حجتالاسلام عرفان:
رسانه بینش مخاطبان را در سبک زندگی افزایش دهد
صاحبخبر - گروه فرهنگی : صاحب کتاب «رسانه و آموزه مهدویت»گفت: از رسانه توقع میرود سطح بینش و شناخت مردم در عرصه سبک زندگی را روز به روز وسعت دهد، بهگونهای که وقتی از مخاطبان پرسش شود رسانه چه تأثیراتی در سبک زندگی شما داشت، با پاسخهای مثبتی مواجه شوند. از مهمترین عواملی که سبب آسیب به سبک زندگی و بستر خانواده از طریق رسانه میشود، غلبه فرهنگ عامهپسند بر گزارههای دینی است، بهعبارت دیگر گاهی اوقات در رسانه، حقایق کلان فرهنگی و تمدنی در عرصه سبک زندگی را به امور قابل فهم برای مخاطب تقلیل دادیم گرچه بهقیمت فدا کردن اصالت و خلوص آن آموزه باشد. وقتی رسانه ما فرهنگ عامهپسند را بر پیام تمدنی، راهبردی و دینی غلبه دهد، زمینه را برای هنجارشکنی گسترده فراهم میکند؛ نمونه بارز آن، نقشی است که رسانه در عدم مهندسی فرهنگ حیا و عفاف در جامعه دارد که متأسفانه تولیدات رسانهای ما بهصورت شایسته به آن نمیپردازد و گاهی اوقات بهخلاف آن اقدام میکند. در ادامه گفت و گوی حجتالاسلام عرفان صاحب کتاب «رسانه و آموزه مهدویت» با تسنیم را می خوانید . * اکنون رسانهها بهویژه رسانه ملی باید چه گزارههایی را در نهادینهسازی آموزههای مهدوی و چه بسترهایی را برای اصلاح سبک زندگی فراهم کند؟ مهدویت یک مفهوم جامع است و به این “تعبیر” در آیات و روایات ذکر نشده است. اما از یک منظر بهمعنای جامعیت ارزشهاست، یعنی هر ارزشی که متناسب با آموزههای دین باشد، مهدویت نام دارد. وقتی گفته میشود رسانه باید از مهدویت صحبت کند، در دو بُعد قابل تفسیر است: 1 ــ برنامههایی که ارائهدهند برترین الگوی سبک زندگی و ارزشهای انسانی باشد 2 ــ برنامههایی که بهصورت ویژه به مباحث کلان مهدویت و تمدنی بپردازد. هر دو گزاره یک مسیر را میپیمایند، از این جهت در ادامه این گفتوگو، به موضوع جایگاه رسانه (با محوریت رسانه ملی) در اصلاح سبک زندگی ایرانی اسلامی میپردازیم و همان طور که عرض کردم درست در پازل جریان مهدویت قرار دارد.اما در پیوند مطالعات رسانهای و آموزه مهدویت و نیز نقش و جایگاه رسانه در نهادینهسازی سبک زندگی منتظرانه، گام اول بحث درباره ضرورت رویکرد رسانهای با آموزه مهدویت است. نباید در رسانه فرهنگ عامهپسند بر گزارههای اصیل فرهنگی غلبه یابد * بهنظر میرسد سوای از هجمههای فرهنگی رسانههای غرب، ما از درون دچار مسئله و چالش هستیم بهگونهای که گاهی از طریق رسانهها شاهد مسائل ضدارزشی هستیم. بهنظر شما این بزرگتر از لطمههای فرهنگی دشمن نیست؟ از مهمترین عواملی که سبب آسیب به سبک زندگی و بستر خانواده از طریق رسانه میشود، غلبه فرهنگ عامهپسند بر گزارههای دینی است، بهعبارت دیگر گاهی اوقات در رسانه، حقایق کلان فرهنگی و تمدنی در عرصه سبک زندگی را به امور قابل فهم برای مخاطب تقلیل دادیم گرچه بهقیمت فدا کردن اصالت و خلوص آن آموزه باشد، بهعنوان مثال بزرگترین آسیبی که در رسانهها در راستای مهندسی فرهنگ حیا، حجاب و عفاف با آن مواجه بودیم، به این صورت بود که اصالت این فرهنگ را فدای فرهنگ عامهپسند در جامعه کردیم؛ شما این مسئله را در سریالهای تلویزیونی، برنامههای ترکیبی مستند و برنامههای مسابقهای میبینید. پیام رسانه باید مفید و دارای اولویت باشد یکی از عواملی که باعث میشود سبک زندگی آسیبزا در رسانهها به مخاطب منتقل شود، عدم توجه به مباحث ضروری و کلان در انتقال پیام در حوزه سبک زندگی است. پیام رسانهای باید در گام اول مفید