به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری فارس، نمایش «جنین جنزده» به نویسندگی و کارگردانی سلمان فرخنده از هجدهم اردیبهشتماه ساعت ۱۹ در سالن شماره یک عمارت نوفل لوشاتو روی صحنه رفته است. بازیگران این نمایش میترا مؤمنی و سلمان فرخنده هستند.
این نمایش دارای فضایی روانشناختی، تراژیک با مایههای طنز است. داستان زن و شوهری که متوجه میشوند بچهدار شدهاند، زن تصور میکند موجوداتی ماورایی و اجنه در خانهشان رفت و آمد دارند و میخواهند بچه را با خود ببرند. به همین دلائل زن و شوهر وارد فازهای تازهای با هم شده و مشکلاتی بینشان ایجاد میشود.
فضای وهم آلود و ترسناک نمایش در جاهایی مخاطب را تحت تأثیر خود قرار میدهد، به ویژه زمانی که این فضای معماگونه با موسیقی خاص علی سینا رضانیا آمیخته میشود. در جاهایی نیز این فضا شاید مخاطب را دچار تعارض و اذیت کند و به نوعی بگومگوهای زن و شوهر بر روان مخاطب تأثیر بگذارد، درحالیکه در نهایت مشخص می شود تمام این اتفاقات و رخدادها ساختگی بوده و نه بچهای در کار است و نه جن و ماورایی!
فضای نمایش رئالیسم و شاید هم رئالیسم جادویی را تداعی میکند. واقعیتهایی در این زندگی جریان دارد، دکور نمایش کاملا رئال است اما در بخشهایی به رئالیسم جادویی نزدیک میشود. کارگردان در بخشهایی فضای خانه را با دکوراسیون فضاهایی همچون بیمارستان و فضاهای دیگر همزمان تداعی میکند.
نمایش «جنین جنزده» در سال ۸۷ در جشنوارهای در شیراز اجرا شد و سپس به اجرای عمومی رسید. به گفته کارگردان نمایش، «جنین جنزده» با گذشت دوره و زمان، دچار تغییراتی شده است. این اثر نمایشی در اجرای جشنوارهای موفق به دریافت جایزه نویسندگی و بازیگری اول زن شد.
سلمان فرخنده و میترا مؤمنی یک زوج هنری و زن و شوهر هستند و در بخشهایی از کار به طنز مطرح میکنند که زن و شوهرند و به خوبی توانستند با توانایی بگومگوهای واقعی و رئال زندگیهای مشترک را بر پرده تئاتر بیاورند.
درباره این نمایش با سلمان فرخنده، کارگردان و بازیگر کار به گفت وگو نشستیم:
* ایده اولیه کار از کجا آمد و آیا تجربه مشخصی برای این داستان در ذهنتان بود؟
ایده اولیه نگارش متن سال ۸۷ به ذهنم رسید، قصه چیز دیگری و راجع به شاعری بود که در جنین خود زندگی می کند ولی بعدتر اصطلاح جنین جن زده از آنجا آمد و قصه یک زن و شوهری شد که زندگی شان بر چرخه بیماری این زن می چرخد سپس پر و بال گرفت و شروع به تمرین و کار کردیم. در ادامه هم شیراز اجرای جشنواره ای رفتیم البته خیلی آن متن متفاوت از الان بود، تا اینکه الان به دغدغه هایمان نزدیک و با ما همراه شد.
*آیا تجربه روانشناختی خاصی برای نگارش نمایشنامه داشتید ؟ اگر اینطور است چرا این اندازه ناپخته به نظر می رسد؟
من تجربه خاص روان شناختی برای این کار از سوی دوستان و خودم داشتم، در قصه زایمان های بی سرانجام و بچههایی که سقط شدند خیلی جست وجو کردم ، البته اگر ایده ناپخته به نظر میرسد شاید به این دلیل است که تلاش داشتیم شکل تراژیک صرف نداشته باشد بلکه توأمان ترکیبات روان شناختی و لحظات طنز زندگی که هر کدام از ما آنها را تجربه کردهایم را نیز با هم داشته باشیم.
تلاش شده بازیها کاملا رئال و منطقی باشد هر چند دستمایههای رئالیسم جادویی در کار وجود دارد
همچنین سعی کردیم بازیها کاملاً رئال و منطقی باشد، با وجود اینکه فضا رئالیسم جادویی هم دارد، نمادهایی از ملحفهها و پردههای سفید همه تداعی کننده این رئالیسم جادویی هستند.
*خودتان ژانر کار را چه چیز میدانید؟ تراژدی یا طنز؟
البته من به بعد روانشناسی کار خیلی علاقه دارم و نمیتوانم تقسیم بندی بین تراژدی و کمدی یا هر چیزی بین اینها داشته باشم، مثل فضای زندگی که نمیتوانیم یک لحظه کار را کامل یک ژانر بدانیم، تراژدی یا کمدی یا هر چیز دیگری...
*درباره موسیقی کار توضیح بفرمایید ما این موسیقی را در بخش های توهمزا و ترسناک کار فقط مشاهده کردیم علت چه بود؟
آهنگساز کار ما در روز اجرای خبرنگاران و رسانه ها متاسفانه دچار مشکلی شده بود و دیر به پشت صحنه رسید ما هم کار را به خاطر رسیدن او به تعویق انداختیم اما از صحنه سوم او ورود پیدا کرد، به خاطر همین در چند پرده اول موسیقی را برای اجرای خبرنگاران شاهد نبودیم. از آنجا که علی سینا رضانیا آهنگساز کار در حرفه خود بسیار با استعداد است، همزمان تعداد بسیاری ساز را در صحنه مینوازد البته نه به عنوان ملودی بلکه با آنها صداسازی میکند. فضاسازی بخشهای موهوم، ترسناک و فضاهای شاد بر اساس موقعیتهای بداههای که در نمایش خلق میشود همه بر دوش این آهنگساز است. موسیقی زنده است و در صحنه اتفاق میافتد و حس عجیب و غریبی را به صحنه میدهد که خوشبختانه تاکنون مورد استقبال مخاطبان بوده است. به نظرم موسیقی یکی از نقاط قوت این نمایش است.
