وزن قابل قبولی را عرضه نکردهاند و این بدان معنی نیست که در آینده وی رقیب انتخاباتی قدری را دربرابر خود از جهت کنشگر مرکزی نداشته باشد ولی آنچه مشخص است در وضعیت کنونی، هیلاری کلینتون به عنوان یکی از مهرههای اساسی در ساختار قدرت در آمریکا در انتخابات آینده نقش پیدا خواهد کرد و به طور یقین یک رقیب جدی و دارای دامنه رأی بالاست. حال باید منتظر ماند و دید که چرخش آینده قدرت در آمریکا به نفع جمهوریخواهان است یا دموکراتها.
* کارشناس روابط بین الملل