و در گام دوم دارای اولویت باشد. اساساً یکی از مهمترین شرایط خوب رسانهای، مفید بودن و دارای اولویت بودن آن است. مفید بودن یک برنامه رسانهای در عرصه سبک زندگی به این معناست که نیاز خاصی در جامعه برطرف کند و دارای فایده و ارزش باشد. پرداختن به موضوعات تکراری در رسانه صرفاً برای رفع تکلیف است. مفید بودن برنامه رسانهای در عرصه سبک زندگی بهمعنای کاربردی بودن آن نیست بلکه بهمعنای اثربخشی آن در عرصه سبک زندگی در دو سطح بنیادی و کاربردی است؛ یعنی صرفاً نباید به کاربردی بودن آن نگریست. رسانه باید سطح بینش مخاطبان در عرصه سبک زندگی را بالا ببرد در واقع از رسانه توقع میرود سطح بینش و شناخت مردم در عرصه سبک زندگی را روز به روز وسعت دهد، بهگونهای که وقتی از مخاطبان پرسش شود رسانه چه تأثیراتی در سبک زندگی شما داشت، با پاسخهای مثبتی مواجه شوند. رفتار در قبال همسر، رفتار در قبال خانواده، طرز برخورد با عموم مردم، تشویق به نماز، تشویق به تفریحات سالم و بیخطر، تشویق به رعایت عفاف و حجاب گوشهای از عناوینی است که رسانهها باید به آن بپردازند. در یک جامعه مسلمان اینها حداقل مسائل است.در عرصه سبک زندگی اکنون وارد مرحلهای شدیم که آمار طلاق روزافزون شده است. چهمقدار رسانههای ما در کاهش آمار طلاق سعی انجام دادند؟ چهمقدار به شیوه همسرداری پرداختیم؟ چقدر احترام به پدر و مادر را به مخاطبان نوجوان و جوان خود آموختیم؟ گاهی برنامههای سیما متأسفانه مروّج بداخلاقی با والدین است. برنامهها نباید صرفاً به آسیبهای اجتماعی بپردازد و منعکسکننده کاستیها باشد؛ رسانه نباید صرفاً شعارش این باشد که مدام واقعیتهای جامعه را در قالب فیلم به مردم نمایش دهد؛ حاصل این کار رکود فرهنگی و عدم همت برای اصلاح سبک زندگی است؛ حاصل این کار افسردگی ملت و ناامیدی از اصلاح وضعیت فعلی زندگی به وضعیت مطلوب است، چون تصور میکنند جامعه در همین حد باقی مانده است؛ بلکه حد مطلوبش آن است که در قالبهای زیبا ارائهدهنده الگوهای مناسب رفتاری باشد؛ به مردم رفتار بیاموزد نه منعکسکننده رفتارهای سخیف جامعه به مخاطب باشد. رسانه ملی باید فرهنگساز باشد نه فرهنگسوز. سنتهای غلط ازدواج با تولید فیلم ریشهکن میشود مصداق دیگری که در اصلاح سبک زندگی مفید است، بحث ازدواج است که اکنون تبدیل به یکی از مهمترین چالشهای جوانان شده است. در این عرصه نباید اکتفا به یک سخنران و کارشناس کنیم بلکه باید در قالبهایی مثل فیلم و مستند به این موضوع بپردازیم. طوری این دست برنامهها باید فراگیر باشد که همگان با فرهنگ مراحل ازدواج آشنا شوند. اکنون جوانان ما نیاز به سواد خواستگاری و معیارهای مطلوب برای انتخاب همسر دارند. خانوادههای ما نیاز به آموزش مراحل خواستگاری را دارند. باید با معیارهای دینیِ انتخاب همسر برای دختران خود و یا پسران خود آشنا شوند. فرهنگها و سنتهای غلط رایج در مراحل ازدواج را میتوان با چند فیلم مناسب کلاً ریشهکن کرد. خانوادههایی که برای شرط ازدواج دخترشان مهریههای سنگین تعیین میکنند، اکثراً از سر بیاطلاعی از شرایط فقهی و اخلاقی ماجراست. چرا نباید به این مسائل بهصورت اساسی پرداخته شود؟ در شرایطی که جامعه با چنین چالشهای فرهنگی مواجه است، بهترین زمان مناسب شبکههای خانگی که عمدتاً شبهنگام است، اختصاص به برنامههای تفریحی و مسابقهای میدهیم که آوردهای جز شادی زودگذر ندارد. پیک برنامههای شبانه باید اختصاص به برنامههایی داشته باشد که باعث ارتقای فرهنگ عمومی و خانوادگی افراد میشود.∎