بانک ورزش- رضا شكاري كه در آستانه انتقال به پرسپوليس قرار داشت ناگهان به سمت تبريز پيچيد و با قراردادي پنج ساله سر از تراكتورسازي درآورد. شكاري كه در اين مدت ابراز علاقه زيادي به پرسپوليس كرده بود، در نهايت تعلل سرخپوشان پايتخت را دليل اصلي انصرافش از حضور در اين تيم عنوان كرد. او گفته: «نبي به من ميگفت اگر عاقبت جذب تو مثل ماجراي طارمي شود، همه ما بايد از ايران برويم.» به این ترتیب در ماجراي شكاري، پرسپوليس مثل مارگزيدهاي عمل كرد كه از ريسمان سياه و سفيد ميترسد. اين رويكرد، كاملا قابل دفاع است و وقتي از سلامتي انتقال يك بازيكن اطمينان نداريد، نبايد خودتان را در معرض يك زيان هنگفت تاريخي قرار بدهد. فرض كنيد شكاري به پرسپوليس ميآمد و نيمكتنشين ميشد، بعد باشگاه به خاطر جذب همين بازيكن دو پنجره نقلوانتقالاتياش را از دست ميداد؛ در اين صورت هواداران چه حالي ميشدند؟ تراكتوريها هم كه شكاري را خريدهاند، حتما تحقيقاتشان كامل است كه اين ريسك را به جان خريدهاند.
سخن اصلي اين مطلب اما چيز ديگري است؛ دوست داريم از مديران پرسپوليس بپرسيم شما كه از مبتلا شدن شكاري به سرنوشت طارمي ترسيدهايد، چرا از منتهي شدن پرونده برانكو به سرانجام پرونده مانوئل ژوزه نميترسيد؟ چرا در شرايطي كه پول برانكو را جور كردهايد، به جاي تسويهحساب با او و دستيارانش همه اسكناسها را در شكم خريدهاي زايد نقلوانتقالاتي ميريزيد تا باز كار به فيفا بكشد و همان داستانها تكرار شود؟ پول برانكو را بدهيد، خودتان را از گزند مجازات و محروميت در امان نگه داريد و بعد اگر حقي داريد كه حس ميكنيد پايمال شده، از طريق طرح شكايت دنبالش برويد. يك سوال ديگر؛ شما كه از جذب شكاري ترسيديد، چرا بابت خريد امثال كنعانيزادگان و فرشاد احمدزاده هراسي به دل راه نداديد؟ چرا يك لحظه هم نترسيديد كنعاني رفتارهاي نامناسب چند سال قبل را تكرار كند و يا حضور مجددش در تيم، شبيه بازگشت ناموفق رامين رضاييان به پرسپوليس در ليگ شانزدهم شود؟ چرا نگران نشديد كه يكي مثل فرشاد دوباره رو به مردم هيس نشان بدهد يا گوشهايش را بگيرد؟ بترسيد. ترس خوب است، اما نه فقط در مورد شكاري. باشگاه پرسپوليس به اندازه همه تاريخش در دام اشتباهات تكراري گرفتار شده. كاش از بقيه آزمودهها هم عبرت ميگرفتيد.