*خیلی از هنرمندان معتقد هستند که بازیگری و کارگردانی توأمان انرژی و تمرکز زیادی را از هنرمند میگیرد، با توجه به اینکه شما هر دو اینها را در این کار با هم تجربه کردید، چه نوع کار و تجربهای بود و علت همبازی شدنتان با همسرتان خانم مؤمنی چه بود؟
بله انرژی زیاد میگیرد اما من نظرم این است که کارگردانی تا شروع کار دیگر تمام میشود و این بازی بازیگر است که میماند به همین دلیل من میتوانستم هر دو را با هم به سرانجام برسانم و اینها با هم تطبیق دهم با وجود اینکه خودم هم نویسنده کار بودم.
امسال بیستمین سالگرد همبازی شدن من و همسرم ـ میترا مؤمنی ـ بود به همین دلیل تصمیم گرفتیم مجدد با هم همبازی شویم
همچنین این بیستمین سالگرد همبازی شدن من و همسرم خانم مؤمنی با هم بود و تصمیم گرفتیم در این کار با هم اجرا برویم. معمولاً نقشهایی که رئال است چندان به چشم نمیآید و نقشهای کلاسیک بیشتر دیده میشوند با اینکه نقشهای رئال سختیهای خاص خود را دارد. بازی ما براساس متداکتینگ است و سعی بر این بوده که لحظات نابی را خلق کنیم که مشخص نباشد دیالوگها از پیش تمرین و نوشته شده و دیالوگها به گونهای بیان میشوند که تازگی و طراوت خود را حفظ کنند.
*علت وجود مایه های طنز در کار چه بود؟ آیا این ترکیب تراژدی و طنز با هم را از قوتهای کار میدانید؟
بله این بیشترین نقطه قوت کار ما بود همین که فضای نمایش و قصه کشش داشته باشد تا مخاطب تا لحظه پایانی همراه ما بماند، لحظات طنز هم برای این خلق شد که مخاطب با کار همراه شود. ما خیلی تلاش کردیم تا با ذائقه تماشاگر امروز همراه شویم و از فضای تراژدی کلی دور بمانیم.
ما هر شب بر صحنه تئاتر سعی میکنیم کار را زنده و پویا و با طراوت کنیم و این حس زن و شوهری روی صحنه برایمان تازگی داشته باشد و سعی میکنیم همدیگر را متعجب و خوشحال کنیم و لحظات خوبی را خلق کنیم، به نظر من اگر قوتی در کار ما باشد در همین لحظات بازی است.
* آیا نمایش شما قرار است، مفهومی را به مخاطب منتقل کند و پیام خاصی را برساند؟ اگر اینطور است چه پیامی مدنظر شما بوده است؟
بله اساسا هر کاری یک زیرلایهها و مفاهیمی دارد که قرار است آنها منتقل به مخاطب شود. برخی کارها شاید فقط جنبه سرگرمی داشته باشند یا برخی مفهومی هستند. در هر صورت هیچ تئاتری بدون مفهوم و پیام نیست. من تصور میکنم همین فضای بیمارستانی کار، ملحفهها، پردههای کشیده و مسائل دیگر این چنینی نشان میدهد که این خانواده یا حداقل این زن بیمار است و باید این پردهها و ملحفهها روزی با خوب شدن او کنار زده شوند و همه اینها مفاهیمی هستند که نشان میدهد تفاوتهای یک خانواده سالم و بیمار از چه نوع است.
تئاتر نباید جنبه شعاری داشته باشد اما باید مخاطب را دریابد
تئاتر نباید جنبه شعاری داشته باشد اما اینکه قصه و زیرلایهای داشته باشد و مخاطب آن را دریابد، ارزشمند و خوب است و داستان ما عمق اجتماعی و روانکاوی خوبی دارد.
*تئاتر امروز را چطور می بینید؟ آیا در شرایط خوبی تنفس میکند؟
به نظر من که الان تئاتر برای سالندارها است، همانطور که سینما برای سینماداران است. آدمها الان به این فکر میکنند که چطور گیشه داشته باشند، با کسانی کار میکنند که این گیشه را برایشان حفظ کنند، سالندارها هم به خاطر این وضعیت سعی میکنند چند سانسه نمایش به روی صحنه ببرند تا درهای تئاتر خصوصی بسته نشود، گروهها الان زیادتر شده اند و وضعیت مثل سالهای پیش نیست، اما خب همین روی کیفیت کارها هم تأثیر گذاشته و اتفاقی که شاید مشمول تئاتر میشد، الان جریانش متفاوت شده است. هر چند من چند سالی بود که از کار تئاتر دور بودم اما اینها را دریافت کرده ام.
*نکته پایانی؟
من تلاش کردم به دغدغه امروزم بپردازم امیدوارم مخاطب هم از آن راضی باشد، مهمترین چیز برای من این است که آدمهایی که به دیدن کارم می آیند درباره آن صحبت کنند و همه چیز در سالن تمام نشود.
به گزارش فارس، نمایش جنین جن زده به کارگردانی سلمان فرخنده تا اول خرداد ماه هر شب ساعت ۱۹ بر صحنه سالن نوفل لوشاتو است. علاقهمندان به منظور تماشای این اثر نمایشی میتوانند به تارنمای تیوال مراجعه کنند.
انتهای پیام/